چون دنيا به كسى روى آورد ، نيكى هاى ديگران را به او عاريت دهد ، و چون از او روى برگرداند خوبى هاى او را نيز بربايند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( علی اصغر فقیهی)  >  پارسايان و دنيا ( خطبه شماره 112 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

112- و من خطبة له (علیه السلام) فی ذم الدنیا :
وَ أُحَذِّرُکمُ الدُّنْیا فَإِنَّهَا مَنْزِلُ قُلْعَةٍ وَ لَیسَتْ بِدَارِ نُجْعَةٍ قَدْ تَزَینَتْ بِغُرُورِهَا وَ غَرَّتْ بِزِینَتِهَا دَارُهَا هَانَتْ عَلَی رَبِّهَا فَخَلَطَ حَلَالَهَا بِحَرَامِهَا وَ خَیرَهَا بِشَرِّهَا وَ حَیاتَهَا بِمَوْتِهَا وَ حُلْوَهَا بِمُرِّهَا لَمْ یصْفِهَا اللَّهُ تَعَالَی لِأَوْلِیائِهِ وَ لَمْ یضِنَّ بِهَا عَلَی أَعْدَائِهِ خَیرُهَا زَهِیدٌ وَ شَرُّهَا عَتِیدٌ وَ جَمْعُهَا ینْفَدُ وَ مُلْکهَا یسْلَبُ وَ عَامِرُهَا یخْرَبُ فَمَا خَیرُ دَارٍ تُنْقَضُ نَقْضَ الْبِنَاءِ وَ عُمُرٍ یفْنَی فِیهَا فَنَاءَ الزَّادِ وَ مُدَّةٍ تَنْقَطِعُ انْقِطَاعَ السَّیرِ اجْعَلُوا مَا افْتَرَضَ اللَّهُ عَلَیکمْ مِنْ طَلَبِکمْ وَ اسْأَلُوهُ مِنْ أَدَاءِ حَقِّهِ مَا سَأَلَکمْ وَ أَسْمِعُوا دَعْوَةَ الْمَوْتِ آذَانَکمْ قَبْلَ أَنْ یدْعَی بِکمْ إِنَّ الزَّاهِدِینَ فِی الدُّنْیا تَبْکی قُلُوبُهُمْ وَ إِنْ ضَحِکوا وَ یشْتَدُّ حُزْنُهُمْ وَ إِنْ فَرِحُوا وَ یکثُرُ مَقْتُهُمْ أَنْفُسَهُمْ وَ إِنِ اغْتَبَطُوا بِمَا رُزِقُوا قَدْ غَابَ عَنْ قُلُوبِکمْ ذِکرُ الْآجَالِ وَ حَضَرَتْکمْ کوَاذِبُ الْآمَالِ فَصَارَتِ الدُّنْیا أَمْلَک بِکمْ مِنَ الْآخِرَةِ وَ الْعَاجِلَةُ أَذْهَبَ بِکمْ مِنَ الْآجِلَةِ وَ إِنَّمَا أَنْتُمْ إِخْوَانٌ عَلَی دِینِ اللَّهِ مَا فَرَّقَ بَینَکمْ إِلَّا خُبْثُ السَّرَائِرِ وَ سُوءُ الضَّمَائِرِ فَلَا تَوَازَرُونَ وَ لَا تَنَاصَحُونَ وَ لَا تَبَاذَلُونَ وَ لَا تَوَادُّونَ مَا بَالُکمْ تَفْرَحُونَ بِالْیسِیرِ مِنَ الدُّنْیا تُدْرِکونَهُ وَ لَا یحْزُنُکمُ الْکثِیرُ مِنَ الْآخِرَةِ تُحْرَمُونَهُ وَ یقْلِقُکمُ الْیسِیرُ مِنَ الدُّنْیا یفُوتُکمْ حَتَّی یتَبَینَ ذَلِک فِی وُجُوهِکمْ وَ قِلَّةِ صَبْرِکمْ عَمَّا زُوِی مِنْهَا عَنْکمْ کأَنَّهَا دَارُ مُقَامِکمْ وَ کأَنَّ مَتَاعَهَا بَاقٍ عَلَیکمْ وَ مَا یمْنَعُ أَحَدَکمْ أَنْ یسْتَقْبِلَ أَخَاهُ بِمَا یخَافُ مِنْ عَیبِهِ إِلَّا مَخَافَةُ أَنْ یسْتَقْبِلَهُ بِمِثْلِهِ قَدْ تَصَافَیتُمْ عَلَی رَفْضِ الْآجِلِ وَ حُبِّ الْعَاجِلِ وَ صَارَ دِینُ أَحَدِکمْ لُعْقَةً عَلَی لِسَانِهِ صَنِیعَ مَنْ قَدْ فَرَغَ مِنْ عَمَلِهِ وَ أَحْرَزَ رِضَی سَیدِهِ.


