(مردمى را در مرگ يكى از خويشاوندانشان چنين تسليت گفت) مْردن از شما آغاز نشده ، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر مى رفت، اكنون پنداريد كه به يكى از سفرها رفته ؛ اگر او باز نگردد شما به سوى او خواهيد رفت.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه (سید علی نقی فیض السلام)  >  خبر ضرار ابن ضمره ضبابىّ ( حکمت شماره 74 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

74.وَمِنْ خَبَرِ ضِرَارِ بْنِ ضَمْرَةَ الضِّبَابِيِّ عِنْدَ دُخُولِهِ عَلَى مُعَاوِيَةَ وَ مَسْأَلَتِهِ لَهُ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (عليه السلام) قَالَ فَأَشْهَدُ لَقَدْ رَأَيْتُهُ فِي بَعْضِ مَوَاقِفِهِ وَ قَدْ أَرْخَى اللَّيْلُ سُدُولَهُ وَ هُوَ قَائِمٌ فِي مِحْرَابِهِ قَابِضٌ عَلَى لِحْيَتِهِ يَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِيمِ وَ يَبْكَي بُكَاءَ الْحَزِينِ وَ يَقُولُ
 

«1119»

يَا دُنْيَا يَا دُنْيَا إِلَيْكِ عَنِّي أَ بِي تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَيَّ تَشَوَّقْتِ لَا حَانَ حِينُكِ هَيْهَاتَ غُرِّي غَيْرِي لَا حَاجَةَ لِي فِيكَ قَدْ طَلَّقْتُكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ فِيهَا فَعَيْشُكِ قَصِيرٌ وَ خَطَرُكِ يَسِيرٌ وَ أَمَلُكِ حَقِيرٌ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ طُولِ الطَّرِيقِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ عَظِيمِ الْمَوْرِدِ .


متن فارسی

ص1119

 از خبر ضرار ابن ضمره ضبابىّ (كه از خواصّ و نيكان اصحاب امام عليه السّلام) است هنگامى كه نزد معاويه آمد
و معاويه از امير المؤمنين عليه السّلام از او پرسيد، گفت: گواهى مى دهم كه در بعضى از جاهايى كه عبادت مي كرد ديدم او را هنگاميكه شب پرده هاى تاريكى گسترده و آن حضرت در محراب عبادت ايستاده، ريش خويشتن در دست گرفته، مى پيچيد مانند پيچيدن مار گزيده، و گريه ميكرد مانند گريه كردن اندوه رسيده، و (در باره دنيا) مى فرمود: 1-  اى دنيا اى دنيا از من بگذر، آيا (براى فريب) خود را بمن عرضه ميكنى و مى نمايى يا بمن شوق داشته مرا خواهانى نزديك مباد هنگام (فريب) تو، و چه دور است آرزوى تو ديگرى را بفريب كه مرا بتو نيازى نيست، 2-  و ترا سه بار طلاق گفته ام (از تو چشم پوشيده ام) كه در آن بازگشت نيست، پس زندگانى تو كوتاه، و اهميّت تو اندك، و آرزوى تو پست است. 3-  آه از كمى توشه (عبادت و بندگى) و درازى راه، و دورى سفر (آخرت) و سختى ورودگاه (قبر و برزخ و قيامت. پس از اين معاويه گريست و گفت: خدا ابا الحسن را رحمت كند چنين بود، اى ضرار اندوه تو بر آن حضرت چگونه است گفت مانند اندوه زنى كه فرزندش را كنارش سر ببرند).

قبلی بعدی