(عبدالله بن عباس در مسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود) بر تو است كه رأى خود را به من بگويى، و من باى پيرامون آن بينديشم ، آنگاه اگر خلاقى نظر تو فرمان دادم بايد اطاعت كني!
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( حسین استادولی)  >  حوادث ناگوار آینده ( خطبه شماره 150 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

150 .و من خطبة له (علیه السلام):يومي فيها إلى الملاحم و يصف فئة من أهل الضلال‏

  1. وَ أَخَذُوا يَمِيناً وَ شِمَالًا ظَعْناً فِي مَسَالِكِ الْغَيِّ وَ تَرْكاً لِمَذَاهِبِ الرُّشْدِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوا مَا هُوَ كَائِنٌ مُرْصَدٌ وَ لَا تَسْتَبْطِئُوا مَا يَجِي‏ءُ بِهِ الْغَدُ فَكَمْ مِنْ مُسْتَعْجِلٍ بِمَا إِنْ أَدْرَكَهُ وَدَّ أَنَّهُ لَمْ يُدْرِكْهُ وَ مَا أَقْرَبَ الْيَوْمَ مِنْ تَبَاشِيرِ غَدٍ .
  2. يَا قَوْمِ هَذَا إِبَّانُ وُرُودِ كُلِّ مَوْعُودٍ وَ [دُنُوٌّ] دُنُوٍّ مِنْ طَلْعَةِ مَا لَا تَعْرِفُونَ .
  3. أَلَا وَ إِنَّ مَنْ أَدْرَكَهَا مِنَّا يَسْرِي فِيهَا بِسِرَاجٍ مُنِيرٍ وَ يَحْذُو فِيهَا عَلَى مِثَالِ الصَّالِحِينَ لِيَحُلَّ فِيهَا رِبْقاً وَ يُعْتِقَ فِيهَا رِقّاً وَ يَصْدَعَ شَعْباً وَ يَشْعَبَ صَدْعاً فِي سُتْرَةٍ عَنِ النَّاسِ لَا يُبْصِرُ الْقَائِفُ أَثَرَهُ وَ لَوْ تَابَعَ نَظَرَهُ .
  4. ثُمَّ لَيُشْحَذَنَّ فِيهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَيْنِ النَّصْلَ تُجْلَى بِالتَّنْزِيلِ أَبْصَارُهُمْ وَ يُرْمَى بِالتَّفْسِيرِ فِي مَسَامِعِهِمْ وَ يُغْبَقُونَ كَأْسَ الْحِكْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ‏.
    في الضلال‏
    منها
  5. وَ طَالَ الْأَمَدُ بِهِمْ لِيَسْتَكْمِلُوا الْخِزْيَ وَ يَسْتَوْجِبُوا الْغِيَرَ حَتَّى إِذَا اخْلَوْلَقَ  الْأَجَلُ وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَى الْفِتَنِ وَ [اشْتَالُوا] أَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ .
  6. لَمْ يَمُنُّوا عَلَى اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَ لَمْ يَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِي الْحَقِّ حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ .
  7. حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ.
  8. حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ (صلی الله علیه و آله و سلم)رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ وَ غَالَتْهُمُ السُّبُلُ وَ اتَّكَلُوا عَلَى الْوَلَائِجِ .
  9. وَ وَصَلُوا غَيْرَ الرَّحِمِ وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ وَ نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ أَبْوَابُ كُلِّ ضَارِبٍ فِي غَمْرَةٍ .
  10. قَدْ مَارُوا فِي الْحَيْرَةِ وَ ذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ مِنْ مُنْقَطِعٍ إِلَى الدُّنْيَا رَاكِنٍ أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّينِ مُبَايِنٍ‏.

متن فارسی

 از یک خطبه ی  آن حضرت در اشاره به حوادث ناگوار آینده و وصف یکی از گروه های گمراه

  1. و راه راست و چپ را پیش گرفتند تا در جاده های گمراهی گام نهند، و مسیرهای هدایت را وانهند. پس در آنچه خواهد شد و انتظار پدید آمدنش می رود شتاب نکنید، و آنچه را که فردا پیش آورد دیر نپندارید. بسا شتاب کننده به چیزی که چون آن را بیابد آرزو کند کاشی آن را نمی  یافت، و چه نزدیک است امروز به فرا رسیدن سپیده ی  فردا!
  2. ای قوم من، امروز هنگام فرا رسیدن هر موعودی است، و نزدیک پیدا شدن چیزی است که از آن بی خبرید.
  3. هش دارید، از ما آن کسی که آن فتنه ها را دریابد با چراغی روشن در آن راه پوید، و به روش شایستگان در آن گام بردارد، تا در آن فتنه ها بندی را بگشاید و اسیری را آزاد نماید، و جمعی (گمراه) را پراکنده سازد، و گروه پراکندهای (از اهل حق) را گرد آورد، در حالی که به دور از دیده ی  مردم است، پیشناسان جای پایی از او نبینند رچه پیوسته دیده دوزند.
  4. آنگاه در آن فتنه ها بینش قومی مانند تیز شدن شمشیر به دست آهنگر تیز گردد، دیدگانشان به نور قرآن جلاگیرد، و تفسیر آیات در گوشی هاشان طنین افکند، و شبانگاه از جام حکمت سیراب شوند پس از آنکه صبحگاهان از آن نوشیده باشند.
    درباره ی  گمراهان
  5. روزگار مهلت آن تبهکاران به درازا کشد تا اسباب ذلت را کاملاً به دست آرند، و سزاوار حوادث ناگوار گردند، تا آنکه روزگارشان به سر آید و اجلشان فرا رسالف ، و گروهی در کنار فتنه ها آرام گیرند، و از جنگ افروزى تن زنند.
  6. به طوری که صبر و استقامت خود را بر خداوند منت ننهند، و جانبازی خود را در راه حق بزرگ نشمارند، ولی همین که قضای الهی با پایان گرفتن زمان امتحان و گرفتاری دست به هم دهد.
  7. (همین گروه به ظاهر خاموش) بینش های خود را بر لبه ی  شمشیرها نهند[1]، و به فرمان رهبر خیرخواهشان تن به فرمان خدا دهند.
    حوادت صدر اسلام
  8. همین که خداوند پیامبرش یابی را به سوی خود برد گروهی به جاهلیت گذشته بازگشتند، و راه های باطل آنان را در حال غفلت و بی خبری به هلاکت افکند. بر دوستان خاص و همفکر خود تکیه کردند.
  9. و به جای خویشان با بیگانگان پیوستند، و از رشته ای که مأمور به پیوند و دوستی آن بودند (خاندان پیامبر(صلى الله عليه  و آله و سلم)) دست کشیدند، و ساختمان (دین و حکومت) از اساس انتقال دادند، و در غیر جای خود بنا کردند. آنان معدن هر خطا، و درهای ورود هر رونده در گرداب گمراهی بودند.
  10. در دریای حیرت غوطه خوردند، و در وادی مستی و جهالت سرگردان ماندند، به روش فرعونیان گروهی به دنیا دل بستند، و گروهی پیوند خود را با دین بریده از آن جدا گشتند.

[1] یعنی بی تقیه و بی پروا با بر کشیدن شمشیرها عقاید خود را اشکار کنند. یا از روی بصیرت و بینش دست بد شمشیر برند.

قبلی بعدی