متن عربی
100- و من خطبة له (علیه السلام) ، و هی إحدی الخطب المشتملة علی الملاحم :
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ قَبْلَ کلِّ أَوَّلٍ وَ الْآخِرِ بَعْدَ کلِّ آخِرٍ وَ بِأَوَّلِیتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا أَوَّلَ لَهُ وَ بِآخِرِیتِهِ وَجَبَ أَنْ لَا آخِرَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ شَهَادَةً یوَافِقُ فِیهَا السِّرُّ الْإِعْلَانَ وَ الْقَلْبُ اللِّسَانَ أَیهَا النَّاسُ لا یجْرِمَنَّکمْ شِقاقِی وَ لَا یسْتَهْوِینَّکمْ عِصْیانِی وَ لَا تَتَرَامَوْا بِالْأَبْصَارِ عِنْدَ مَا تَسْمَعُونَهُ مِنِّی فَوَالَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ إِنَّ الَّذِی أُنَبِّئُکمْ بِهِ عَنِ النَّبِی الْأُمِّی (صلی الله علیه وآله) مَا کذَبَ الْمُبَلِّغُ وَ لَا جَهِلَ السَّامِعُ لَکأَنِّی أَنْظُرُ إِلَی ضِلِّیلٍ قَدْ نَعَقَ بِالشَّامِ وَ فَحَصَ بِرَایاتِهِ فِی ضَوَاحِی کوفَانَ فَإِذَا فَغَرَتْ فَاغِرَتُهُ وَ اشْتَدَّتْ شَکیمَتُهُ وَ ثَقُلَتْ فِی الْأَرْضِ وَطْأَتُهُ عَضَّتِ الْفِتْنَةُ أَبْنَاءَهَا بِأَنْیابِهَا وَ مَاجَتِ الْحَرْبُ بِأَمْوَاجِهَا وَ بَدَا مِنَ الْأَیامِ کلُوحُهَا وَ مِنَ اللَّیالِی کدُوحُهَا فَإِذَا أَینَعَ زَرْعُهُ وَ قَامَ عَلَی ینْعِهِ وَ هَدَرَتْ شَقَاشِقُهُ وَ بَرَقَتْ بَوَارِقُهُ عُقِدَتْ رَایاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ وَ أَقْبَلْنَ کاللَّیلِ الْمُظْلِمِ وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ هَذَا وَ کمْ یخْرِقُ الْکوفَةَ مِنْ قَاصِفٍ وَ یمُرُّ عَلَیهَا مِنْ عَاصِفٍ وَ عَنْ قَلِیلٍ تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ وَ یحْصَدُ الْقَائِمُ وَ یحْطَمُ الْمَحْصُودُ.
متن فارسی
خبر از حوادث ناگوار
خطبه دیگری است از امیرالمومنین علیه السلام:
خدایی که پیش از هر اولی بوده (و قبل از هر چیز وجود داشته) و بعد از هر آخری است (و هیچ چیز غیر از او وجود نخواهد داشت) اول بودن و ازلی بودن وی ایجاب می کند که قبل از او اول دیگری وجود نداشته باشد و آخر بودن و ابدی بودن وی موجب می شود که غیر از او، آخر دیگری نبوده باشد و شهادت می دهم که جز خدا ، خدای دیگری نیست، شهادتی که نهان با آشکار و دل با زبان در آن برابر است.
ای مردم سخت مواظب باشید که مخالفت با من باعث زیان و بیچارگی شما نشود و با شدت متوجه باشید که نافرمانی از دستورهای من شما را به سرگردانی نکشاند و چون سخن مرا می شنوید، از روی انکار به یکدیگر چشم نیندازید، پس سوگند به خدایی که دانه را در دل زمین شکافت و انسان را بیافرید به راستی و بی گمان آنچه را که از آن به شما خبر می دهم از گفته پیامبر امی صلی الله علیه و آله است که نه رساننده این اخبار به دروغ سخن گفته و نه شنونده آن جاهل و نادان بوده است، هر آینه گویی من می بینم مردی سخت گمراه را که به راستی و حقیقت در شام (مانند دراز گوش یا مانند نعره چوپان به گوسپندان) فریاد می کشد (و مردم را به سوی خود دعوت می کند) و پرچمهای خویش را در اطراف کوفه برپا می سازد، پس هر گاه دهان خود را (برای دریدن مردم) بگشاید و دهنه او چنان سخت شود که به دشواری انقیاد پذیرد و گامهای ظلم و جور او بر زمین سنگین گردد، فتنه و فساد، فرزندان خویش را با دندانهای تیز خود، می گزد و موجهای دریای جنگ به جنبش و جوشش در می آید، در روزها (به علت شعله ور شدن آتش جنگ) عبوسی و تندخ ویی در شبها سوزش جراحتها و خراشها آشکار می گردد، پس هنگامی که محصول روزگار فتنه، پخته و رسیده شود و در حال پختگی باقی بماند (و فصل چیدن و درو کردن آن فرا رسد) و شقشقه های آن صدا کند و برق شمشیرها و نیزه های آن بدرخشد (در چنین حالاتی) پرچم فتنه های بسیار پیچیده و دشوار، منعقد می شود و همچون شب ظلمانی و دریای پرتلاطم رو می آورد، گذشته از این حوادث چه تندرها و فتنه های رنج دهنده ای که شهر کوفه را زیر پا می گذارد و چه تندبادها و طوفانهای نابود کننده ای که از آن شهر می گذرد، دیری نمی پاید که شاخهایی با شاخهای دیگری به هم پیچیده می شود، آنکه برپا ایستاده و قدرت را در دست دارد، درو می شود، و آنکه درو شده پایمال می گردد.