عمرى كه خدا از فرزند آدم پوزش را مى پذيرد شصت سال است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( مصطفی زمانی)  >  نعمت هاى نر و ماده ( خطبه شماره 236 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به خطبه مورد نظر، شماره خطبه را وارد کنید

متن عربی

236-و من خطبة له ( عليه السلام ) يحمد اللّه و يثني على نبيه و يوصي بالزهد و التقوى :
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَاشِي فِي الْخَلْقِ حَمْدُهُ وَ الْغَالِبِ جُنْدُهُ وَ الْمُتَعَالِي جَدُّهُ أَحْمَدُهُ عَلَى نِعَمِهِ التُّؤَامِ وَ آلَائِهِ الْعِظَامِ الَّذِي عَظُمَ حِلْمُهُ فَعَفَا وَ عَدَلَ فِي كُلِّ مَا قَضَى وَ عَلِمَ مَا يَمْضِي وَ مَا مَضَى مُبْتَدِعِ الْخَلَائِقِ بِعِلْمِهِ وَ مُنْشِئِهِمْ بِحُكْمِهِ بِلَا اقْتِدَاءٍ وَ لَا تَعْلِيمٍ وَ لَا احْتِذَاءٍ لِمِثَالِ صَانِعٍ حَكِيمٍ وَ لَا إِصَابَةِ خَطَإٍ وَ لَا حَضْرَةِ مَلَإٍ .
الرسول الأعظم
وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ابْتَعَثَهُ وَ النَّاسُ يَضْرِبُونَ فِي غَمْرَةٍ وَ يَمُوجُونَ فِي حَيْرَةٍ قَدْ قَادَتْهُمْ أَزِمَّةُ الْحَيْنِ وَ اسْتَغْلَقَتْ عَلَى أَفْئِدَتِهِمْ أَقْفَالُ الرَّيْنِ .
الوصية بالزهد و التقوى
عِبَادَ اللَّهِ أُوصِيكُمْ بِتَقْوَى اللَّهِ فَإِنَّهَا حَقُّ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ الْمُوجِبَةُ عَلَى اللَّهِ حَقَّكُمْ وَ أَنْ تَسْتَعِينُوا عَلَيْهَا بِاللَّهِ وَ تَسْتَعِينُوا بِهَا عَلَى اللَّهِ فَإِنَّ التَّقْوَى فِي الْيَوْمِ الْحِرْزُ وَ الْجُنَّةُ وَ فِي غَدٍ الطَّرِيقُ إِلَى الْجَنَّةِ مَسْلَكُهَا وَاضِحٌ وَ سَالِكُهَا رَابِحٌ وَ مُسْتَوْدَعُهَا حَافِظٌ لَمْ تَبْرَحْ عَارِضَةً نَفْسَهَا عَلَى الْأُمَمِ الْمَاضِينَ مِنْكُمْ وَ الْغَابِرِينَ لِحَاجَتِهِمْ إِلَيْهَا غَداً إِذَا أَعَادَ اللَّهُ مَا أَبْدَى وَ أَخَذَ مَا أَعْطَى وَ سَأَلَ عَمَّا أَسْدَى فَمَا أَقَلَّ مَنْ قَبِلَهَا وَ حَمَلَهَا حَقَّ حَمْلِهَا أُولَئِكَ الْأَقَلُّونَ عَدَداً وَ هُمْ أَهْلُ صِفَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ إِذْ يَقُولُ وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ فَأَهْطِعُوا بِأَسْمَاعِكُمْ إِلَيْهَا وَ أَلِظُّوا بِجِدِّكُمْ عَلَيْهَا وَ اعْتَاضُوهَا مِنْ كُلِّ سَلَفٍ خَلَفاً وَ مِنْ كُلِّ مُخَالِفٍ مُوَافِقاً أَيْقِظُوا بِهَا نَوْمَكُمْ وَ اقْطَعُوا بِهَا يَوْمَكُمْ وَ أَشْعِرُوهَا قُلُوبَكُمْ وَ ارْحَضُوا بِهَا ذُنُوبَكُمْ وَ دَاوُوا بِهَا الْأَسْقَامَ وَ بَادِرُوا بِهَا الْحِمَامَ وَ اعْتَبِرُوا بِمَنْ أَضَاعَهَا وَ لَا يَعْتَبِرَنَّ بِكُمْ مَنْ أَطَاعَهَا أَلَا فَصُونُوهَا وَ تَصَوَّنُوا بِهَا وَ كُونُوا عَنِ الدُّنْيَا نُزَّاهاً وَ إِلَى الْآخِرَةِ وُلَّاهاً وَ لَا تَضَعُوا مَنْ رَفَعَتْهُ التَّقْوَى وَ لَا تَرْفَعُوا مَنْ رَفَعَتْهُ الدُّنْيَا وَ لَا تَشِيمُوا بَارِقَهَا وَ لَا تَسْمَعُوا نَاطِقَهَا وَ لَا تُجِيبُوا نَاعِقَهَا وَ لَا تَسْتَضِيئُوا بِإِشْرَاقِهَا وَ لَا تُفْتَنُوا بِأَعْلَاقِهَا فَإِنَّ بَرْقَهَا خَالِبٌ وَ نُطْقَهَا كَاذِبٌ وَ أَمْوَالَهَا مَحْرُوبَةٌ وَ أَعْلَاقَهَا مَسْلُوبَةٌ أَلَا وَ هِيَ الْمُتَصَدِّيَةُ الْعَنُونُ وَ الْجَامِحَةُ الْحَرُونُ وَ الْمَائِنَةُ الْخَئُونُ وَ الْجَحُودُ الْكَنُودُ وَ الْعَنُودُ الصَّدُودُ وَ الْحَيُودُ الْمَيُودُ حَالُهَا انْتِقَالٌ وَ وَطْأَتُهَا زِلْزَالٌ وَ عِزُّهَا ذُلٌّ وَ جِدُّهَا هَزْلٌ وَ عُلْوُهَا سُفْلٌ دَارُ حَرَبٍ وَ سَلَبٍ وَ نَهْبٍ وَ عَطَبٍ أَهْلُهَا عَلَى سَاقٍ وَ سِيَاقٍ وَ لَحَاقٍ وَ فِرَاقٍ قَدْ تَحَيَّرَتْ مَذَاهِبُهَا وَ أَعْجَزَتْ مَهَارِبُهَا وَ خَابَتْ مَطَالِبُهَا فَأَسْلَمَتْهُمُ الْمَعَاقِلُ وَ لَفَظَتْهُمُ الْمَنَازِلُ وَ أَعْيَتْهُمُ الْمَحَاوِلُ فَمِنْ نَاجٍ مَعْقُورٍ وَ لَحْمٍ مَجْزُورٍ وَ شِلْوٍ مَذْبُوحٍ وَ دَمٍ مَسْفُوحٍ وَ عَاضٍّ عَلَى يَدَيْهِ وَ صَافِقٍ بِكَفَّيْهِ وَ مُرْتَفِقٍ بِخَدَّيْهِ وَ زَارٍ عَلَى رَأْيِهِ وَ رَاجِعٍ عَنْ عَزْمِهِ وَ قَدْ أَدْبَرَتِ الْحِيلَةُ وَ أَقْبَلَتِ الْغِيلَةُ وَ لَاتَ حِينَ مَنَاصٍ هَيْهَاتَ هَيْهَاتَ قَدْ فَاتَ مَا فَاتَ وَ ذَهَبَ مَا ذَهَبَ وَ مَضَتِ الدُّنْيَا لِحَالِ بَالِهَا فَما بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما كانُوا مُنْظَرِينَ.


