وقتى يكى از كارگزارانِ امام، خانة با شكوهى ساخت به او فرمود) سكه هاى طلا و نقره سر بر آورده خود را آشكار ساختند، همانا ساختن مجلل بى نيازى و ثروتمندى تو را مى رساند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( علی اصغر فقیهی)  >  به خدا پناه بريد و بر او توکّل کنيد ( خطبه شماره 89 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به خطبه مورد نظر، شماره خطبه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

89- و من خطبة له (علیه السلام) و تشتمل علی قدم الخالق و عظم مخلوقاته، و یختمها بالوعظ :
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْمَعْرُوفِ مِنْ غَیرِ رُؤْیةٍ وَ الْخَالِقِ مِنْ غَیرِ رَوِیةٍ الَّذِی لَمْ یزَلْ قَائِماً دَائِماً إِذْ لَا سَمَاءٌ ذَاتُ أَبْرَاجٍ وَ لَا حُجُبٌ ذَاتُ إِرْتَاجٍ وَ لَا لَیلٌ دَاجٍ وَ لَا بَحْرٌ سَاجٍ وَ لَا جَبَلٌ ذُو فِجَاجٍ وَ لَا فَجٌّ ذُو اعْوِجَاجٍ وَ لَا أَرْضٌ ذَاتُ مِهَادٍ وَ لَا خَلْقٌ ذُو اعْتِمَادٍ ذَلِک مُبْتَدِعُ الْخَلْقِ وَ وَارِثُهُ وَ إِلَهُ الْخَلْقِ وَ رَازِقُهُ.

وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ دَائِبَانِ فِی مَرْضَاتِهِ یبْلِیانِ کلَّ جَدِیدٍ وَ یقَرِّبَانِ کلَّ بَعِیدٍ قَسَمَ أَرْزَاقَهُمْ وَ أَحْصَی آثَارَهُمْ وَ أَعْمَالَهُمْ وَ عَدَدَ أَنْفُسِهِمْ وَ خَائِنَةَ أَعْینِهِمْ وَ مَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ مِنَ الضَّمِیرِ وَ مُسْتَقَرَّهُمْ وَ مُسْتَوْدَعَهُمْ مِنَ الْأَرْحَامِ وَ الظُّهُورِ إِلَی أَنْ تَتَنَاهَی بِهِمُ الْغَایاتُ هُوَ الَّذِی اشْتَدَّتْ نِقْمَتُهُ عَلَی أَعْدَائِهِ فِی سَعَةِ رَحْمَتِهِ وَ اتَّسَعَتْ رَحْمَتُهُ لِأَوْلِیائِهِ فِی شِدَّةِ نِقْمَتِهِ قَاهِرُ مَنْ عَازَّهُ وَ مُدَمِّرُ مَنْ شَاقَّهُ وَ مُذِلُّ مَنْ نَاوَاهُ وَ غَالِبُ مَنْ عَادَاهُ مَنْ تَوَکلَ عَلَیهِ کفَاهُ وَ مَنْ سَأَلَهُ أَعْطَاهُ وَ مَنْ أَقْرَضَهُ قَضَاهُ وَ مَنْ شَکرَهُ جَزَاهُ .

عِبَادَ اللَّهِ زِنُوا أَنْفُسَکمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا وَ حَاسِبُوهَا مِنْ قَبْلِ أَنْ تُحَاسَبُوا وَ تَنَفَّسُوا قَبْلَ ضِیقِ الْخِنَاقِ وَ انْقَادُوا قَبْلَ عُنْفِ السِّیاقِ وَ اعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ لَمْ یعَنْ عَلَی نَفْسِهِ حَتَّی یکونَ لَهُ مِنْهَا وَاعِظٌ وَ زَاجِرٌ لَمْ یکنْ لَهُ مِنْ غَیرِهَا لَا زَاجِرٌ وَ لَا وَاعِظٌ.


متن فارسی

در بیان صفات خداوندی
خطبه ای است از امیرمومنان علیه السلام:
 حمد و ستایش سزای خدایی است که بی آنکه دیده شود، شناخته شده و بی آنکه نیازی به فکر داشته باشد، موجودات را پدید آورده، خدایی که همواره و به طور دائم بوده و به امور خلق احاطه داشته است، او در آن هنگام (وجود داشت) که نه از آسمان و ارکان و بر جهایش و نه از حجابها و پرده های آسمانی با درهای بسته آن خبر و اثری بود، نه شب تاریکی وجود داشت، نه دریای آرامی، نه کوهی با دره ها و شکافهایش و نه راهی با پیچ و خمهایش، نه زمینی گسترده و آرام بخش و نه خلقی صاحب قدرت و نیرومند.
 خدای پدید آورنده مخلوقات و خود باقی بعد از فنای آنها، خدای همه آفریده شدگان و روزی دهنده آنها.
 خورشید و ماه در راه اراده و خواست او، همواره، بدون خستگی و با نظمی معین در حرکتند که با آن حرکت، هر تازه ای را کهنه می کنند و هر دوری را نزدیک می سازند، خدایی که روزی مخلوقات خود را میان ایشان قسمت کرد و حرکتها و کارهایشان و تعداد دم زدنشان و نگاههای خیانت آمیزشان و آنچه از امور پنهانی در سینه هایشان نهان داشته اند، و نیز جایگاهش ان را در رحم مادران و در آن هنگام که در پشت پدران بودند، و تا آن وقت که زمانشان به سر آید، شمار تمام اینها را می دانست و همه را با قلم تقدیر در لوح محفوظ ثبت کرد و علم او به همه آنها احاطه داشت.
 او آن چنان خدایی است که با وجود رحمت وسیع خود، کیفری که به دشمنان می دهد شدید است و با شدت کیفری که به دشمنان خود می دهد، رحمتش درباره دوستان وسیع است، بر هر کس که بخواهد با وی به معارضه برخیزد و در قدرت با او شریک جوید، غلبه می کند و هر که را قصد برابری با وی داشته باشد هلاک می سازد، کسی را که با او ستیزه کند خوار می نماید، و بر هر کس که با او دشمنی ورزد، غالب می شود، آن که بر وی توکل نماید کفایت امر او را می کند و هر کسی که از وی چیزی درخواست نماید، آن را به وی عطا می فرماید، هر که به او قرضی بدهد، آنرا ادا می نماید، و آن که شکر وی را به جا آورد پاداش او را می دهد.
 ای بندگان خدا خود را بسنجید، قبل از آنکه سنجیده شوید و حساب اعمالتان را بنمایید، قبل از آنکه به حساب اعمالتان رسیدگی گردد، پیش از اینکه نفس در گلو خفه شود، نفس بکشید، (و اکنون که فرصت دارید) فرمان ببرید قبل از اینکه شما را با عنف و شدت برانند و بدانید که هر کس از سوی خدا یاری نشود تا بدانوسیله از وجدان خویش برای خود پند دهنده و منع کننده ای داشته باشد، بی گمان از غیر خود برای او منع کننده و پند دهنده ای نخواهد بود.

 

قبلی بعدی