شايسته نيست به سخنى كه از دهان كسى خارج شد، گمان بد ببرى ، چرا كه براى آن برداشت نيكويى مى توان داشت.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه (سید علی نقی فیض السلام)  >  درباره پيمانه ها ( خطبه شماره 129 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم

متن عربی

« 400»

(129) (و من خطبة له ( عليه ‏السلام  )) (في ذكر المكاييل و الموازين)
عِبَادَ اللَّهِ إِنَّكُمْ وَ مَا تَأْمُلُونَ مِنْ هَذِهِ الدُّنْيَا أَثْوِيَاءُ مُؤَجَّلُونَ وَ مَدِينُونَ مُقْتَضَوْنَ أَجَلٌ مَنْقُوصٌ وَ عَمَلٌ مَحْفُوظٌ فَرُبَّ دَائِبٍ مُضَيِّعٌ وَ رُبَّ كَادِحٍ خَاسِرٌ وَ قَدْ أَصْبَحْتُمْ فِي زَمَنٍ لَا يَزْدَادُ الْخَيْرُ فِيهِ إِلَّا إِدْبَاراً وَ الشَّرُّ فِيهِ إِلَّا إِقْبَالًا وَ الشَّيْطَانُ فِي هَلَاكِ النَّاسِ إِلَّا طَمَعاً فَهَذَا أَوَانٌ قَوِيَتْ عُدَّتُهُ وَ عَمَّتْ مَكِيدَتُهُ وَ أَمْكَنَتْ فَرِيسَتُهُ اضْرِبْ بِطَرْفِكَ حَيْثُ شِئْتَ مِنَ النَّاسِ فَهَلْ تُبْصِرُ إِلَّا فَقِيراً يُكَابِدُ فَقْراً أَوْ غَنِيّاً بَدَّلَ نِعْمَةَ اللَّهِ كُفْراً أَوْ بَخِيلًا اتَّخَذَ الْبُخْلَ بِحَقِّ اللَّهِ وَفْراً أَوْ مُتَمَرِّداً كَأَنَّ بِأُذُنِهِ عَنْ سَمْعِ الْمَوَاعِظِ وَقْراً أَيْنَ خِيَارُكُمْ وَ صُلَحَاؤُكُمْ وَ أَحْرَارُكُمْ وَ سُمَحَاؤُكُمْ وَ أَيْنَ الْمُتَوَرِّعُونَ فِي مَكَاسِبِهِمْ وَ الْمُتَنَزِّهُونَ فِي مَذَاهِبِهِمْ أَ لَيْسَ قَدْ ظَعَنُوا جَمِيعاً عَنْ هَذِهِ‏

 

« 401»

الدُّنْيَا الدَّنِيَّةِ وَ الْعَاجِلَةِ الْمُنَغَّصَةِ وَ هَلْ خُلِّفْتُمْ إِلَّا فِي حُثَالَةٍ لَا تَلْتَقِي إِلَّا بِذَمِّهِمُ الشَّفَتَانِ اسْتِصْغَاراً لِقَدْرِهِمْ وَ ذَهَاباً عَنْ ذِكْرِهِمْ فَ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ‏ ظَهَرَ الْفَسَادُفَلَا مُنْكِرٌ مُغَيِّرٌ وَ لَا زَاجِرٌ مُزْدَجِرٌ أَ فَبِهَذَا تُرِيدُونَ أَنْ تُجَاوِرُوا اللَّهَ فِي دَارِ قُدْسِهِ وَ تَكُونُوا أَعَزَّ أَوْلِيَائِهِ عِنْدَهُ هَيْهَاتَ لَا يُخْدَعُ اللَّهُ عَنْ جَنَّتِهِ وَ لَا تُنَالُ مَرْضَاتُهُ إِلَّا بِطَاعَتِهِ لَعَنَ اللَّهُ الْآمِرِينَ بِالْمَعْرُوفِ التَّارِكِينَ لَهُ وَ النَّاهِينَ عَنِ الْمُنْكَرِ الْعَامِلِينَ بِهِ.
 