متن فارسی

حمد مخصوص خدائى است كه سپاس از وى در ميان موجودات وجود دارد، لشكرش پيروز است و عظمتش افزون.
ص   592
ستايش ميكنم خداى را بر نعمت هاى جفت جفت او بر نعمت هاى بزرگ او.حمد خدائى را كه حلمش فراوان گردد و از گناهان صرفنظر كند، در هر قضاوتى عدالت را در نظر مى گيرد. از آينده و گذشته آگاه است. با علم خود موجودات را خلق نموده و روى فكر خود آنان را ايجاد كرده است نه از كسى تقليد كرده و نه از كسى تعليم ديده است و نه از نمونه صنعتگرى دانا پيروى كرده، نه اشتباه كرده و نه جمعيتى ناظر اعمال او بوده است. گواهى مى دهم محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلم بنده و رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم است. مردم غرق در نادانى بودند و در حيرانى سرگردان و رهبرى را بدست هلاكت داده و گناهان دلهاى آنانرا سخت قفل كرده بود در چنين احوالى خدا محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلم را به رسالت مبعوث كرد. بندگان خدا بشما سفارش ميكنم پرهيزكارى را در نظر داشته باشيد زيرا اين تكليف، حق خداست بر شما و سبب شده كه حق شما را بر خدا لازم گرداند.
راه بهشت
سفارش ميكنم براى بدست آوردن تقوى از خدا كمك بخواهيد و با كمك از پرهيزكارى بخدا نزديك شويد. بدون ترديد پرهيزكارى در دنيا نگهبان و پناهگاه است و در قيامت، راه بهشت.
راه بهشت آشكار و راهپيماى آن سود مى برد و امانت دار تقوى محفوظ است. تقوا خود را بملت هاى گذشته عرضه كرده بملت هاى آينده نيز خود را نمايش مى دهد، زيرا ملت ها فرداى قيامت به آن نيازمندند. در آن روزى كه آنچه را پديد آورده بود باز مى گرداند، نعمت هائى كه داده بود باز مى گيرد و از آنچه عطا نموده مؤاخذه مى كند. چقدر آنانكه تقوى را پذيرفته و حفظ كرده اند كم ذخيره كرده اند اينان كه تقوى را حفظ كرده از نظر عدد بسيار كم اند. اينان نمونه اين آيه قرآن هستند كه خدا در باره آنان مى گويد: «بندگان شكرگزارم كم هستند.»
ص   593
با گوش هاى شنوا به تقوى توجه كنيد و با جديت كامل بسوى آن بكوشيد و هر باقيمانده اى بايد در عوض گذشتگان خود تقوى داشته باشد و بجاى هر كار خلاف تقوايى، كارى موافق تقوى انجام دهيد. بر اثر پيدا كردن تقوى خواب خود را بيدار سازيد روز خود را جدا گردانيد تقوى را لباس قلبهاى خود كنيد با آن گناهان خود را بشوئيد مرض هاى خود را بر طرف گردانيد به پيشواز مرگ برويد و از سرنوشت كسى كه آنرا از دست داد پند بگيريد.
مبادا ديگران از بى تقوائى شما عبرت بگيرند. توجه داشته باشيد كه تقوى را حفظ كنيد و خودتان را بوسيله آن از گناه بيمه نمائيد. از دنيا دورى كنيد و بآخرت مشتاق باشيد. آنانرا كه تقوى آبرو داده كوچك نكنيد و آنانرا كه دنيا بالا برده تقويت ننمائيد.دنيا مانند... است.جلوه دنيا شما را خيره نكند به سخنگوى دنيا گوش ندهيد به جارچى دنيا پاسخ نگوئيد  از روشنائى دنيا بهره نگيريد بكالاهاى دنيا فريفته نشويد زيرا جلوه دنيا ناپايدار، حرفش دروغ، ثروتش غارتى و روابطش قطع شده است. توجه داشته باشيد كه دنيا همانند زن فاسدى خود نماست، همانند حيوانى چموش است، همانند زنى دروغ گو و خيانتكار است. همانند دروغگوئى ستيزه جوست.دنيا همانند شترى كينه توز و منحرف، جفاكار و كجرو است. هميشه در حال حركت است، جاى پاى او لغزنده، عزتش ذلت، جدش شوخى و ارتفاعش سقوط است.دنيا خانه جنگ و ويرانى، غارت و سختى است. دنيا جاى مرگ و مير است، جاى ارتباط و جدائى است. راههاى دنيا سرگردانى، گريزگاههاى آن عاجز كننده، كارها و هدفهاى آن نااميد كننده است.
ص   594
پناهگاهها مردم را تسليم مي كنند، منزل ها آنان را بيرون مى اندازند، هوشيارى و دقت آنها را خسته كرده است. بعضيها با پاى لنگ، گوشت جدا شده، سر بريده و خون ريخته، انگشت بدندان مى گزد، دست بدست مى زند، از غصه دستها را روى صورت خود گرفته و فكر خود را محكوم ميكند و از تصميم باز مى گردد. تدبير بكار نمى رود، بلا روى آورده و ديگر چاره اى نيست هيهات هيهات نابود شد آنچه نابود شد، رفت آنچه رفت و دنيا سر جاى خود باقى است: «نه آسمان گريه كرد براى آنها و نه زمين و نه به آنها مهلت دادند.»  

قبلی بعدی