وقتى يكى از كارگزارانِ امام، خانة با شكوهى ساخت به او فرمود) سكه هاى طلا و نقره سر بر آورده خود را آشكار ساختند، همانا ساختن مجلل بى نيازى و ثروتمندى تو را مى رساند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( عمران علیزاده)  >  مذمت یاران ( خطبه شماره 25 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به خطبه مورد نظر، شماره خطبه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

و من خطبة له (علیه السلام):

(1)و قد تواترت عليه الأخبار باستيلاء أصحاب معاوية على البلاد
(2)و قدم عليه عاملاه على اليمن و هما عبيد الله بن عباس و سعيد بن نمران لما غلب عليهما 
(3)بسر بن أبي أرطاة 
(4)فقام (علیه السلام)على المنبر ضجرا بتثاقل أصحابه عن الجهاد و مخالفتهم له في الرأي 
(5)فقال‏مَا هِيَ إِلَّا الْكُوفَةُ أَقْبِضُهَا وَ أَبْسُطُهَا 
(6)إِنْ لَمْ [يَكُنْ‏] تَكُونِي إِلَّا أَنْتِ تَهُبُّ أَعَاصِيرُكِ فَقَبَّحَكِ اللَّهُ
(7)وَ تَمَثَّلَ بِقَوْلِ الشَّاعِرِ
لَعَمْرُ أَبِيكَ الْخَيْرِ يَا عَمْرُو إِنَّنِي‏ عَلَى وَضَرٍ مِنْ ذَا الْإِنَاءِ قَلِيلِ‏
(8)ثُمَّ قَالَ ‏ (علیه السلام):أُنْبِئْتُ بُسْراً قَدِ اطَّلَعَ الْيَمَنَ 
(9)وَ إِنِّي وَ اللَّهِ لَأَظُنُّ أَنَّ هَؤُلَاءِ الْقَوْمَ سَيُدَالُونَ مِنْكُمْ 
(10)بِاجْتِمَاعِهِمْ عَلَى بَاطِلِهِمْ وَ تَفَرُّقِكُمْ عَنْ حَقِّكُمْ 
(11)وَ بِمَعْصِيَتِكُمْ إِمَامَكُمْ فِي الْحَقِّ وَ طَاعَتِهِمْ إِمَامَهُمْ فِي الْبَاطِلِ
(12) وَ بِأَدَائِهِمُ الْأَمَانَةَ إِلَى صَاحِبِهِمْ وَ خِيَانَتِكُمْ 
(13)وَ بِصَلَاحِهِمْ فِي بِلَادِهِمْ وَ فَسَادِكُمْ 
(14)فَلَوِ ائْتَمَنْتُ أَحَدَكُمْ عَلَى قَعْبٍ لَخَشِيتُ أَنْ يَذْهَبَ بِعِلَاقَتِهِ 
(15)اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ مَلِلْتُهُمْ وَ مَلُّونِي وَ سَئِمْتُهُمْ وَ سَئِمُونِي
(16) فَأَبْدِلْنِي بِهِمْ خَيْراً مِنْهُمْ  وَ أَبْدِلْهُمْ بِي شَرّاً مِنِّي 
(17)اللَّهُمَّ مِثْ قُلُوبَهُمْ كَمَا يُمَاثُ الْمِلْحُ فِي الْمَاءِ 
(18)أَمَا وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنَّ لِي بِكُمْ أَلْفَ فَارِسٍ مِنْ بَنِي فِرَاسِ بْنِ غَنْمٍ‏
(19)هُنَالِكَ لَوْ دَعَوْتَ أَتَاكَ مِنْهُمْ‏ فَوَارِسُ مِثْلُ أَرْمِيَةِ الْحَمِيمِ‏
(20)ثُمَّ نَزَلَ (علیه السلام)  مِنَ الْمِنْبَرِ.
(21)[قال السيد الشريف أقول الأرمية جمع رميّ و هو السحاب و الحميم هاهنا وقت الصيف و إنما خص الشاعر سحاب الصيف بالذكر لأنه أشد جفولا و أسرع خفوفا لأنه لا ماء فيه و إنما يكون السحاب ثقيل السير لامتلائه بالماء و ذلك لا يكون في الأكثر إلا زمان الشتاء و إنما أراد الشاعر وصفهم بالسرعة إذا دعوا و الإغاثة إذا استغيثوا و الدليل على ذلك قوله‏
هنالك لو دعوت أتاك منهم .. ]

