مردم ستمكار را سه نشان است: با سركشى به مافوق خود ستم روا دارد، و به زير دستان خود با زور و چيرگى ستم مى كند، و ستمكاران را يارى مى دهد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( علی اصغر فقیهی)  >  نکوهش فريب و خيانت ( خطبه شماره 178 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

178- و من خطبة له (علیه السلام) فی ذم العاصین من أصحابه:
أَحْمَدُ اللَّهَ عَلَی مَا قَضَی مِنْ أَمْرٍ وَ قَدَّرَ مِنْ فِعْلٍ وَ عَلَی ابْتِلَائِی بِکمْ أَیتُهَا الْفِرْقَةُ الَّتِی إِذَا أَمَرْتُ لَمْ تُطِعْ وَ إِذَا دَعَوْتُ لَمْ تُجِبْ إِنْ أُمْهِلْتُمْ خُضْتُمْ وَ إِنْ حُورِبْتُمْ خُرْتُمْ وَ إِنِ اجْتَمَعَ النَّاسُ عَلَی إِمَامٍ طَعَنْتُمْ وَ إِنْ أُجِئْتُمْ إِلَی مُشَاقَّةٍ نَکصْتُمْ. لَا أَبَا لِغَیرِکمْ مَا تَنْتَظِرُونَ بِنَصْرِکمْ وَ الْجِهَادِ عَلَی حَقِّکمْ الْمَوْتَ أَوِ الذُّلَّ لَکمْ فَوَاللَّهِ لَئِنْ جَاءَ یومِی وَ لَیأْتِینِّی لَیفَرِّقَنَّ بَینِی وَ بَینِکمْ وَ أَنَا لِصُحْبَتِکمْ قَالٍ وَ بِکمْ غَیرُ کثِیرٍ لِلَّهِ أَنْتُمْ أَ مَا دِینٌ یجْمَعُکمْ وَ لَا حَمِیةٌ تَشْحَذُکمْ أَ وَ لَیسَ عَجَباً أَنَّ مُعَاوِیةَ یدْعُو الْجُفَاةَ الطَّغَامَ فَیتَّبِعُونَهُ عَلَی غَیرِ مَعُونَةٍ وَ لَا عَطَاءٍ وَ أَنَا أَدْعُوکمْ وَ أَنْتُمْ تَرِیکةُ الْإِسْلَامِ وَ بَقِیةُ النَّاسِ إِلَی الْمَعُونَةِ أَوْ طَائِفَةٍ مِنَ الْعَطَاءِ فَتَفَرَّقُونَ عَنِّی وَ تَخْتَلِفُونَ عَلَی إِنَّهُ لَا یخْرُجُ إِلَیکمْ مِنْ أَمْرِی رِضًی فَتَرْضَوْنَهُ وَ لَا سُخْطٌ فَتَجْتَمِعُونَ عَلَیهِ وَ إِنَّ أَحَبَّ مَا أَنَا لَاقٍ إِلَی الْمَوْتُ قَدْ دَارَسْتُکمُ الْکتَابَ وَ فَاتَحْتُکمُ الْحِجَاجَ وَ عَرَّفْتُکمْ مَا أَنْکرْتُمْ وَ سَوَّغْتُکمْ مَا مَجَجْتُمْ لَوْ کانَ الْأَعْمَی یلْحَظُ أَوِ النَّائِمُ یسْتَیقِظُ وَ أَقْرِبْ بِقَوْمٍ مِنَ الْجَهْلِ بِاللَّهِ قَائِدُهُمْ مُعَاوِیةُ وَ مُؤَدِّبُهُمُ ابْنُ النَّابِغَةِ.


متن فارسی

در نکوهش یارانش
خطبه ای است از امیرالمومنین علیه السلام در نکوهش اصحاب خود: 
خدای را درباره هر امر که وقوع آن را در فرمان خود قرار داده و درباره هر کاری که مقدر فرموده و نیز در مورد مبتلا ساختن من به شما ستایش می کنم.
 ای گروهی که هرگاه فرمان می دهم فرمان نمی برد و چون دعوت کنم، اجابت نمی کند اگر مهلتی به شما داده شود، در گفتن سخنان باطل و بیهوده، فرو می روید و هرگاه کسانی با شما به جنگ برخیزند، از خود سستی نشان می دهید و چون مردم، گرد پیشوایی، جمع شوند، به طعنه زدن می پردازید اگر ناگزیر از پرداختن به امری دشوار شوید، از آن، روی بر می تابید و به عقب بر می گردید، پدر برای غیر شما مباد، برای یاری کردن به خود و جهاد در راه حق خود، منتظر چه هستید؟ مرگ برای خود می خواهید یا خواری؟ پس به خدا قسم هر آینه اگر روزی که مرگ من در آن روز مقدر شده، فرا رسد- و هر آینه و مسلما فرا خواهد رسید- هر آینه و البته، میان من و شما جدایی خواهد افکند و این در حالی خواهد بود که من از مصاحبت شما نفرت دارم و آن را زشت می شمارم و با بودن شما، مثل این است که کسی را ندارم، عمل شما برای خدا باشد، آیا دینی و آیینی نیست که شما را گرد آورد و آیا حمیت و غیرتی نیست که اراده کند شده و از کار افتاده شما را، صیقلی کند و زنگ را از آن بزداید؟ آیا عجیب و شگفتی آور نیست که معاویه مردمان خشن و تندخو و اراذل و اوباش را دعوت می کند و آنها از او پیروی می کنند بی آنکه کمکی و عطایی دریافت دارند، اما من، شما را در حالی که همچون بیضه شترمرغ که پس از خارج شدن جوجه از آن، در جای خود باقی مانده باشد باقی مانده ای از مردم صدر اسلام هستید من شما را به دریافت کمک مالی و قسمتی از مقرری ماهانه، دعوت می کنم، لیکن شما از اطراف من پراکنده می شوید و درباره من به اختلاف می پردازید، به راستی که فرمان من نه نوعی خشنودی در شما پدیدار می سازد تا از آن راضی باشید و نه نوعی خشم و ناخشنودی به وجود می آورد تا درباره آن گرد یکدیگر برآیید، همانا دوستترین چیزی که مایل به ملاقات آن هستم، مرگ است، به تحقیق، قرآن را به شما یاد دادم و فهماندم، و راه احتجاج و استدلال را بر روی شما گشودم، آنچه را نسبت به آن، نادان و ناآگاه بودید، به شما شناسانیدم و چیزهایی از امور دین را که ذهن و عقلتان، آنها را درک نمی کرد و از خود دور می ساخت، بر شما گوارا ساختم (تا به خوبی آن را دریافتید.همه اینها را انجام دادم به این امید) که کوردل، بینا و با بصیرت گردد و خفته، از خواب غفلت بیدار شود.
 چه اندازه به جهل و نادانی نزدیکند قومی که معاویه پیشوایشان و ادب آموزشان پسر نابغه (یعنی عمروعاص) باشد.

 

قبلی بعدی