خانه > نکوهش بی تابی ( حکمت شماره 333 )
خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
متن عربی
333- وَ رُوِىَ اَنّهُ عَلَيْهِ السَّلامُ لَمّا وَرَدَ الْكُوفَةَ قادِماً مِنْ صِفّينَ مَرَّ بِالشَّباميّينَ،فَسَمِعَ بُكاءَ النِّساءِ عَلى قَتْلى صِفّينَ، وَ خَرَجَ اِلَيْهِ حَرْبُ بْنُ شُرَحْبيل الشَّبامِىُّ وَ كانَ مِنْ وُجُوهِ قَوْمِهِ، فَقالَ عَلَيْهِ السَّلامُ لَهُ:
- اَتَغْلِبُكُمْ نِساؤُكُمْ عَلى ما اَسْمَعُ؟!
- اَلاتَنْهَوْنَهُنَّ عَنْ هذَا الرَّنينِ؟!
- وَ اَقْبَلَ حَرْبٌ يَمْشى مَعَهُ وَ هُوَ عَلَيْهِ السَّلامُ راكِبٌ، فَقالَ لَهُ: اِرْجِعْ،
- فَـاِنَّ مَشْىَ مِثْلِكَ مَعَ مِثْلى فِتْنَةٌ لِلْوالى، وَ مَذَلَّةٌ لِلْمُؤْمِنِ.
متن فارسی
روایت شده: آن حضرت زمانی که از صفّین به کوفه آمد به شَبامیان عبور کرد،صدای گریه زنان را بر کشته های صفّین شنید، حرب بن شُرَحبیل شَبامی که از سران قبیله اش بود به جانب حضرت آمد، امام به او فرمود:
- زنانتان بر آنچه از آنان می شنوم بر شما مسلّطند؟!
- چرا آنان را از ناله زدن منع نمی کنید؟!
- حرب می خواست پیاده در رکاب حضرت حرکت کند، به او فرمود: بازگرد،
- که پیاده آمدن چون تویی با من موجب فتنه برای حکمران، و خواری برای مؤمن است.
قبلی بعدی