اى مردم، بايد خدا شما را به هنگام نعمت همانند هنگامه كيفر ، ترسان بنگرد ، زيرا كسى كه رفاه و گشايش را زمينة گرفتار شدن خويش نداند ، پس خود را از حوادث ترسناك ايمن مى پندارد و آن كس كه تنگدستى را آزمايش الهى نداند پاداشى را كه اميدى به آن بود از دست خواهد
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( علی اصغر فقیهی)  >  دعايي از آن حضرت ( خطبه شماره 213 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

213- و من دعاء له (علیه السلام) کان یدعو به کثیرا:
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی لَمْ یصْبِحْ بِی مَیتاً وَ لَا سَقِیماً وَ لَا مَضْرُوباً عَلَی عُرُوقِی بِسُوءٍ وَ لَا مَأْخُوذاً بِأَسْوَإِ عَمَلِی وَ لَا مَقْطُوعاً دَابِرِی وَ لَا مُرْتَدّاً عَنْ دِینِی وَ لَا مُنْکراً لِرَبِّی وَ لَا مُسْتَوْحِشاً مِنْ إِیمَانِی وَ لَا مُلْتَبِساً عَقْلِی وَ لَا مُعَذَّباً بِعَذَابِ الْأُمَمِ مِنْ قَبْلِی أَصْبَحْتُ عَبْداً مَمْلُوکاً ظَالِماً لِنَفْسِی لَک الْحُجَّةُ عَلَی وَ لَا حُجَّةَ لِی وَ لَا أَسْتَطِیعُ أَنْ آخُذَ إِلَّا مَا أَعْطَیتَنِی وَ لَا أَتَّقِی إِلَّا مَا وَقَیتَنِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِک أَنْ أَفْتَقِرَ فِی غِنَاک أَوْ أَضِلَّ فِی هُدَاک أَوْ أُضَامَ فِی سُلْطَانِک أَوْ أُضْطَهَدَ وَ الْأَمْرُ لَک اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَفْسِی أَوَّلَ کرِیمَةٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ کرَائِمِی وَ أَوَّلَ وَدِیعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِک عِنْدِی اللَّهُمَّ إِنَّا نَعُوذُ بِک أَنْ نَذْهَبَ عَنْ قَوْلِک أَوْ أَنْ نُفْتَتَنَ عَنْ دِینِک أَوْ تَتَابَعَ بِنَا أَهْوَاؤُنَا دُونَ الْهُدَی الَّذِی جَاءَ مِنْ عِنْدِک.


متن فارسی

نیایش

از جمله دعاهای امیرالمومنین علیه السلام است که در بسیاری از اوقات، به وسیله آن دعا می کرد و خدا را می خواند: ستایش، برای خدایی که صبح را، بر من ندمید در حالی که بیمار یا مرده باشم یا رگها و عروق بدنم به بدی گرفتار آمده باشد، یا گرفتار بدترین اعمال و زشتترین گناهانم بوده باشم و نه اینکه دنباله و نسلم قطع گردیده، یا از دینم برگشته یا منکر خدای خویش باشم یا در ایمانم شک و تردید بوده و از آن تنفر و وحشت داشته باشم، یا در عقلم خللی و نقصی راه یافته باشد، یا به عذابی مانند امتهای گذشته گرفتار آمده باشم.
 بامدادم را آغاز کردم در حالی که بنده ای هستم (در اختیار تو ای خدا) ستمگر به جان خود، تو برای خطاهای من حجت و دلیل دادی اما من در مقابل خطاهای خود حجت و دلیلی ندارم.
 این توانایی در من یافته نمی شود که جز آنچه را تو به من عطا کرده ای، چیز دیگری دریافت دارم و نیز نمی توانم خود را از سختیها و ناملایمات (یا خطا و گناه) حفظ کنم، مگر آنچه را تو مرا از آن حفظ کنی خداوندا، همانا من از اینکه با وجود غنا و توانگری تو (که فیض آن به همه مخلوقات می رسد) فقیر و پریشان باشم یا با بودن هد ایت تو (که شامل همه افراد بشر است) گمراه گردم یا با وجود قدرت و تسلط و عظمت تو مورد ستم قرار گیرم یا در حالی که همه امور در دست قدرت تو است، مغلوب و منکوب گردم، (از همه اینها) به تو پناه می برم.
 خداوندا، جان من را ، نخستین چیزی از اعضای با ارزش و با اهمیت من قرار ده که از من باز می گیری، و آن را نخستین امانتی از انواع نعمتهای خود که در نزد من به امانت گذاشته ای و آن را باز می ستانی قرار ده.
 خداوندا همانا ما از اینکه از گفته و فرمان تو برگردیم یا در فتنه ای قرار گیریم که باعث شود نسبت به دین تو گمراه شویم یا بر خلاف هدایتی که از نزد تو آمده (یا با وجود هدایت تو) هوا و هوس پی درپی، دامنگیر ما شود، (از همه اینها نیز) به تو پناه می بریم.

قبلی بعدی