(عبدالله بن عباس در مسئله اى نظر داد كه امام آن را قبول نداشت و فرمود) بر تو است كه رأى خود را به من بگويى، و من باى پيرامون آن بينديشم ، آنگاه اگر خلاقى نظر تو فرمان دادم بايد اطاعت كني!
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  سفارش به تقوا و توصیف اسلام ( خطبه شماره 189 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

189.وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ

  1. يَعْلَمُ عَجيجَ الْوُحُوشِ فِى الْفَلَواتِ، وَ مَعاصِىَ الْعِبادِ فِى الْخَلَواتِ،
  2. وَاخْتِلافَ النِّينانِ فِى الْبِحارِ الْغامِراتِ، وَ تَلاطُمَ الْماءِ بِالرِّياحِ الْعاصِفاتِ.
  3. وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً نَجيبُ اللّهِ وَ سَفيرُ وَحْيِهِ وَ رَسُولُ رَحْمَتِهِ.
  4. اَمّا بَعْدُ، فَاِنِّى اُوصيكُمْ بِتَقْوَى اللّهِ الَّذى ابْتَدَأَ خَلْقَكُمْ، وَ اِلَيْهِ يَكُونُ مَعادُكُمْ،
  5. وَ بِهِ نَجاحُ طَلِبَتِكُمْ، وَ اِلَيْهِ مُنْتَهى رَغْبَتِكُمْ، وَ نَحْوَهُ قَصْدُ سَبيلِكُمْ،
  6. وَ اِلَيْهِ مَرامى مَفْزَعِكُمْ. فَاِنَّ تَقْوَى اللّهِ دَواءُ داءِ قُلُوبِكُمْ،
  7.  وَ بَصَرُ عَمى اَفْئِدَتِكُمْ، وَ شِفاءُ مَرَضِ اَجْسادِكُمْ، وَ صَلاحُ فَسادِ صُدُورِكُمْ،
  8. وَ طَهُورُ دَنَسِ اَنْفُسِكُمْ، وَ جَلاءُ عَشا اَبْصارِكُمْ، وَ اَمْنُ فَزَع  ِ  جَأْشِكُمْ، وَ ضِياءُ سَوادِ ظُلْمَتِكُمْ.
  9. فَاجْعَلُوا طاعَةَ اللّهِ شِعاراً دُونَ دِثارِكُمْ، وَ دَخيلاً دُونَ شِعارِكُمْ، وَ لَطيفاً بَيْنَ اَضْلاعِكُمْ،
  10.  وَ اَميراً فَوْقَ اُمُورِكُمْ، وَ مَنْهَلاً لِحينِ وُرُودِكُمْ، وَ شَفيعاً لِدَرَكِ طَلِبَتِكُمْ، وَ جُنَّةً لِيَوْمِ فَزَعِكُمْ، وَ مَصابيحَ لِبُطُونِ قُبُورِكُمْ، وَ سَكَناً لِطُولِ وَحْشَتِكُمْ، وَ نَفْساً لِكُرَبِ مَواطِنِكُمْ.
  11. فَاِنَّ طاعَةَ اللّهِ حِرْزٌ مِنْ مَتالِفَ مُكْتَنِفَة، وَ مَخاوِفَ مُتَوَقَّعَة، وَ اُوارِ نيران مُوقَدَة.
  12. فَمَنْ اَخَذَ بِالتَّقْوى عَزَبَتْ عَنْهُ الشَّدائِدُ بَعْدَ دُنُوِّها،
  13. وَاحْلَوْلَتْ لَهُ الاُْمُورُ بَعْدَ مَرارَتِها، وَ انْفَرَجَتْ عَنْهُ الاَْمْواجُ بَعْدَ تَراكُمِها،
  14. وَ اَسْهَلَتْ لَهُ الصِّعابُ بَعْدَ اِنْصابِها، وَ هَطَلَتْ عَلَيْهِ الْكَرامَةُ بَعْدَ قُحُوطِها، وَ تَحَدَّبَتْ عَلَيْهِ الرَّحْمَةُ بَعْدَ نُفُورِها،
  15. وَ تَفَجَّرَتْ عَلَيْهِ النِّعَمُ بَعْدَ نُضُوبِها، وَ وَبَلَتْ عَلَيْهِ الْبَرَكَةُ بَعْدَ اِرْذاذِها.
