خداى سبحان طاعت را غنيمت زيركان قرار داد آنگاه كه مردم ناتوان ، كوتاهى كنند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( علی اصغر فقیهی)  >  درباره امر حکمین و نکوهش اهل شام ( خطبه شماره 235 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

235- و من کلام له (علیه السلام) فی شأن الحکمین و ذم أهل الشام:
جُفَاةٌ طَغَامٌ وَ عَبِیدٌ أَقْزَامٌ جُمِعُوا مِنْ کلِّ أَوْبٍ وَ تُلُقِّطُوا مِنْ کلِّ شَوْبٍ مِمَّنْ ینْبَغِی أَنْ یفَقَّهَ وَ یؤَدَّبَ وَ یعَلَّمَ وَ یدَرَّبَ وَ یوَلَّی عَلَیهِ وَ یؤْخَذَ عَلَی یدَیهِ لَیسُوا مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَ الْأَنْصَارِ وَ لَا مِنَ الَّذِینَ تَبَوَّؤُا الدَّارَ وَ الْإِیمانَ أَلَا وَ إِنَّ الْقَوْمَ اخْتَارُوا لِأَنْفُسِهِمْ أَقْرَبَ الْقَوْمِ مِمَّا تُحِبُّونَ وَ إِنَّکمُ اخْتَرْتُمْ لِأَنْفُسِکمْ أَقْرَبَ الْقَوْمِ مِمَّا تَکرَهُونَ وَ إِنَّمَا عَهْدُکمْ بِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ قَیسٍ بِالْأَمْسِ یقُولُ إِنَّهَا فِتْنَةٌ فَقَطِّعُوا أَوْتَارَکمْ وَ شِیمُوا سُیوفَکمْ فَإِنْ کانَ صَادِقاً فَقَدْ أَخْطَأَ بِمَسِیرِهِ غَیرَ مُسْتَکرَهٍ وَ إِنْ کانَ کاذِباً فَقَدْ لَزِمَتْهُ التُّهَمَةُ فَادْفَعُوا فِی صَدْرِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ بِعَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْعَبَّاسِ وَ خُذُوا مَهَلَ الْأَیامِ وَ حُوطُوا قَوَاصِی الْإِسْلَامِ أَ لَا تَرَوْنَ إِلَی بِلَادِکمْ تُغْزَی وَ إِلَی صَفَاتِکمْ تُرْمَی.


متن فارسی

درباره حکمین
کلامی است از امیرالمومنین درباره امر حکمین و نکوهش اهل شام:
 مردمانی سنگدل و خشن و فرومایه و پست، از هر ناحیه و گوشه ای، گرد یکدیگر بر آمده اند، و افرادی از میان گروهی از مردمان درهم و برهم و بی ارزش، برچیده و آمیخته شده اند، از آن کسان که شایسته است، به راه فهم کشانده شوند و ادب آموخته گردند، فرائض دین به آنها یاد داده شود و به انجام آنها ، عادت داده شوند و برای ایشان ولی و متصدی امر تعیین گردد و دستهای آنها از تصرف در امور گرفته شود (از تصرف در امور منع گردند) آنها نه از مهاجرین هستند نه از انصار نه از کسانی می باشند که در سرای خود (در مدینه) سکنی گزیدند و بر ایمان خویش، استوار ماندند .
آگاه باشید که به راستی یاران معاویه، برای حکم قرار دادن، نزدیکترین افراد خود را، نسبت به آنچه شما زشت می دارید، برگزیدند، همانا شما به یاد دارید که عبدالله بن قیس (یعنی ابوموسی اشعری) دیروز (یعنی در جنگ جمل) می گفت: آن جنگ فتنه است و بنابراین زه کمانهای خود را قطع کنید و شمشیرهایتان را در غلاف بنهید، پس اگر او در این سخن صادق بود، به راستی و حقیقت، در آمدنش (با سپاه عراق به جنگ معاو یه) بی آنکه کسی او را مجبور ساخته باشد، خطا کرده است، و اگر در آن سخن (که جنگ جمل را فتنه نامیده است) دروغگو باشد، پس به تحقیق ، تهمت بر او ثابت و لازم می شود (که با تشخیص حق، چرا به باطل سخن گفته است) پس با توجه به این مطالب با انتخاب عبدالله بن عباس، بر سینه عمرو بن العاص بکوبید (تا نتواند نیت شوم خود را در تثبیت حکومت معاویه عملی سازد) و مهلتی که روزگار در اختیارشان نهاده غنیمت شمارید ، و نواحی خیلی دور سرزمینهای اسلام را، (از دستبرد سپاه معاویه) محافظت نمایید، آیا نمی بینید که شهرهایتان مورد حمله و جنگ قرار می گیرد؟و به سنگهای خارا و صافتان نمی نگرید که هدف تیرهای دشمن واقع شده است؟ 

 

قبلی بعدی