(مردمى را در مرگ يكى از خويشاوندانشان چنين تسليت گفت) مْردن از شما آغاز نشده ، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر مى رفت، اكنون پنداريد كه به يكى از سفرها رفته ؛ اگر او باز نگردد شما به سوى او خواهيد رفت.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( علی اصغر فقیهی)  >  فلسفه وجود پیامبر ( خطبه شماره 228 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

228- و من خطبة له (علیه السلام) خطبها بذی قار و هو متوجه إلی البصرة ذکرها الواقدی فی کتاب "الجمل":
فَصَدَعَ بِمَا أُمِرَ بِهِ وَ بَلَّغَ رِسَالَاتِ رَبِّهِ فَلَمَّ اللَّهُ بِهِ الصَّدْعَ وَ رَتَقَ بِهِ الْفَتْقَ وَ أَلَّفَ بِهِ الشَّمْلَ بَینَ ذَوِی الْأَرْحَامِ بَعْدَ الْعَدَاوَةِ الْوَاغِرَةِ فِی الصُّدُورِ وَ الضَّغَائِنِ الْقَادِحَةِ فِی الْقُلُوبِ.


متن فارسی

خطبه ای در ذوقار
قسمتی از خطبه ای است که امیرالمومنین علیه السلام، در آن هنگام که به طرف بصره می رفت، در ناحیه ذی قار، ایراد فرمود.این خطبه را، واقدی در کتاب جمل، ذکر کرده است.
 پس پیامبر (صلی الله علیه و آله) هر چه را که به اظهار آن (از سوی خدا) فرمان داده شده بود، آشکارا بیان داشت و رسالتها و دستورهای پروردگارش را به مردم رسانید، و خداوند به وسیله او شکافها و پراکندگیها را پیوند داد و جمع کرد، جداییها را به هم پیوست، و به وسیله او در میان خویشاوندان، پس از دشمنیهایی که در سینه ها همچون آتش، برافروخته بود، و بعد از کینه توزیها که همانند آتش زنه، در دلها شعله ور بود ، الفت بر قرار ساخت.

 

قبلی بعدی