  16. فَاتَّقُوا اللّهَ الَّذى نَفَعَكُمْ بِمَوْعِظَتِهِ، وَ وَعَظَكُمْ بِرِسالَتِهِ،
  17. وَامْتَنَّ عَلَيْكُمْ بِنِعْمَتِهِ. فَعَبِّدُوا اَنْفُسَكُمْ لِعِبادَتِهِ، وَاخْرُجُوا اِلَيْهِ مِنْ حَقِّ طاعَتِهِ.
  18. ثُمَّ اِنَّ هذَا الاِْسْلامَ دينُ اللّهِ الَّذِى اصْطَفاهُ لِنَفْسِهِ، وَاصْطَنَعَهُ عَلى عَيْنِهِ،
  19. وَ اَصْفاهُ خِيَرَةَ خَلْقِهِ، وَ اَقامَ دَعائِمَهُ عَلى مَحَبَّتِهِ.
  20. اَذَلَّ الاَْدْيانَ بِعِزَّتِهِ، وَ وَضَعَ الْمِلَلَ بِرَفْعِهِ، وَ اَهانَ اَعْداءَهُ بِكَرامَتِهِ،
  21. وَ خَذَلَ مُحادِّيهِ بِنَصْرِهِ، وَ هَدَمَ اَرْكانَ الضَّلالَةِ بِرُكْنِهِ، وَ سَقى مَنْ عَطِشَ مِنْ حِياضِهِ،
  22. وَ اَتْاَقَ الْحِياضَ بِمَواتِحِهِ. ثُمَّ جَعَلَهُ لاَ انْفِصامَ لِعُرْوَتِهِ،
  23. وَ لا فَكَّ لِحَلْقَتِهِ، وَ لاَ انْهِدامَ لاَِساسِهِ، وَ لا زَوالَ لِدَعائِمِهِ،
  24. وَ لاَانْقِلاعَ لِشَجَرَتِهِ، وَ لاَ انْقِطاعَ لِمُدَّتِهِ، وَ لا عَفاءَ لِشَرائِعِهِ،
  25. وَ لا جَذَّ لِفُرُوعِهِ، وَ لا ضَنْكَ لِطُرُقِهِ، وَ لا وُعُوثَةَ لِسُهُولَتِهِ،
  26. وَ لا سَوادَ لِوَضَحِهِ، وَ لا عِوَجَ لاِنْتِصابِهِ، وَ لا عَصَلَ فى عُودِهِ،
  27. وَ لا وَعَثَ لِفَجِّهِ، وَ لاَ انْطِفاءَ لِمَصابيحِهِ، وَ لا مَرارَةَ لِحَلاوَتِهِ. فَهُوَ
  28. دَعائِمُ اَساخَ فِى الْحَقِّ اَسْناخَها، وَ ثَبَّتَ لَها اَساسَها،
  29. وَ يَنابيعُ غَزُرَتْ عُيُونُها، وَ مَصابيحُ شَبَّتْ نيرانُها، وَ مَنارٌ اقْتَدى بِها سُفّارُها،
  30. وَ اَعْلامٌ قُصِدَ بِها فِجاجُها، وَ مَناهِلُ رَوِىَ بِها وُرّادُها.
  31. جَعَلَ اللّهُ فيهِ مُنْتَهى رِضْوانِهِ، وَ ذِرْوَةَ دَعائِمِهِ، وَ سَنامَ طاعَتِهِ.
  32. فَهُوَ عِنْدَاللّهِ وَثيقُ الاَْرْكانِ، رَفيعُ الْبُنْيانِ، مُنيرُ الْبُرْهانِ،
  33. مُضىءُ النّيرانِ، عَزيزُ السُّلْطانِ، مُشْرِفُ الْمَنارِ، مُعْوِزُ الْمَثارِ.
  34. فَشَرِّفُوهُ وَاتَّبِعُوهُ، وَ اَدُّوا اِلَيْهِ حَقَّهُ، وَ ضَعُوهُ مَواضِعَهُ.
  35. ثُمَّ اِنَّ اللّهَ سُبْحانَهُ بَعَثَ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِالْحَقِّ
  36. حينَ دَنا مِنَ الدُّنْيَا الاِْنْقِطاعُ، وَ اَقْبَلَ مِنَ الاْخِرَةِ الاِْطِّلاعُ، وَ اَظْلَمَتْ
  37. بَهْجَتُها بَعْدَ اِشْراق، وَ قامَتْ بِاَهْلِها عَلى ساق، وَ خَشُنَ مِنْها مِهادٌ، وَ اَزِفَ مِنْها قِيادٌ.