متن فارسی

در نکوهش دنیا

از جمله خطبه ای است از امیرالمومنین علیه السلام: من شما را از دنیا بر حذر می دارم، پس به راستی که آن منزلی است ناپایدار، نه سرایی برای جستن آب و گیاه، دنیا در حقیقت خود را با چیزهای فریبنده، آراسته و مردمان را با این آرایش فریفته است، سرایی است که در نزد پروردگار خود، خوار و زبون است، از این روی حلال آن را با حرامش و خوبی آن را با بدیش و زندگی آن را با مرگش و شیرینی آن را با تلخیش درهم آمیخته است.
 خداوند، دنیا را برای دوستان خود، گوارا و بدون آلودگی و ناراحتی قرار نداد.
 اما برای دشمنان خویش، آنچه از آن خواستند، دریغ نکرد ، خوبی دنیا اندک و دور از انسان و بدی آن، حاضر و آماده است، هر چه در دنیا گرد آورده شود پراکنده و نابود می گردد و فرمانروایی و قدرتمندی در آن از انسان گرفته می شود و آنچه در آن آباد است به ویرانی می رسد، در سرایی که همچون ساختمانی شکست می خورد و ویران می شود، چه خوبی و خیری می توان یافت؟ و عمری که مثل توشه راه پایان می پذیرد (چه ارزشی دارد) و ایام زندگانی که مانند راه پیمودن مسافر، سپری می شود، (چه چیزی عاید انسان می کند؟) توفیق انجام آنچه را که خداوند برایتان فریضه و واجب قرار داده، از جمله درخواستهای خود از خدا، قرار دهید، و از او درخواست نمایید که بتوانید حق وی را به همانگونه که از شما خواسته، ادا نمایید، و پیش از آنکه شما را برای مرگ فرا خوانند، دعوت به آن را به گوشهای خود برسانید، همانا گوشه گیران و اعراض کنندگان از دنیا، دلهایشان گریان است، هر چند در ظاهر بخندند و به شدت اندوهناکند، هر چند خود را شادان نشان دهند، خود را (یا نفس اماره خود را) بسیار دشمن می دارند، هر چند به واسطه وسعت و رفاهی که خداوند در زندگی آنان قرار داده، دیگران بر ایشان حسرت ببرند به راستی یاد مرگ از دلهای شما نهان شده و آرزوهای دروغ و گول زننده نزد شما حاضر گردیده و در نتیجه آن دنیا در نظر شما بهتر از آخرت جلوه کرده و کالای نقد دنیا، بیشتر از نعمتهای آخرت بر شما چیره شده است، همانا شما در دین خدا برادران یکدیگرید (و فطرت همه شما خداپرستی است) و جز خبث ضمیر و نیت پلید، چیز دیگری میان شما جدایی نیفکنده است، و به همین جهت به یاری همدیگر نمی شتابید و خیرخواه یکدیگر نیستید، به همدیگر بذل و بخشش نمی کنید و یکدیگر را دوست نمی دارید، چه جهت دارد که با به دست آوردن مقدار اندکی از دنیا، خشنود می گردید، و با محروم شدن از چیزهای بسیاری که به آخرت مربوط است، اندوهگین نمی شوید؟ و چون مقدار ناچیزی از دنیا را از دست بدهید به گونه ای پریشان حال می گردید که آثار آن در چهره تان نمایان و کم صبری شما برای آنچه از شما دور گشته، آشکار می شود، گویی دنیا اقامتگاه همیشگی شما است و گویی کالای آن همیشه برایتان باقی می ماند.
 هیچ چیزی از اینکه هر یک از شما، عیب برادر خود را رویاروی وی بگوید، (عیبی که از فاش شدن آن بیم دارد) جلوگیری نمی کند، جز ترس از این که مبادا او معارضه به مثل کند و عیب او را (فاش سازد و) روبرویش بگوید، به راستی شما برای ترک آخرتی که در پیش دارید و برای دوستی دنیایی که اکنون حاضر است، همدلی صاف و خالصانه ای با همدیگر بر قرار ساخته اید و دین یکایک شما همانند غذای اندکی گشته است که با قاشق روی زبان نهاده می شود رفتار شما به گونه رفتار کسی است که از کار و وظیفه خویش فارغ و آسوده خاطر شده و خشنودی سرور و مولای خود را به دست آورده است.

قبلی بعدی