« 403»


متن فارسی

ص401

 از خطبه ‏هاى آن حضرت عليه السّلام است راجع به پيمانها و ترازوها
(ولى چيزى از اين مقوله در آن نقل نشده، شايد سبب اينست كه چون رويّه سيّد رضىّ عليه الرحمة بر اين بوده كه همه فرمايش هاى امام عليه السّلام را ذكر ننمايد بلكه گلچين كرده، لذا ممكن است قسمتى كه راجع باين عنوان بوده ساقط نموده، و شايد هم سيّد تصرّفى در آن ننموده، بلكه اين عنوان مستفاد است از جمله أين المتورّعون فى مكاسبهم، و المتنزّهون فى مذاهبهم يعنى كجايند پرهيزكاران در تجارت و داد و ستدهاى خود، و پاكان آراسته‏ها در كردارشان.
و شايد از كم فروشى مردم نزد آن بزرگوار سخن در ميان آمده كه اين كار زشت شعار بوده حضرت اين خطبه را فرموده): (1) بندگان خدا، شما و آرزوهايتان از اين دنيا مهمانان هستيد كه مدّت مهماني تان معلوم شده، و دام دارانى مى ‏باشيد كه بستانكار (وامش را) از شما مطالبه مي كند،

 

 ص402

و مدّت مهماني تان اندك و وامتان عمل (عبادت و بندگى) است كه (نزد نويسندگان) محفوظ است، (2) پس چه بسيار كوشنده در عملى است كه (آنرا) ضائع ميكند (مانند رئاء كاران) و چه بسيار رنج برنده‏اى است كه (از آن) زيان مى ‏برد (چون خوارج و نواصب) (3) و شما در روزگارى واقع شده ‏ايد كه خير و نيكوئى بآن پشت كرده و شرّ و بدى بآن رو آورده و شيطان بهلاك و تباه نمودن مردم طمع دارد، پس اكنون هنگامى است كه اسباب كار او قوّت گرفته و مكر و حيله ‏اش بهمه جا راه يافته شكار كردنش آسان شده است.
 (4) بمردم هر جا كه خواهى درست نظر كن، آيا هيچ مى ‏بينى مگر فقيرى كه از فقر و درويشى رنج مى ‏برد (شكيبائى ندارد و بآنچه خدا خواسته راضى نيست) يا ثروتمندى كه شكر نعمت خدا بجا نياورده كفران ميكند، يا بخيلى كه براى زياد كردن دارائى بمال خدا بخل مى ‏ورزد، يا متمرّد و سركشى كه گويا گوش او براى شنيدن پند و اندرزها سنگين است (5) كجايند نيكان و شايستگان شما و آزاد مردان و كرم دارانتان، و كجايند پرهيزكاران در داد و ستد و پاكان در كردارشان آيا همگى از اين دنياى پست و سراى رنج و بدبختى با شتاب كوچ نكردند (6) و آيا جانشين شده‏ايد شما در ميان مردم نخاله بد كه از جهت پستى و بى‏ لياقتى و سزاوار نبودن ذكر نام ايشان دو لب در توبيخ و سرزنش آنان روى هم نمى ‏افتد (شما كه جانشين آن نيكان هستيد به قدرى رذل و پست مى ‏باشيد كه براى نبردن نامتان مذمّت از شما هم سزاوار نيست) پس (در اين مصيبت بايد بگوئيم:) إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُونَ يعنى ما همه بندگان خدا و مملوك او هستيم و بسوى حكم و فرمان او باز مى ‏گرديم: (7) فساد و تباهكارى نمايان شده است (معروف منكر و منكر معروف گرديده) پس نيست شخصى كه آنرا تغيير دهد، و نه منع كننده ‏اى كه از آن نهى نمايد (امر بمعروف و نهى از منكر نمى ‏كنيد و) با اين رويّه مى ‏خواهيد در بهشت در جوار رحمت خدا و از ارجمندترين دوستان او باشيد (8) چه دور و نادرست است انديشه شما خدا را براى رفتن ببهشت او (با كردار زشت و گفتن اينكه رحيم و كريم و آمرزنده است) نمى ‏توان فريب داد، و رضاء و خوشنودى او بدست نمى ‏آيد مگر

 

 ص403

بطاعت و بندگى كردن. (9) خدا لعنت كند (از رحمتش دور گرداند) كسانى را كه بمعروف امر مي كنند و خود آنرا بجا نمى ‏آورند، و منكر را نهى مى‏ نمايند و خود مرتكب آن مي شوند.

قبلی بعدی