  38. فِى انْقِطاع   مِنْ مُدَّتِها، وَاقْتِراب مِنْ اَشْراطِها،
  39. وَ تَصَرُّم مِنْ اَهْلِها، وَانْفِصام مِنْ حَلْقَتِها، وَانْتِشار مِنْ سَبَبِها،
  40. وَ عَفاء مِنْ اَعْلامِها، وَ تَكَشُّف مِنْ عَوْراتِها، وَ قِصَر مِنْ طُولِها.
  41. جَعَلَهُ اللّهُ سُبْحانَهُ بَلاغاً لِرِسالَتِهِ، وَ كَرامَةً لاُِمَّتِهِ، وَ رَبيعاً لاَِهْلِ زَمانِهِ، وَ رِفْعَةً لاَِعْوانِهِ، وَ شَرَفاً لاَِنْصارِهِ.
  42. ثُمَّ اَنْزَلَ عَلَيْهِ الْكِتابَ نُوراً لاتُطْفَاُ مَصابيحُهُ، وَ سِراجاً لا يَخْبُو تَوَقُّدُهُ،
  43.  وَ بَحْراً لايُدْرَكُ قَعْرُهُ، وَ مِنْهاجاً لايُضِلُّ نَهْجُهُ،
  44. وَ شُعاعاً لا يُظْلِمُ ضَوْءُهُ، وَ فُرْقاناً لايَخْمَدُ بُرْهانُهُ،
  45. وَ تِبْياناً لاتُهْدَمُ اَرْكانُهُ، وَ شِفاءً لا تُخْشى اَسْقامُهُ،
  46. وَ عِزّاً لاتُهْزَمُ اَنْصارُهُ، وَ حَقّاً لاتُخْذَلُ اَعْوانُهُ. فَهُوَ مَعْدِنُ الاْيمانِ وَ بُحْبُوحَتُهُ،
  47.  وَ يَنابيعُ الْعِلْمِ وَ بُحُورُهُ، وَ رِياضُ الْعَدْلِ وَ غُدْرانُهُ،
  48. وَ اَثافِىُّ الاِْسْلامِ وَ بُنْيانُهُ، وَ اَوْدِيَةُ الْحَقِّ وَ غيطانُهُ، وَ بَحْرٌ لايَنْزِفُهُ الْمُسْتَنْزِفُونَ،
  49.  وَ عُيُونٌ لايُنْضِبُهَا الْماتِحُونَ، وَ مَناهِلُ لايُغيضُهَا الْوارِدُونَ، وَ مَنازِلُ لايَضِلُّ نَهْجَهَا الْمُسافِرُونَ،
  50. وَ اَعْلامٌ لا يَعْمى عَنْهَا السّائِرُونَ، وَ آكامٌ لا يَجُوزُ عَنْهَا الْقاصِدُونَ.
  51. جَعَلَهُ اللّهُ رِيّاً لِعَطَشِ الْعُلَماءِ، وَ رَبيعاً لِقُلُوبِ الْفُقَهاءِ،
  52. وَ مَحاجَّ لِطُرُقِ الصُّلَحاءِ، وَ دَواءً لَيْسَ بَعْدَهُ داءٌ، وَ نُوراً لَيْسَ مَعَهُ ظُلْمَةٌ،
  53. وَ حَبْلاً وَثيقاً عُرْوَتُهُ، وَ مَعْقِلاً مَنيعاً ذِرْوَتُهُ،
  54. وَ عِزّاً لِمَنْ تَوَلاّهُ، وَ سِلْماً لِمَنْ دَخَلَهُ، وَ هُدًى لِمَنِ ائْتَمَّ بِهِ،
  55. وَ عُذْراً لِمَنِ انْتَحَلَهُ، وَ بُرْهاناً لِمَنْ تَكَلَّمَ بِهِ،
  56. وَ شاهِداً لِمَنْ خاصَمَ بِهِ، وَ فَلْجاً لِمَنْ حاجَّ بِهِ، وَ حامِلاً
  57. لِمَنْ حَمَلَهُ، وَ مَطِيَّةً لِمَنْ اَعْمَلَهُ، وَ آيَةً لِمَنْ تَوَسَّمَ،
  58. وَ جُنَّةً لِمَنِ اسْتَلاَْمَ، وَ عِلْماً لِمَنْ وَعى،
  59. وَ حَديثـاً لِمَـنْ رَوى، وَ حُكْمـاً لِمَـنْ قَضـى.

