پاكدامنى زيور تهيدستى ، و شكر گزارى زيور بى نيازى (ثروتمندى) است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( علی اصغر فقیهی)  >  وصيتهاي امام علیه السلام ( خطبه شماره 147 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

147- و من کلام له (علیه السلام) قبل موته:
أَیهَا النَّاسُ کلُّ امْرِئٍ لَاقٍ مَا یفِرُّ مِنْهُ فِی فِرَارِهِ الْأَجَلُ مَسَاقُ النَّفْسِ وَ الْهَرَبُ مِنْهُ مُوَافَاتُهُ کمْ أَطْرَدْتُ الْأَیامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَکنُونِ هَذَا الْأَمْرِ فَأَبَی اللَّهُ إِلَّا إِخْفَاءَهُ هَیهَاتَ عِلْمٌ مَخْزُونٌ أَمَّا وَصِیتِی فَاللَّهَ لَا تُشْرِکوا بِهِ شَیئاً وَ مُحَمَّداً (صلی الله علیه وآله) فَلَا تُضَیعُوا سُنَّتَهُ أَقِیمُوا هَذَینِ الْعَمُودَینِ وَ أَوْقِدُوا هَذَینِ الْمِصْبَاحَینِ وَ خَلَاکمْ ذَمٌّ مَا لَمْ تَشْرُدُوا حُمِّلَ کلُّ امْرِئٍ مِنْکمْ مَجْهُودَهُ وَ خُفِّفَ عَنِ الْجَهَلَةِ رَبٌّ رَحِیمٌ وَ دِینٌ قَوِیمٌ وَ إِمَامٌ عَلِیمٌ أَنَا بِالْأَمْسِ صَاحِبُکمْ وَ أَنَا الْیوْمَ عِبْرَةٌ لَکمْ وَ غَداً مُفَارِقُکمْ غَفَرَ اللَّهُ لِی وَ لَکمْ إِنْ تَثْبُتِ الْوَطْأَةُ فِی هَذِهِ الْمَزَلَّةِ فَذَاک وَ إِنْ تَدْحَضِ الْقَدَمُ فَإِنَّا کنَّا فِی أَفْیاءِ أَغْصَانٍ وَ مَهَابِّ رِیاحٍ وَ تَحْتَ ظِلِّ غَمَامٍ اضْمَحَلَّ فِی الْجَوِّ مُتَلَفَّقُهَا وَ عَفَا فِی الْأَرْضِ مَخَطُّهَا وَ إِنَّمَا کنْتُ جَاراً جَاوَرَکمْ بَدَنِی أَیاماً وَ سَتُعْقَبُونَ مِنِّی جُثَّةً خَلَاءً سَاکنَةً بَعْدَ حَرَاک وَ صَامِتَةً بَعْدَ نُطْقٍ لِیعِظْکمْ هُدُوِّی وَ خُفُوتُ إِطْرَاقِی وَ سُکونُ أَطْرَافِی فَإِنَّهُ أَوْعَظُ لِلْمُعْتَبِرِینَ مِنَ الْمَنْطِقِ الْبَلِیغِ وَ الْقَوْلِ الْمَسْمُوعِ وَدَاعِی لَکمْ وَدَاعُ امْرِئٍ مُرْصِدٍ لِلتَّلَاقِی غَداً تَرَوْنَ أَیامِی وَ یکشَفُ لَکمْ عَنْ سَرَائِرِی وَ تَعْرِفُونَنِی بَعْدَ خُلُوِّ مَکانِی وَ قِیامِ غَیرِی مَقَامِی.


متن فارسی

پیش از وفاتش
کلامی است از آن حضرت علیه السلام که آن را (کمی) پیش از رفتن خود از این جهان ایراد فرمود:
 ای مردم هر انسانی، چیزی را که از آن می گریزد، در همان هنگام گریز، آن چیز به او می رسد، و سر آمدن مدت عمر ، موجب رانده شدن جان از بدن است و گریز از فرا رسیدن اجل، باعث رسیدن به آن می باشد، چه بسیار روزهایی که سپری کردم و پشت سر گذاشتم که راز این امر را (یعنی مرگ را) جستجو می کردم، لیکن خداوند، جز نهان داشتن این راز، از چیز دیگری (یعنی آشکار ساختن آن) ابا دارد، چه دور است دست یافتن به این راز، (آن) علمی است که در مخزن اسرار الهی، نهان است، اما وصیت من به شما درباره خدا این است که هیچ چیز را با وی شریک قرار ندهید و وصیت من به شما درباره محمد صلی الله علیه و آله این است که سنت او را ضایع مسازید، این دو ستون دین را به پا دارید و این دو چراغ را بر افروزید، تا آن گاه که از حق منحرف نشده اید، نکوهشی متوجه شما نخواهد بود، هر یک از شما به قدر توانایی، کوشش خویش را به کار ببرد و خداوند به جاهلان تخفیف داده است .
پروردگار شما، پروردگاری رحیم و دین شما، دینی استوار و مست قیم و امام شما، امامی علیم و بسیار دانا است من دیروز همنشین شما بودم و امروز، من موجب عبرت گرفتن شما هستم، و فردا از شما جدا خواهم بود، خداوند، مرا و شما را بیامرزاد.
 اگر قدم من در این دنیا که جای لغزش است، پایدار بماند (یعنی زنده بمانم) پس همان است و زنده خواهم بود و اگر قدم از جا برود و بلغزد (و زنده نمانم) پس جز این نیست که ما در سایه شاخه های درختان و در محل وزش بادها قرار داشتیم و زیر سایه ابرهایی بودیم که پیوستگی اجزای آنها به یکدیگر از هم گسیخته و نابود شد و اثر آن در زمین محو گردید.
 همانا من همسایه و همنشین شما بودم که بدن من روزی چند در نزد شما و با شما بود، دیری نخواهد گذشت که به دنبال این همنشینی از من جسدی خالی از روح باقی خواهد ماند، جسدی که بعد از متحرک بودن، ساکن خواهد بود و بعد از گویا بودن، خاموش خواهد شد، این بی حرکتی و خاموشی چشمان من و حرکت نکردن و سکون سر و دست و پای من، باید به شما پند بیاموزد، پس به راستی، مشاهده این حالات برای کسانی که طالب عبرت باشند، از منطقی که بلیغ و رسا باشد و از سخنی که مورد قبول همه کس باشد، پندآموزتر است.
 خداحا فظی من با شما، از نوع خداحافظی مردی است که منتظر ملاقات با خداوند است، فردا شما درباره روزگار من می اندیشید و آنچه، راز و حقیقت آن از شما پنهان بود، برایتان آشکار می گردد و بعد از خالی شدن جای من و قرار گرفتن دیگری در آنجا که من بودم، (در آن وقت) مرا خواهید شناخت.
 (و خواهید دانست که آنچه من انجام داده ام، در راه اعتلای کلمه حق بوده است، نه هوی و هوس)

 

قبلی بعدی