نمایش مطالب
11
تا
20
از
38
امیرمؤمنان علی علیه السلام در خطبه ای از نهج البلاغه در توصیف این کتاب آسمانی چنین می فرماید: «قرآن نوری است که خاموشی ندارد، چراغی است که درخشندگی آن زوال نپذیرد، دریایی است که ژرفای آن درک نشود، راهی است که رونده آن گمراه نگردد. |
بهترين وجه معقول آفرينش جهان، همانا تجلّي است؛ كه از ظريفترين تعبيرهاي قرآني و روايي است، چنانكه در آية «فلما تجلي ربه للجبل جعله دكّا وخرّ موسي صعقا» آمده است. و در جريان معاد هم، تلويحاً به آن اشاره شدهاست؛ زيرا، خداوند در آية «قل اءنما علمها عند ربّي لايُجَليها لوقتها الا هو»، تجليةساعت و قيامت را به خود اِسناد داده است و چون در قيامت كبرا و حشر اكبر،تمام اشخاص و اشيا به عنوان مبدأ قابلي حضور و ظهور دارند نه به عنوانمبدأ فاعلي ـ زيرا همة آنها، تحت قهر حاكماند ـ بنابراين، تنها عامل تجلّيقيامت، ظهور خود خداوندِ متجلّي خواهد بود. |
همين معنا، درباره قرآن تدويني ـنيزـ صادق است. يعني اگر كسيدرباره نظام معرفتي قرآن ـ كه جهان علمي است ـ صحيح بيانديشد و پرسشاستواري ارايه كند، پاسخ صائب خود را از قرآن كريم دريافت ميكند؛ ولياگر كسي در اين باره درست فكر نكند، و سؤال متقن و مشخصي را عرضهندارد، اصلاً پاسخي از قرآن نميشنود؛ و اگر در اثر خامي و كژ راهه رفتن،سؤال ناصوابي را مطرح كند، پاسخ غلطي را بر قرآن صائب صامت تحميل ميكند. |
آن فاعل غيرمتناهي هم،اوّل، و مبدأ فاعلي بالذات تمام ماسوي است؛ و هم، آخِر، و مبدأ غايي بالذاتهمة ماعدي.
هدفمند بودن نظام هستي ـ كه قرآن تكويني است ـ و نيز هدفدار بودنقرآن حكيم ـ كه جهان تدويني است ـ بر اساس دو اسم از اسماي حسنايخداوند خواهد بود. |
انسان کامل قرآن مجسم و تکوینی است و هموست که میتواند حقیقت قرآن را به صورت کامل معرفی کند. معصومان و یکی از آنان امیرالمؤمنین (ع) انسانهای کاملند. بنابراین امام علی (ع) سزوارترین فرد برای معرفی قرآن کریم است. در نهج البلاغه قرآن به عنوان کتابی توصیف شده که گویای نظام فاعلی و غایی جهان است. |
نكته مهم در سخنان حضرت علي (ع) اين است كه ايشان از منظري بسيار جالب توجه به قرآن مي نگرد و قرآن را به گونه اي مي شناسد و معرفي مي كند كه انسان باور مي كند كه آنچه حضرت علي (ع) توصيف مي كند ، "سخن خدا"ست. |
آنچه كه علي (ع) در توصيف جايگاه قرآن بيان داشته اند و تبيين و تفسيري كه از ابعاد كتاب آسماني به دست دادهاند؛ فراتر از آن است كه در اين سطور بگنجد. «تنها در نهج البلاغه آن حضرت (ع) 96 بار كلمة قرآن، كتاب الله، كتاب ربكم و امثال آن تكرار شده است» |
حضرت على(عليه السلام) در نهج البلاغه، بيش از بيست خطبه را به معرفى قرآن و جايگاه آن اختصاص داده است و گاه بيش از نصف خطبه به تبيين جايگاه قرآن و نقش آن در زندگى مسلمانان و وظيفه آنان در مقابل اين كتاب آسمانى اختصاص يافته كه پرداختن به همه آن ها مجالى ديگر مى طلبد. |
امام(ع) در توصيف پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: «… و دعا الي الحكمة و الموعظة الحسنة»3 كه اشاره است به آيه شريفه: «ادع الي سبيل ربك بالحكمة و الموعظة الحسنة (نحل، 16/125). با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن» |
وهمانا امامان تدبيركنندگان امر خداوند برمردمان وكارگزاران بربندگان اويند. كسي به بهشت نرود جز اينكه او را شناخته باشند و او نيز آنان را بشناسد و به آتش درنيايد جز آنكس كه منكر آنان بوده و ايشان نيز او را نپذيرفته و محرم ندانند. |