با مردم آن گونه معاشرت كنيد ، كه اگر مْرديد بر شما اشك ريزند، و اگر زنده مانديد ، با اشتياق سوى شما آيند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه (سید علی نقی فیض السلام)  >  سرزنش ياران ( خطبه شماره 68 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

« 163»

(68) (و من كلام له (عليه ‏السلام)) في ذم أصحابه‏
كَمْ أُدَارِيكُمْ كَمَا تُدَارَى الْبِكَارُ الْعَمِدَةُ وَ الثِّيَابُ الْمُتَدَاعِيَةُ كُلَّمَا حِيصَتْ مِنْ جَانِبٍ تَهَتَّكَتْ مِنْ آخَرَ كُلَّمَا أَطَلَّ عَلَيْكُمْ مَنْسِرٌ مِنْ مَنَاسِرِ أَهْلِ الشَّامِ أَغْلَقَ كُلُّ رَجُلٍ مِنْكُمْ بَابَهُ وَ انْجَحَرَ انْجِحَارَ الضَّبَّةِ فِي جُحْرِهَا وَ الضَّبُعِ فِي وِجَارِهَا الذَّلِيلُ وَ اللَّهِ مَنْ نَصَرْتُمُوهُ وَ مَنْ رَمَى بِكُمْ فَقَدْ رَمَى بِأَفْوَقَ نَاصِلٍ إِنَّكُمْ وَ اللَّهِ لَكَثِيرٌ فِي الْبَاحَاتِ قَلِيلٌ تَحْتَ الرَّايَاتِ وَ إِنِّي لَعَالِمٌ بِمَا يُصْلِحُكُمْ

« 164»

وَ يُقِيمُ أَوَدَكُمْ وَ لَكِنِّي لَا أَرَى إِصْلَاحَكُمْ بِإِفْسَادِ نَفْسِي أَضْرَعَ اللَّهُ خُدُودَكُمْ وَ أَتْعَسَ جُدُودَكُمْ لَا تَعْرِفُونَ الْحَقَّ كَمَعْرِفَتِكُمُ الْبَاطِلَ وَ لَا تُبْطِلُونَ الْبَاطِلَ كَإِبْطَالِكُمُ الْحَقَّ .


متن فارسی

ص164

 از سخنان آن حضرت عليه السّلام است در نكوهش اصحابش (كه براى جنگ با اهل شام يعنى معاويه و لشگرش خود را آماده نمى‏ ساختند).
 (1) تا چند با شما (براى حاضر نشدن براى جهاد در راه خدا) مماشات كنم، چنانكه با شترهاى جوانى كه سنگينى بار كوهان آنها را كوبيده مماشات كنند (شما هم چون بهائم بى خرديد به اين جهت شكيبائى نداشته زير بار سختي هاى جنگ نرفته از دشمن جلوگيرى نمى ‏نمائيد) و چنانكه با جامه ‏هاى كهنه كه پى در پى دريده شده هر بار كه از سمتى بدوزند از طرف ديگر پاره مى‏ گردد، مداراة مى ‏نمايند (شما را از هر جانبى گرد آورده براى جنگ آماده مى ‏نمايم پراكنده مى ‏گرديد) (2) هر گاه گروهى از لشگر اهل شام بشما نزديك شوند هر مرد شما (از ترس) در خانه خود را بسته در گوشه ‏اى پنهان شود مانند پنهان شدن سوسمار و كفتار در لانه خود (كه به اندك آوازى در خانه خود پنهان گردند، پس) (3) سوگند بخدا ذليل و خوار است كسي كه شما او را (در جلوگيرى از دشمن، يا در كارزار) يارى كنيد (زيرا مردى با خرد و دلير نيستيد) و كسيكه با يارى شما (بسوى دشمن) تير اندازد (و بخواهد پيشروى او را مانع گردد) با تير سر شكسته بى پيكان تير انداخته (چنانكه از چنين تيرى بهره ‏اى نيست از شما هم براى دفع دشمن و شكست او در كارزار سودى برده نمى‏ شود) (4) سوگند بخدا شما در ميان خانه ‏ها بسياريد و در زير بيرقها كم (تا در خانه‏ هاى خود هستيد گرد هم آمده لاف زده گزاف مى‏ گوئيد، ولى براى جنگيدن با دشمن حاضر نمى‏ شويد) (5) و من آنچه را كه شما را اصلاح نمايد (براى جنگ با دشمن آماده سازد) و كجى شما را راست گرداند (فرمانبردار كند) مى‏دانم (مى ‏توانم مانند ستمكاران براى پيشرفت مقاصد خود بعضى از شما را كشته يا زندانى نمايم تا ديگران عبرت گرفته از ترس مرا اطاعت نمايند) و ليكن سوگند بخدا اصلاح شما را با افساد و تباه ساختن خود جايز نمى‏ بينم (زيرا اصلاح باين نحو سبب گرفتارى من است بعذاب الهىّ و باين امر راضى نيستم) (6) خداوند روى شما را خوار گرداند (شما

 

 ص165

چون لياقت قبول نصيحت و پند مرا نداريد بعذاب گرفتار شويد) و حظّ و بهره ‏هاى شما را ناقابل نمايد (در دنيا بد بخت شويد، چنانكه در آخرت هم بد بخت خواهيد بود، زيرا) (7) حقّ را نمى‏ شناسيد (از احكام الهيّه پيروى نمى‏ كنيد) چنانكه با باطل آشنا هستيد (از آن پيروى مى‏ نماييد) و در صدد ابطال باطل نيستيد، چنانكه حقّ و حقيقت را باطل مى‏ كنيد (براه حقّ قدم ننهاده همواره در راه باطل سير مى‏ نماييد).

قبلی بعدی