متن عربی
172- و من کلام له (علیه السلام) فی معنی طلحة بن عبید الله و قد قاله حین بلغه خروج طلحة و الزبیر إلی البصرة لقتاله:
قَدْ کنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لَا أُرَهَّبُ بِالضَّرْبِ وَ أَنَا عَلَی مَا قَدْ وَعَدَنِی رَبِّی مِنَ النَّصْرِ وَ اللَّهِ مَا اسْتَعْجَلَ مُتَجَرِّداً لِلطَّلَبِ بِدَمِ عُثْمَانَ إِلَّا خَوْفاً مِنْ أَنْ یطَالَبَ بِدَمِهِ لِأَنَّهُ مَظِنَّتُهُ وَ لَمْ یکنْ فِی الْقَوْمِ أَحْرَصُ عَلَیهِ مِنْهُ فَأَرَادَ أَنْ یغَالِطَ بِمَا أَجْلَبَ فِیهِ لِیلْتَبِسَ الْأَمْرُ وَ یقَعَ الشَّک. وَ وَ اللَّهِ مَا صَنَعَ فِی أَمْرِ عُثْمَانَ وَاحِدَةً مِنْ ثَلَاثٍ لَئِنْ کانَ ابْنُ عَفَّانَ ظَالِماً کمَا کانَ یزْعُمُ لَقَدْ کانَ ینْبَغِی لَهُ أَنْ یوَازِرَ قَاتِلِیهِ وَ أَنْ ینَابِذَ نَاصِرِیهِ. وَ لَئِنْ کانَ مَظْلُوماً لَقَدْ کانَ ینْبَغِی لَهُ أَنْ یکونَ مِنَ الْمُنَهْنِهِینَ عَنْهُ وَ الْمُعَذِّرِینَ فِیهِ وَ لَئِنْ کانَ فِی شَک مِنَ الْخَصْلَتَینِ لَقَدْ کانَ ینْبَغِی لَهُ أَنْ یعْتَزِلَهُ وَ یرْکدَ جَانِباً وَ یدَعَ النَّاسَ مَعَهُ فَمَا فَعَلَ وَاحِدَةً مِنَ الثَّلَاثِ وَ جَاءَ بِأَمْرٍ لَمْ یعْرَفْ بَابُهُ وَ لَمْ تَسْلَمْ مَعَاذِیرُهُ.
متن فارسی
درباره طلحه
کلامی است از امیرالمومنین علیه السلام درباره طلحه پسر عبیدالله :
(یا نظر آن حضرت نسبت به طلحه) بودم که به تحقیق از جنگ مورد تهدید قرار نمی گرفتم و از ضربت شمشیر ترسانیده نمی شدم و من نسبت به پیروزی یی که خدا به من وعده داده باقی هستم، به خدا سوگند که او (یعنی طلحه) با جدیت و آمادگی در خونخواهی عثمان، شتاب نکرد، مگر از بیم آنکه خون عثمان از وی مطالبه شود، زیرا او متهم به قتل عثمان است و در میان آن گروه (گروهی که برای کشتن عثمان برخاسته بودند) هیچیک برای کشتن عثمان، از وی حریصتر نبود، او در این کار (یعنی خونخواهی عثمان) می خواست (یا می خواهد) درباره این عمل خود که مردم را از هر سو برای قتل عثمان گرد آورده بود دیگران را به غلط اندازد و امر را بر ایشان مشتبه سازد و شک و تردید در آنها به وجود آورد، قسم به خدا طلحه در امر عثمان هیچیک از این سه کار را انجام نداد: هر آینه اگر پسر عفان (یعنی عثمان) ستمگر بود بدانگونه که طلحه گمان می کرد هر آینه و به تحقیق سزاوار بود که او (یعنی طلحه) کشندگان وی (یعنی عثمان) را یاری دهد، یا با یاری کنندگان او، دشمنی ورزد، و اگر عثمان مظلوم بود هر آینه و به تحقیق شایسته بود که وی (یعنی طلحه) از کسانی باشد که به دفاع از او برخاسته بودند و مردم را از قتل وی باز می داشتند و نیز از جمله عذرخواهان در مورد کارهای خود باشد، و هر آینه اگر در مورد هر یک از دو امر مذکور، در شک و تردید بود، هر آینه و به تحقیق برای او سزاوار می بود از آن کار گوشه گیری کند و در گوشه ای بنشیند و مردم را با عثمان به حال خود گذارد، اما او هیچیک از این سه کار را انجام نداد و به کاری پرداخت که راه آن شناخته نبود و عذر مسلمی در پیمودن آن نداشت.
قبلی بعدی