رترين بى نيازى و دارايى، نوميدى است از آنچه در دست مردم است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( علی اصغر فقیهی)  >  ایمان و انواع آن ( خطبه شماره 187 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

187- و من کلام له (علیه السلام) فی الإیمان و وجوب الهجرة:
أقسام الإیمان
فَمِنَ الْإِیمَانِ مَا یکونُ ثَابِتاً مُسْتَقِرّاً فِی الْقُلُوبِ وَ مِنْهُ مَا یکونُ عَوَارِی بَینَ الْقُلُوبِ وَ الصُّدُورِ إِلَی أَجَلٍ مَعْلُومٍ فَإِذَا کانَتْ لَکمْ بَرَاءَةٌ مِنْ أَحَدٍ فَقِفُوهُ حَتَّی یحْضُرَهُ الْمَوْتُ فَعِنْدَ ذَلِک یقَعُ حَدُّ الْبَرَاءَةِ.
وجوب الهجرة
وَ الْهِجْرَةُ قَائِمَةٌ عَلَی حَدِّهَا الْأَوَّلِ مَا کانَ لِلَّهِ فِی أَهْلِ الْأَرْضِ حَاجَةٌ مِنْ مُسْتَسِرِّ الْإِمَّةِ وَ مُعْلِنِهَا لَا یقَعُ اسْمُ الْهِجْرَةِ عَلَی أَحَدٍ إِلَّا بِمَعْرِفَةِ الْحُجَّةِ فِی الْأَرْضِ فَمَنْ عَرَفَهَا وَ أَقَرَّ بِهَا فَهُوَ مُهَاجِرٌ وَ لَا یقَعُ اسْمُ الِاسْتِضْعَافِ عَلَی مَنْ بَلَغَتْهُ الْحُجَّةُ فَسَمِعَتْهَا أُذُنُهُ وَ وَعَاهَا قَلْبُهُ.
صوبة الإیمان
إِنَّ أَمْرَنَا صَعْبٌ مُسْتَصْعَبٌ لَا یحْمِلُهُ إِلَّا عَبْدٌ مُؤْمِنٌ امْتَحَنَ اللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِیمَانِ وَ لَا یعِی حَدِیثَنَا إِلَّا صُدُورٌ أَمِینَةٌ وَ أَحْلَامٌ رَزِینَةٌ.
علم الوصی
أَیهَا النَّاسُ سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّی بِطُرُقِ الْأَرْضِ قَبْلَ أَنْ تَشْغَرَ بِرِجْلِهَا فِتْنَةٌ تَطَأُ فِی خِطَامِهَا وَ تَذْهَبُ بِأَحْلَامِ قَوْمِهَا.
 


متن فارسی

ایمان
قسمتی از کلامی است از امیرالمومنین علیه السلام: 
نوعی ایمان است که در دلها ثابت و پابرجا می باشد، نوعی دیگر ایمان آن است که تا مدتی معین در میان دلها، و سینه ها، به عاریت نهاده شده است، پس هر گاه در نهاد شما، بیزاری از کسی وجود داشته باشد، آن را در خود نگاه دارید تا مرگ آن کس فرا رسد که زمان مرگ، در حد و مرز بیزاری واقع است و (بدانید) که وجوب هجرت (به سوی امام و شناخت حجت و دین) به حد اول آن (یعنی به همانگونه که زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود) باقی است (این توجه به دین و شناخت حجت به مصلحت انسانهاست و گرنه) خداوند به هیچیک از اهل زمین، نیازی ندارد چه آنان که (در بلاد کفرند) و حال و عقیده خویش را نهان می دارند و چه کسانی که (در سرزمینهای اسلامند) و عقاید خود را آشکار می سازند.
 به مهاجرت هیچکس نام هجرت نهاده نمی شود مگر اینکه مهاجرت او برای شناختن حجت در روز زمین باشد، پس هر کس حجت را شناخت و به حجت بودن او اقرار کرد، چنین کسی مهاجر است و کسی که حجت و برهان حقانیت دین به او رسید و گوش وی آن را شنید و قلبش آن را نگاه داشت، چنین کسی حالت استضعاف ندارد و نام مستضعف بر او نهاده نمی شود.
 همانا کار ما خود دشوار و فهم آن برای دیگران نیز دشوار است که جز بنده ای مومن که خداوند قلب او را برای ایمان آزموده است ، کس دیگری، قدرت حمل آن را ندارد و حدیث ما را جز سینه های مورد اعتماد و عقلهایی محکم و استوار، چیز دیگری نمی تواند آن را در خود نگاه دارد.
 ای مردم، پیش از اینکه مرا، از دست بدهید و دیگر نیابید، آنچه می خواهید، از من بپرسید، پس هر آینه من به راههای آسمان داناترم تا راههای زمین، (از من بپرسید) پیش از آنکه فتنه (مانند شتری سر کش) پای خود را بالا بگیرد و مهارش را پایمال سازد و عقلهای صاحبان خود را از میان ببرد

 

قبلی بعدی