ناتوانى ، آفت و شكيبايى ، شجاعت و زُهد ، ثروت و پرهيزكارى ، سپرِ نگه دارنده است : و چه همنشين خوبى است راضى بودن و خرسندى .
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( مصطفی زمانی)  >  راه على عليه السلام ( خطبه شماره 189 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به خطبه مورد نظر، شماره خطبه را وارد کنید

متن عربی

189-و من كلام له ( عليه السلام ) ينبه فيه على فضيلته لقبول قوله و أمره و نهيه :
وَ لَقَدْ عَلِمَ الْمُسْتَحْفَظُونَ مِنْ أَصْحَابِ مُحَمَّدٍ (صلى الله عليه وآله) أَنِّي لَمْ أَرُدَّ عَلَى اللَّهِ وَ لَا عَلَى رَسُولِهِ سَاعَةً قَطُّ وَ لَقَدْ وَاسَيْتُهُ بِنَفْسِي فِي الْمَوَاطِنِ الَّتِي تَنْكُصُ فِيهَا الْأَبْطَالُ وَ تَتَأَخَّرُ فِيهَا الْأَقْدَامُ نَجْدَةً أَكْرَمَنِي اللَّهُ بِهَا وَ لَقَدْ قُبِضَ رَسُولُ اللَّهِ (صلى الله عليه وآله) وَ إِنَّ رَأْسَهُ لَعَلَى صَدْرِي وَ لَقَدْ سَالَتْ نَفْسُهُ فِي كَفِّي فَأَمْرَرْتُهَا عَلَى وَجْهِي وَ لَقَدْ وُلِّيتُ غُسْلَهُ (صلى الله عليه وآله) وَ الْمَلَائِكَةُ أَعْوَانِي فَضَجَّتِ الدَّارُ وَ الْأَفْنِيَةُ مَلَأٌ يَهْبِطُ وَ مَلَأٌ يَعْرُجُ وَ مَا فَارَقَتْ سَمْعِي هَيْنَمَةٌ مِنْهُمْ يُصَلُّونَ عَلَيْهِ حَتَّى وَارَيْنَاهُ فِي ضَرِيحِهِ فَمَنْ ذَا أَحَقُّ بِهِ مِنِّي حَيّاً وَ مَيِّتاً فَانْفُذُوا عَلَى بَصَائِرِكُمْ وَ لْتَصْدُقْ نِيَّاتُكُمْ فِي جِهَادِ عَدُوِّكُمْ فَوَالَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِنِّي لَعَلَى جَادَّةِ الْحَقِّ وَ إِنَّهُمْ لَعَلَى مَزَلَّةِ الْبَاطِلِ أَقُولُ مَا تَسْمَعُونَ وَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ لِي وَ لَكُمْ .

  


متن فارسی

ص   478
نگهبانان دين محمد صلّى اللّه عليه و آله و سلم و اصحاب هوشيار پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلم مى دانند كه لحظه اى نه از خدا برگشتم و نه از محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم در آن موارد حساسى كه قهرمانان سست مى شدند و عقب گرد مى نمودند من نسبت به آن حضرت از خود گذشتگى كردم و اين شجاعتى است كه خدا بمن محبت كرده است . آن گاه كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلم جان مى داد سر آن حضرت بر روى سينه ام بود و بهنگام جان كندن خون از دهان آن حضرت بيرون آمد كه من آنرا گرفتم و بصورتم ماليدم .من شخصا غسل آن حضرت را بعهده گرفتم و فرشتگان هم بمن كمك مى كردند .

ص   479
در و ديوار بضجه آمده بود . يك دسته از فرشتگان از آسمان پائين مى آمدند و دسته اى ديگر بالا مى رفتند . گوشم از زمزمه فرشتگان كه براى آن حضرت صلوات مى فرستادند تا لحظه اى كه پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلم را در قبر گذاشتم پر شده بود .با اين امتيازها كه شماره كردم آيا در زندگى و مرگ كسى باو نزديكتر از من وجود دارد؟ خوب دقت كنيد، قصد خود را در جنگ با دشمن اصلاح كنيد (عمل و نيت خود را يكنواخت كنيد) بخدا سوگند، بخدائى كه يكتا است، من در مسير حق هستم و ديگران در كوره راههاى باطل (معاويه و اتباعش) آنچه گفتم شنيديد، از خدا براى خود و شما در خواست آمرزش مى كنم .

قبلی بعدی