متن فارسی

از خطبه هاى آن حضرت است در سفارش به تقوا و وصف اسلام و پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم)

  1. خداوند آواز وحوش را در بیابانها، و گناهان بندگان را در نهانها،
  2. و آمد و شد ماهیان را در دریاهاى ژرف، و تلاطم امواج آب را با وزش تندبادها خبر دارد.
  3. و شهادت مى دهم که محمّد برگزیده خدا و سفیر وحى و رسـول رحمت اوسـت .
  4. اما بعد، شما را به پرواى از خدایى سفارش مى کنم که آفرینش شما را آغاز کرد، و بازگشت شما به او،
  5. و برآورده شدن حاجاتتان به قدرت او، و پایان رغبت شما به سوى او، و راه معتدل شما به جانب او،
  6. و پناه از همه بیمها حضرت اوست. زیرا تقوا داروى درد دلهایتان،
  7. بینایى کورى باطنتان، شفاى بیمارى اجسادتان، صلاح  فساد سینه هایتان،
  8.  پاکى چرک نفوستان، جلاى پرده دیدگانتان، ایمنى خوف دلهایتان،  و روشنى تاریکى جهلتان مى باشد.
  9. طاعت خدا را جامه جان کنید نه پوشش جسم، به باطن فرمانبردار حق باشید نه به ظاهر، طاعت را چون رگ و پى در اعضاء و جوارحتان قرار دهید،
  10.  و آن را بر همه امورتان حاکم گردانید، و آن را آبشخور به هنگام ورود به قیامت و شفیع رسیدن به آرزوها، و سپر روز وحشت، و چراغهاى دل گورها، و آرامش دهنده ترسهاى طولانى، و زداینده اندوه مواطن پروحشت خود قرار دهید.
  11. زیراطاعت خدا نگهدارنده از عوامل فراگیر هلاک، و حافظ از امور وحشتناک، و مانع گرماى آتشِ افروخته شده است.
  12. آن که دست به دامن تقوا بزند سختى ها پس از نزدیک شدن از او دور مى گردد،
  13. و امور بعد از تلخى براى او شیرین مى شود، و امواج فتنه ها پس از تراکم از اطراف او پراکنده مى گردد،
  14. و دشواریها پس از رنجاندنش بر او آسان مى شود، و باران کرامت پس از نایاب شدن بر او مى بارد، و رحمت رمیده شده به او روى مى آورد،
  15. و چشمه نعمت پس از خشک شدن بر او به جوشش مى آید، و برکات کاسته شده بر او فراوان مـى گــردد .
  16. پرواى از خدایى را پیشه کنید که شمارا به موعظه خود سود بخشید، و به پیامش شما را پند داد،
  17. و به نعمتش بر شما منّت نهاد. پس وجودتان را براى عبادت او رام کنید، و حق طاعتش را بـه جـا آوریـد.
  18. سپس (بدانید) این اسلام همان دین خداست که آن را براى خود انتخاب کرد، و آن را به دیده عنایت پرورید،
  19. و بهترین خلق را براى ارائه آن برگزید، و ستونهاى آن را بر پایه محبت خود استوار نمود.
  20. ادیان را با عزت آن خوار کرد، و به رفعتش سایر آیین ها را به پستى نشاند، و به کرامتش دشمنان را ذلّت داد،
  21. به یاریش مخالفان را سرکوب کرد، و به رکن قوى آن ارکان گمراهى را نابود ساخت، تشنگان معنى را از حوضهایش سیراب نمود،
  22. و آبگاهش را با نیروى الهىِ آبکشان پر کرد. آن گاه اسلام را چنان قرار داد که رشته اش نگسلد،
  23. حلقه هایش نگشاید، اساسش منهدم نگردد، ارکانش زوال نپذیرد،
  24. درختش ریشه کن نشود، مدّتش به آخر نرسد، قوانینش کهنه و پوسیده نگردد،
  25. شاخه هایش قطع نگردد، راههایش تنگ نشود، آسانیش به دشوارى نرسد،
  26. سپیدش سیاه نگردد، قامت راستش کج نشود، چوبه اش نپیچد،
  27. و راهش صعب العبور نگردد، چراغهایش خاموش، و شیرینیش تلخ نشود. اسلام
  28. ستونهایى است که خداوند پایه هایش را در حق کار گذاشته، و بنیان آن ستونها را محکم کرده،
  29. چشمه هایى است که نهرهایش پر آب، و چراغهایى است که نورش تابان، و مشعلگاهى است که مسافران به آن راه جویند،
  30.  و نشانه هایى است که راهها به آن قصد مى شود، و آبشخورهایى است که واردان به آن سیراب مى گردند.
