متن عربی
«1148»
وَ قَالَ (عليه السلام) :وَ قَدْ سَمِعَ رَجُلًا يَذُمُّ الدُّنْيَا أَيُّهَا الذَّامُّ لِلدُّنْيَا الْمُغْتَرُّ بِغُرُورِهَا الْمُنْخَدَعُ بِأَبَاطِيلِهَا أَ تَغْتَرُّ بِالدُّنْيَا ثُمَّ تَذُمُّهَا أَنْتَ الْمُتَجَرِّمُ عَلَيْهَا أَمْ هِيَ الْمُتَجَرِّمَةُ عَلَيْكَ مَتَى اسْتَهْوَتْكَ أَمْ مَتَى غَرَّتْكَ أَ بِمَصَارِعِ آبَائِكَ مِنَ الْبِلَى أَمْ بِمَضَاجِعِ أُمَّهَاتِكَ تَحْتَ الثَّرَى كَمْ عَلَّلْتَ بِكَفَّيْكَ وَ كَمْ مَرَّضْتَ بِيَدَيْكَ تَبْتَغِي لَهُمُ الشِّفَاءَ وَ تَسْتَوْصِفُ لَهُمُ الْأَطِبَّاءَ غَدَاةَ لَا يُغْنِي عَنْهُمْ دَوَاؤُكَ وَ لَا يُجْدِي عَلَيْهِمْ بُكَاؤُكَ لَمْ يَنْفَعْ أَحَدَهُمْ إِشْفَاقُكَ وَ لَمْ تُسْعَفْ فِيهِ بِطِلْبَتِكَ وَ لَمْ تَدْفَعْ عَنْهُ بِقُوَّتِكَ وَ قَدْ مَثَّلَتْ لَكَ بِهِ الدُّنْيَا نَفْسَكَ وَ بِمَصْرَعِهِ مَصْرَعَكَ إِنَّ الدُّنْيَا دَارُ صِدْقٍ لِمَنْ صَدَقَهَا وَ دَارُ عَافِيَةٍ لِمَنْ فَهِمَ عَنْهَا وَ دَارُ غِنًى لِمَنْ تَزَوَّدَ مِنْهَا وَ دَارُ مَوْعِظَةٍ لِمَنِ اتَّعَظَ بِهَا مَسْجِدُ أَحِبَّاءِ اللَّهِ وَ مُصَلَّى مَلَائِكَةِ اللَّهِ وَ مَهْبِطُ وَحْيِ اللَّهِ وَ مَتْجَرُ أَوْلِيَاءِ اللَّهِ اكْتَسَبُوا فِيهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فِيهَا الْجَنَّةَ فَمَنْ ذَا يَذُمُّهَا وَ قَدْ آذَنَتْ بِبَيْنِهَا وَ نَادَتْ بِفِرَاقِهَا وَ نَعَتْ نَفْسَهَا وَ أَهْلَهَا فَمَثَّلَتْ لَهُمْ بِبَلَائِهَا الْبَلَاءَ وَ شَوَّقَتْهُمْ بِسُرُورِهَا إِلَى السُّرُورِ رَاحَتْ بِعَافِيَةٍ وَ ابْتَكَرَتْ بِفَجِيعَةٍ تَرْغِيباً وَ تَرْهِيباً وَ تَخْوِيفاً وَ تَحْذِيراً فَذَمَّهَا رِجَالٌ غَدَاةَ النَّدَامَةِ
«1149»
وَ حَمِدَهَا آخَرُونَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ذَكَّرَتْهُمُ الدُّنْيَا فَتَذَكَّرُوا وَ حَدَّثَتْهُمْ فَصَدَّقُوا وَ وَعَظَتْهُمْ فَاتَّعَظُوا .
متن فارسی
ص1149
امام عليه السّلام هنگاميكه شنيد مردى دنيا را نكوهش مى نمود (در ستودن دنيا) فرمود
1- اى نكوهنده دنيا كه به نيرنگ او فريفته شده اى و به ناراستيهايش گول مى خورى آيا بدنيا فريفته شده اى و آنرا نكوهش مى نمايى، تو بر آن جرم و گناه مى نهى يا دنيا بر تو جرم مى نهد 2- از كجا و چه وقت دنيا ترا سرگردان نمود، يا كى فريبت داد آيا به جاهاى بر خاك افتادن پدرانت و پوسيده شدن آنها يا به خوابگاههاى مادرانت زير خاك چه بسيار با دستهاى خود (به تنهايى براى بهبود درد بيمارانت) يارى نمودى، و چه بسيار با دستهايت (بيماران را) پرستارى كردى براى آنان بهبودى طلبيدى، و (پس از تشخيص و بدست آوردن درد) از اطبّا فايده دارو پرسيدى، بامداد داروى تو ايشان را بى نياز نمى كرد (بهبودى نمى داد) و گريه (رنج) تو بر آنان سود نداشت، و ترس تو هيچيك از آنها را فائده نبخشيد، و در باره او به خواست خود نرسيدى (شفاء نيافت) و به توانائى خويش (بيمارى و مرگ را) از او دور ساختى و دنيا او را (كه هر چند كوشش نمودى از چنگ مرگ نرست) براى تو سر مشق قرار داد، و هلاك شدن او را هلاك شدن تو (تا بدانى با تو آن خواهد كرد كه با او نمود) 3- محقّقا دنيا سراى راستى است براى كسيكه (گفتار) آنرا باور دارد، و سراى ايمنى (از عذاب الهىّ) است براى كسيكه فهميد و آنچه را كه خبر داد دريافت، و سراى توانگرى است براى كسيكه از آن توشه بر دارد (پيرو خدا و رسول باشد) و سراى پند است براى كسيكه از آن پند گيرد، جاى عبادت و بندگى دوستان خدا (پرهيزكاران) و جاى نماز گزاردن (يا درود فرستادن و طلب آمرزش نمودن) فرشتگان خدا، و جاى فرود آمدن وحى (پيغام) خدا، و جاى بازرگانى دوستاران خدا است كه در آن رحمت و فضل (او را) بدست آورده و سودشان بهشت بود، 4- پس كيست دنيا را نكوهش ميكند در حاليكه (مردم را) به دورى خود (از آنها) آگاه ساخت، و به جدائى خويش ندا داد، و خود و اهلش (مردم) را بفناء و نيست شدن خبر داد، پس براى ايشان به گرفتارى خود گرفتارى (آخرت) را نشان داد، و آنان را به شادى خويش به شادى (آخرت) آرزومند گردانيد 5- شب ميكند با تندرستى (كه شخص بر اثر آن در آسايش و خوشى است) و بامداد كند در سختى و اندوه براى ترغيب و خواستارى (طاعت
ص1150
و كار آخرت) و ترس و بيم و برحذر بودن (از معصيت و نافرمانى) پس در بامداد پشيمانى (رستاخيز كه اعمال آشكار مى گردد) گروهى از مردم (بدكاران) آنرا نكوهش مى نمايند (از آن در رنج و افسردگى باشند) و ديگران (نيكوكاران) روز قيامت آنرا بستايند (از آن خوشنودند) كه دنيا (آخرت را) ياد آوريشان كرد و آنان هم (آنرا) بياد آوردند، و آنها را خبر داد و ايشان هم تصديق نمودند، و آنان را پند داد و آنها هم پذيرفتند (و به سعادت جاويد رسيدند).
قبلی بعدی