متن عربی
126- و من کلام له (علیه السلام) فیما یخبر به عن الملاحم بالبصرة :
یا أَحْنَفُ کأَنِّی بِهِ وَ قَدْ سَارَ بِالْجَیشِ الَّذِی لَا یکونُ لَهُ غُبَارٌ وَ لَا لَجَبٌ وَ لَا قَعْقَعَةُ لُجُمٍ وَ لَا حَمْحَمَةُ خَیلٍ یثِیرُونَ الْأَرْضَ بِأَقْدَامِهِمْ کأَنَّهَا أَقْدَامُ النَّعَامِ.
قال الشریف : یومئ بذلک إلی صاحب الزنج.
ثُمَّ قَالَ (علیه السلام) : وَیلٌ لِسِکککمُ الْعَامِرَةِ وَ الدُّورِ الْمُزَخْرَفَةِ الَّتِی لَهَا أَجْنِحَةٌ کأَجْنِحَةِ النُّسُورِ وَ خَرَاطِیمُ کخَرَاطِیمِ الْفِیلَةِ مِنْ أُولَئِک الَّذِینَ لَا ینْدَبُ قَتِیلُهُمْ وَ لَا یفْقَدُ غَائِبُهُمْ أَنَا کابُّ الدُّنْیا لِوَجْهِهَا وَ قَادِرُهَا بِقَدْرِهَا وَ نَاظِرُهَا بِعَینِهَا.
منه فی وصف الأتراک
کأَنِّی أَرَاهُمْ قَوْماً کأَنَّ وُجُوهَهُمُ الْمَجَانُّ الْمُطَرَّقَةُ یلْبَسُونَ السَّرَقَ وَ الدِّیبَاجَ وَ یعْتَقِبُونَ الْخَیلَ الْعِتَاقَ وَ یکونُ هُنَاک اسْتِحْرَارُ قَتْلٍ حَتَّی یمْشِی الْمَجْرُوحُ عَلَی الْمَقْتُولِ وَ یکونَ الْمُفْلِتُ أَقَلَّ مِنَ الْمَأْسُورِ فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ لَقَدْ أُعْطِیتَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ عِلْمَ الْغَیبِ فَضَحِک (علیه السلام) وَ قَالَ لِلرَّجُلِ وَ کانَ کلْبِیاً یا أَخَا کلْبٍ لَیسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْمٍ وَ إِنَّمَا عِلْمُ الْغَیبِ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ مَا عَدَّدَهُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ بِقَوْلِهِ إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ ینَزِّلُ الْغَیثَ وَ یعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَی أَرْضٍ تَمُوتُ الْآیةَ فَیعْلَمُ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مَا فِی الْأَرْحَامِ مِنْ ذَکرٍ أَوْ أُنْثَی وَ قَبِیحٍ أَوْ جَمِیلٍ وَ سَخِی أَوْ بَخِیلٍ وَ شَقِی أَوْ سَعِیدٍ وَ مَنْ یکونُ فِی النَّارِ حَطَباً أَوْ فِی الْجِنَانِ لِلنَّبِیینَ مُرَافِقاً فَهَذَا عِلْمُ الْغَیبِ الَّذِی لَا یعْلَمُهُ أَحَدٌ إِلَّا اللَّهُ وَ مَا سِوَی ذَلِک فَعِلْمٌ عَلَّمَهُ اللَّهُ نَبِیهُ (صلی الله علیه وآله) فَعَلَّمَنِیهِ وَ دَعَا لِی بِأَنْ یعِیهُ صَدْرِی وَ تَضْطَمَّ عَلَیهِ جَوَانِحِی.
متن فارسی
فتنه های بصره
کلامی است از امیرالمومنین علیه السلام که در آن از وقایع عظیمی که بعدا در بصره وقوع می یافت.
خبر می دهد: ای احنف، گویی او را می بینم که به تحقیق با سپاهی حرکت می کند که از حرکت آن، گرد و خاکی بر نمی خیزد و فریادی از آن شنیده نمی شود و صدای لجام و دهنه و حمحمه اسبان به گوش نمی رسد، زمین را با قدمهای خود به هیجان و اضطراب در می آورند، گویی قدمهای آنها مانند قدمهای شترمرغ است شریف رضی گوید: امیرالمومنین (علیه السلام) در این سخن به صاحب الزنج اشاره می کند.
سپس امیرالمومنین (علیه السلام) چنین فرمود: و ای بر کوچه های مستقیم و متناسب و آباد و سراهای آراسته شما سراهایی با بالها و گریختگیهایی همچون بالهای کرکسان و خرطومهایی همانند خرطومهای فیلان، از هجوم این گروه که کسی بر کشته های ایشان نمی گرید و در صدد یافتن گمشدگان و غائبان آنها بر نمی آید من دنیا را با صورت به زمین می زنم و آن را همانگونه که هست می سنجم و به همان چشمی که آن را باید دید، می بینم (از همین خطبه است که در آن به وصف ترکان اشاره می کند): گویی آنها را گروهی می بینم که گوییا چهره های ایشان همچون سپرهایی است که پوستی بر روی آن کشیده شده یا بدان چسبیده است (یا همچون سپرهای آهنینی است که روی آن چکش خورده است) جامه هایی از قطعه های حریر و دیبا در بر می کنند و اسبانی نجیب را یدک می کشند، در آن وقت و در آنجا (که آن گروه حمله ور می شوند) کشتاری سخت جریان دارد، به طوری که زخمیها بر روی کشتگان راه می روند و رها شدگان (گریختگان) از اسیران کمترند .
(چون سخن امیرمومنان به اینجا رسید، یکی از اصحاب آن حضرت پرسید که ای امیر مومنان آیا علم غیب (از سوی خدا) به تو عطا شده است؟ امیرالمومنین (علیه السلام) خندید و به آن مرد که از قبیله بنی کلب بود فرمود: ای برادر کلبی آنچه من گفتم، علم غیب نیست، جز این نیست که آن را از صاحب علمی (یعنی پیغمبر (صلی الله علیه و آله)) آموخته ام، همانا علم غیب، دانستن وقت قیامت و امور دیگری است که خدای سبحان در گفته خود: ان الله عنده علم الساعه الی آخر الایه (بی گمان علم قیامت نزد خداست) بر شمرده است بنابراین تنها خدای سبحان می داند که در رحم مادران چیست؟ نر است، یا ماده، زشت است یا زیبا، بخشنده است یا خوددار از بخشندگی، بدبخت است یا نیکبخت، چه کسی هیزم دوزخ است و چه کسی در بهشت همنشین پیامبران است ، این، علم غیبی است که جز خدا کس دیگری آن را نمی داند.
و جز این، هر چه هست علمی است که خداوند آن را به پیامبرش آموخته و پیامبر (صلی الله علیه و آله) علم مذکور را به من یاد داده، و به من دعا کرده است که سینه من بتواند آن را در خود نگاه دارد و در استخوانهای سینه من قلبی قرار داشته باشد که بتواند این علم را در خود جای دهد.
قبلی بعدی