(مردمى را در مرگ يكى از خويشاوندانشان چنين تسليت گفت) مْردن از شما آغاز نشده ، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر مى رفت، اكنون پنداريد كه به يكى از سفرها رفته ؛ اگر او باز نگردد شما به سوى او خواهيد رفت.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  حس مسئولیت در دفاع از کشور ( حکمت شماره 261 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

امام (علیه السلام) این سخن را هنگامى بیان فرمود که خبر حمله اصحاب معاویه به انبار (یکى از شهرهاى شمالى عراق) و غارت کردن آن جا را شنید. امام (علیه السلام) شخصآ پیاده به طرف نخیله (منزلگاهى نزدیک کوفه که محل اجتماع لشکر بود) حرکت کرد. مردم خود را به امام (علیه السلام) رساندند و عرض کردند: اى امیرمؤمنان! ما از عهده آنان برمى آییم (و آن ها را سر جاى خود مى نشانیم).

امام (علیه السلام) فرمود:

  1. شما از عهده مشکلات خودتان با من برنمى آیید چگونه مى توانید مشکل دیگران را از من دفع کنید.
  2. رعایاى پیش از من از ستم فرمانروایانشان شکایت داشتند؛
  3. اما من امروز از ستم رعیتم شکایت دارم.
  4. گویى من پیروم و آن ها پیشوا و من محکومم و آن ها حاکم.

مرحوم سيّد رضى در اينجا مى افزايد: «هنگامى كه امام علیه السلام اين سخن را در ضمن يك گفتار طولانى ـ كه قسمت برگزيدهاى از آن ضمن خطبه ها گذشت ـ بيان كرد، دو نفر از يارانش جلو آمدند. يكى از آنها عرض كرد: من جز اختيار خودم وبرادرم را ندارم. امر فرما تا اطاعت كنيم. امام علیه السلام فرمود: شما دو نفر در برابر آنچه من مى خواهم (كه بسيج يك سپاه است)، چه كارى مى توانيد انجام دهيد؟


متن فارسی

261. و قال (علیه السلام):لمّا بلَغه إغارَة أصحابِ مُعاویةَ علَى الأنبارِ، فخَرج بنَفسِه ماشِیاً حتّى أَتى النُّخَیْلَة فأدرَکه النّاسُ، و قالوا: یا أَمیرَ المُؤمنینَ نحنُ نَکفِیکَهُم، فَقَالَ:

  1. مَا تَکْفُونَنی أَنْفُسَکُمْ، فَکَیْفَ تَکْفُونَنی غَیْرَکُمْ؟
  2. إِنْ کَانَتِ الرَّعَایَا قَبْلی لَتَشْکُو حَیْفَ رُعَاتِهَا،
  3. وَ إِنَّنی الْیَوْمَ لَأَشْکُو حَیْفَ رَعِیَّتِی
  4. کَأَنَّنِی الْمَقُودُ وَ هُمُ القَادَةُ، أَو الْمَوْزُوعُ وَ هُمُ الْوَزَعَةُ!

فلمّا قال (علیه السلام) هذا القولَ، فی کلامٍ طویلٍ قد ذکرنا مُختارَه فی جُملةِ الخُطَب، تقدّم إلیه رَجُلانِ مِن أصحابِه، فقال أحَدُهما: إنّی لا أمْلِکُ إلّا نَفْسِی وَ أخِی فَمُرْ بِأمْرِکَ یا أمِیرَالمُؤْمِنینَ نَنْقَدْ له، فقال (علیه السلام):

وَ أَیْنَ تَقَعَانِ مِمَّا أُرِیدُ؟

قبلی بعدی