متن فارسی

از خطبه های آن حضرت است در مذمت یاران خود

(1)با آن حضرت پشت سر هم خبر رسید که اصحاب و یاران معاویه به هرهای تحت نفوذ آن حضرت تسلط یافته و غلبه کرده اند.

(2)و از یمن دو عامل حضرت که عبیدالله بن عباس و عسید بن نمران باشند پیش حضرت آمدند موقعی که بسربن ابی ارطاة فرمانده خونخوار معاویه به انها غالب شد.

(3)حضرت بپا خواست و به منبر رفت در حالیک ه ناراحت بود بجهت سستی نمودن یارانش از شرکت در جهاد و مخالفت نمودن آنها با رای و تصمیم آن حضرت.

(4)نیست آن- که در دست من است- مگر کوفه که می بندم و میگشایم(هر طور می خواهم عمل میکنم).

(5)اگر نباشی برایم مگر تو در حالی که گردبادهایت می وزد(اختلاف و فتنه در تو پیداست) خدا ترا قبیح کند.

(6)حضرت در بیان حال خود به گفته شاعر تمثل و تمسک نمود:

(7)قسم بجان پپدر نیک تو ای عمرو که بمن ته مانده کمی از این ظرف رسیده است.

(8)سپس فرمود: بمن خبر داده اند که بسر به یمن سرازیر و مسلط شده است.

(9)و بخدا سوگند من گمان می کنم این قوم(اصحاب معاویه) بزودی دولت را از دست شما خواهند گرفت.

(10)چون ایشان بکارها و عقاید باطل خود اجتماع و اتفاق دارند ولی شما در راه به حق خودتان متفرق هستید.

(11)و چون شما در کارهای حق و درست به رهبر خود نافرمانی می کنید و ایشان در کارهای باطل از رهبر خود اطاعت می کنند.

(12)و چون ایشان بصاحب و رئیس خود اداء امانت می کنند ولی شما خیانت می کنید.

(13)و چون ایشان در شهرها و مملکت خودشان صالح و درستگار هستند ولی شما فاسد و نادرست کار می باشید.

(14)اگر یکی از شما را امانتدار کاسه چوبی کنم ترس آن دام بند و چنگک او را از بین ببرد.

(15)خدایا من ایشانرا ملول و افسرده کردم و ایشان مرا ملول کردند و من ایشانرا منزجر و ناراحت کردم و ایشانرا ناراحت کردند.

(16)پس مرا عوض بده بهتر از ایشانرا و ایشانرا عوض بده بدتر از من را.

(17)خدایا قلب ایشانرا آب کن هم چنانکه نمک در آب ذوب می شود.

(18)آگاه باشید بخدا قسم دوست میدارم که عوض شما برایم هزار سوار از قبیله بنی فراس بن غنم.

(19)در آنجا اگر بخوانی بسوی تو آیند از ایشان سوارانی مثل ابرهای تابستانی.

(20)سپس حضرت از منبر فرود آمد.

(21)می گویم: ارمیه جمع رمیّ است بمعنی ابر، حمیم در اینجا بمعنی زمان تابستان است، شاعر ابر تابستان را مخصوص به ذکر نموده چون حرکت آن سریع است بجهت آب نداشتن، ابر بخاطر پر از آب بودنش سنگین و کم حرکت می شود، و آن غالباً در زمستان اتفاق می افتد، و شاعر آنها را توصیف به ابر می کند که موقع دعوت زود حرکت می کنند، و در وقت استغاثه پناه می دهند، دلیل این مطلب قول شاعر است:هنالک لو دعوت اتاک منهم.

قبلی بعدی