  31. خداوند نهایت خشنودى، و برترین قوانین، و بالاترین مرتبه طاعت را در اسلام قرار داده.
  32. بنابراین ارکانش پابرجا، بنایش رفیع، برهانش نورانى،
  33. شعله اش فروزان، سلطنتش شکست ناپذیر، و نشانه اش بلند، و ستیز با آن غیرممکن است.
  34. پس اسلام را محترم دارید و از آن پیروى نمایید، و حقّش را ادا کنید، و آن را در جایگاه خود قرار دهید.
  35. آن گاه خداوند محمّد ـ صلّى اللّه علیه وآله ـ را به حق برانگیخت
  36. وقتى که دنیا به سپرى شدن نزدیک شده، و آخرت روى آورده، و سرسبزى
  37. دنیا پس از روشنى تاریک، و اهلش را در مشقّت قرار داده بود، آن زمان که بستر دنیا ناهموار، و آماده نابودى و نیستى بود.
  38.  زمانش رو به پایان، و نشانه هاى زوالش نزدیک شده بود،
  39. آن زمان که اهل دنیا رو به نابودى، و حلقه اش رو به شکسته شدن، و ریسمانش رو به پاره شدن،
  40. و نشانه هایش رو به کهنه شدن، و عیب هایش رو به مکشوف شدن، و درازى مدّتش رو به کوتاه شدن مى رفت.
  41. خداوند پاک آن حضرت را تبلیغ کننده رسالت، و وسیله کرامت امّت، و بهار اهل زمان، و بلندى مرتبت یاران، و شرف هواخواهان خود قـرار داد.
  42. سپس قرآن را بر او نازل کرد، نورى که چراغهایش خاموش نمى شود، و چراغى که افروختگى اش کاهش برنمى دارد،
  43. و دریایى که قعرش درک نمى گردد، و راهى که حرکت در آن گمراهى ندارد،
  44. و شعاعى که روشنى آن تاریک نمى شود، و جداکننده حق و باطلى که برهانش خاموشى ندارد،
  45. و ساختمانى که پایه هایش ویران نگردد، و دارویى که بیم بیماریهاى آن نمى رود،
  46. و بلندمرتبه اى که یارانش را شکست نرسد، و حقّى که مددکارانش دچار شکست نشوند. قرآن معدن ایمان و میانْ سراى آن،
  47. چشمه هاى دانش و دریاهاى آن، باغهاى عدل و داد و حوضهاى آن،
  48. پایه هاى اسلام و اساس آن، وادیهاى حق و دشت هاى سرسبز آن است، دریایى است که آب برداران آبش را تمام نکنند،
  49.  و چشمه هایى است که آبکشان آب آنها را به آخر نرسانند، و آبشخورهایى است که واردان از آن کم ننمایند، و منازلى است که مسافران راهش را گم نکنند،
  50. و نشانه هایى است که از چشم راهروان پنهان نماند، و تپّه هایى است که روندگان از آنها نگذرند.
  51. خداوند آن را سیرابى تشنگى دانایان قرارداد، و نیز بهار قلوب بینایان،
  52. و مقصد راههاى صالحان، و دوایى که پس از آن بیمارى نیست، و نورى که با آن تاریکى نباشد،
  53. و ریسمانى که جاى چنگ زدن به آن محکم است، و حصار با بنیانى که آفات را بر اوج آن راه نیست،
  54. و براى دوستدارانش عزّت، و براى واردش صلح و ایمنى، و براى اقتداکننده به آن راهنما،
  55. و براى آن که آن را مذهب خود قرار دهد عذر و دلیل، و برهان کسى که با آن سخن گوید،
  56. و شاهد آن که به وسیله آن به جدال با دشمن برخیزد، و پیروزى آن که به آن حجّت آورد، و راهبر
  57. کسى که به آن عمل نماید، و مرکب آن که آن را به کار اندازد، و نشانه واضح براى کسى که نشانه جوید،
  58. و سپر بازدارنده از بلا براى آن که آن را در برکند، و دانش براى کسى که آن را در گوش جاى دهد،
  59. و خبرى صحیح براى آن که روایت کند، و حکمى حقّ براى کسى که با آن حکم نماید.
قبلی بعدی