آن كه جان را با طمع ورزى بپوشاند خود را پُست كرده ، و آن كه راز سختى هاى خود را آشكار سازد خود را خوار كرده ، و آن كه زبان را بر خود حاكم كند خود را بى ارزش كرده است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه (سید جعفر شهیدی)  >  در پاسخ شعار خوارج ( خطبه شماره 40 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

40-  و من كلام له ( عليه السلام ) في الخوارج لما سمع قولهم " لا حكم إلا لله " :
قَالَ ( عليه السلام ) : كَلِمَةُ حَقٍّ يُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ نَعَمْ إِنَّهُ لَا حُكْمَ إِلَّا لِلَّهِ وَ لَكِنَّ هَؤُلَاءِ يَقُولُونَ لَا إِمْرَةَ إِلَّا لِلَّهِ وَ إِنَّهُ لَا بُدَّ لِلنَّاسِ مِنْ أَمِيرٍ بَرٍّ أَوْ فَاجِرٍ يَعْمَلُ فِي إِمْرَتِهِ الْمُؤْمِنُ وَ يَسْتَمْتِعُ فِيهَا الْكَافِرُ وَ يُبَلِّغُ اللَّهُ فِيهَا الْأَجَلَ وَ يُجْمَعُ بِهِ الْفَيْ‏ءُ وَ يُقَاتَلُ بِهِ الْعَدُوُّ وَ تَأْمَنُ بِهِ السُّبُلُ وَ يُؤْخَذُ بِهِ لِلضَّعِيفِ مِنَ الْقَوِيِّ حَتَّى يَسْتَرِيحَ بَرٌّ وَ يُسْتَرَاحَ مِنْ فَاجِرٍ .
وَ فِي رِوَايَةٍ أُخْرَى أَنَّهُ ( عليه السلام ) لَمَّا سَمِعَ تَحْكِيمَهُمْ قَالَ :
حُكْمَ اللَّهِ أَنْتَظِرُ فِيكُمْ .
وَ قَالَ :
أَمَّا الْإِمْرَةُ الْبَرَّةُ فَيَعْمَلُ فِيهَا التَّقِيُّ وَ أَمَّا الْإِمْرَةُ الْفَاجِرَةُ فَيَتَمَتَّعُ فِيهَا الشَّقِيُّ إِلَى أَنْ تَنْقَطِعَ مُدَّتُهُ وَ تُدْرِكَهُ مَنِيَّتُهُ .


متن فارسی

و از سخنان آن حضرت است‏ چون سخن خوارج را شنيد كه مى گفتند لا حكم الا لله فرمود:

سخنى است حق كه بدان باطلى را خواهند. آرى حكم، جز از آن خدا نيست، ليكن اينان گويند فرمانروايى را، جز خدا روا نيست، حالى كه مردم را حاكمى بايد نيكوكردار يا تبهكار، تا در حكومت او مرد با ايمان كار خويش كند، و كافر بهره خود برد، تا آن گاه كه وعده حق سر رسد و مدت هر دو در رسد. در سايه حكومت او مال ديوانى را فراهم آورند و با دشمنان پيكار كنند، و راهها را ايمن سازند، و به نيروى او حق ناتوان را از توانا بستانند، تا نيكو كردار روز به آسودگى به شب رساند، و از گزند تبه كار در امان ماند. (و در روايت ديگرى است كه چون سخن آنان را درباره حكميت شنيد فرمود:) انتظار حكم خدا را درباره شما مى دارم،

(و فرمود:) اما حكومتى كه بر پايه كردار نيك باشد، پرهيزگار در آن كار خود كند، و در حكومتى كه بر اساس تبهكارى است، بد كردار بهره خويش برد تا آن گاه كه اجلش سر رسد و مرگش در رسد.

قبلی بعدی