مردم ستمكار را سه نشان است: با سركشى به مافوق خود ستم روا دارد، و به زير دستان خود با زور و چيرگى ستم مى كند، و ستمكاران را يارى مى دهد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  وصیت پیش از مرگش ( نامه شماره 23 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

23.وَ مِنْ كَلام لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ قالَـهُ قُبَيْلَ مَوْتِـهِ عَلى سَبيـلِ الْوَصِيَّـةِ، لَمَّـا ضَرَبَـهُ ابْـنُ مُلْجَـم لَعَنَـهُ اللّـهُ

  1. وَصِيَّتى لَكُمْ اَنْ لا تُشْرِكُوا بِاللّهِ شَيْئاً، وَ مُحَمَّدٌ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَلاتُضَيِّعُوا سُنَّتَةُ. 
  2. اَقيمُوا هذَيْنِ الْعَمُودَيْنِ، وَ اَوْقِدُوا هذَيْنِ الْمِصْبـاحَيْـنِ ، وَ خَلاكُـمْ ذَمٌّ.
  3. اَنَا بِالاَْمْسِ صاحِبُكُمْ، وَ الْيَوْمَ عِبْرَةٌ لَكُمْ، وَ غَداً مُفارِقُكُمْ. 
  4. اِنْ اَبْقَ فَاَنَا وَلِىُّ دَمى، وَ اِنْ اَفْنَ فَالْفَناءُ ميعادى، 
  5. وَ اِنْ اَعْفُ فَالْعَفْوُ لى قُرْبَةٌ، وَ هُوَ لَكُمْ حَسَنَةٌ،
  6.  فَاعْفُوا «اَلا تُحِبُّونَ اَنْ يَغْفِرَ اللّهُ لَكُمْ»؟!
  7. وَ اللّهِ ما فَجَاَنى مِنَ الْمَوْتِ وَارِدٌ كَرِهْتُهُ، وَ لا طالِعٌ اَنْكَرْتُهُ. 
  8. وَ ما كُنْتُ اِلاّ كَقارِب وَرَدَ، وَ طالِب وَجَدَ «وَ ما عِنْدَاللّهِ خَيْرٌ لِلاَْبْرارِ».
  9. اَقُولُ: وَ قَدْ مَضى بَعْضُ هذَا الْكَلامِ فيما تَقَدَّمَ مِنَ الْخُطَبِ اِلاّ اَنَّ فيهِ ههُنا زِيادَةً اَوْجَبَـتْ تَكْريرَهُ. 

متن فارسی

از سخنان آن حضرت است آن را پیش از مرگش به عنوان وصیت فرمود، زمانى که ابن ملجم ـ لعنت خدا بر او باد ـ وى را ضربت زد

  1. سفارشم به شما این است که چیزى را شریک خدا قرار ندهید و سنّت محمّد ـ صلّى اللّه علیه و آله ـ را ضایع نکنید،
  2.  این دو ستون دین را برپا دارید و این دو چراغ را روشن نگاه بدارید، که دیگر بر شما نکوهشى نخواهد بود.
  3. من دیروز همنشین شما بودم، امروز براى شما عبرتم، و فردا از شما جدا مى شوم. 
  4. اگر زنده بمانم صاحب خون خویشم، و اگر بمیرم مرگ وعده گاه من است،
  5.  و اگر ببخشم بخشیدن براى من موجب قرب، و براى شما حسنه است، 
  6. پس ببخشید «آیا دوست ندارید خداوند شما را ببخشد»؟!
  7. به خدا قسم چیزى از مرگ به طور ناگهانى به من روى نیاورد که پسند من نباشد، و مسأله اى آشکار نشود که آن را نشناسم.
  8.  نسبت به مرگ چون جویاى آب بودم که ناگهان به آب رسیده، یا جویاى متاعى که به آن دست یافته «و آنچه نزد خداست براى نیکان بهتر است».
  9. مى گویم: قسمتى از این سخن پیش از این (در سخن 149) گذشت، ولى چون در این سخن اضافه اى ؛بود لازم به تکرار دیدم.
قبلی بعدی