(از امام پرسيدند: اگر دُرِ خانة مردى را به رويش بندند، روزى او از كجا خواهد آمد ؟ فرمود) از آن جايى كه مرگ او مى آيد!.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه (سید جعفر شهیدی)  >  نفرین امام علیه السلام ( حکمت شماره 311 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

311- وَ قَالَ (عليه السلام) : لِأَنَسِ بْنِ مَالِكٍ وَ قَدْ كَانَ بَعَثَهُ إِلَى طَلْحَةَ وَ الزُّبَيْرِ لَمَّا جَاءَ إِلَى الْبَصْرَةِ يُذَكِّرُهُمَا شَيْئاً مِمَّا سَمِعَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ( صلى الله عليه وآله ) فِي مَعْنَاهُمَا فَلَوَى عَنْ ذَلِكَ فَرَجَعَ إِلَيْهِ فَقَالَ إِنِّي أُنْسِيتُ ذَلِكَ الْأَمْرَ فَقَالَ (عليه السلام) : إِنْ كُنْتَ كَاذِباً فَضَرَبَكَ اللَّهُ بِهَا بَيْضَاءَ لَامِعَةً لَا تُوَارِيهَا الْعِمَامَةُ .
 قال الرضي : يعني البرص فأصاب أنسا هذا الداء فيما بعد في وجهه فكان لا يرى إلا مبرقعا .

 


متن فارسی

(و انس پسر مالك را نزد طلحه و زبير به بصره فرستاد تا آنان را حديثى به ياد آرد كه از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) شنيده بود. انس از رساندن پيام سر برتافت و چون بازگشت گفت: (فراموش كردم.) امام فرمود:) اگر دروغ ميگويى خدايت به سپيدى درخشان گرفتار گرداند كه عمامه آن نپوشاند .

(يعنى بيمارى برص. از آن پس انس را در چهره برص پديد گرديد و كس جز با نقاب او را نديد.)

 

قبلی بعدی