استوارى رأى با كسى است كه قدرت و دارايى دارد، با روى آوردن قدرت، روى آورد، و با پشت كردن آن روى بر تابد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( علی اصغر فقیهی)  >  تکرار تاريخ ( خطبه شماره 151 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به نامه مورد نظر، شماره نامه را وارد کنید
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

151- و من خطبة له (علیه السلام):
صفة الضال
وَ هُوَ فِی مُهْلَةٍ مِنَ اللَّهِ یهْوِی مَعَ الْغَافِلِینَ وَ یغْدُو مَعَ الْمُذْنِبِینَ بِلَا سَبِیلٍ قَاصِدٍ وَ لَا إِمَامٍ قَائِدٍ.
صفات الغافلین
منها: حَتَّی إِذَا کشَفَ لَهُمْ عَنْ جَزَاءِ مَعْصِیتِهِمْ وَ اسْتَخْرَجَهُمْ مِنْ جَلَابِیبِ غَفْلَتِهِمُ اسْتَقْبَلُوا مُدْبِراً وَ اسْتَدْبَرُوا مُقْبِلًا فَلَمْ ینْتَفِعُوا بِمَا أَدْرَکوا مِنْ طَلِبَتِهِمْ وَ لَا بِمَا قَضَوْا مِنْ وَطَرِهِمْ إِنِّی أُحَذِّرُکمْ وَ نَفْسِی هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ فَلْینْتَفِعِ امْرُؤٌ بِنَفْسِهِ فَإِنَّمَا الْبَصِیرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَکرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَک جَدَداً وَاضِحاً یتَجَنَّبُ فِیهِ الصَّرْعَةَ فِی الْمَهَاوِی وَ الضَّلَالَ فِی
الْمَغَاوِی وَ لَا یعِینُ عَلَی نَفْسِهِ الْغُوَاةَ بِتَعَسُّفٍ فِی حَقٍّ أَوْ تَحْرِیفٍ فِی نُطْقٍ أَوْ تَخَوُّفٍ مِنْ صِدْقٍ.
عظة الناس
فَأَفِقْ أَیهَا السَّامِعُ مِنْ سَکرَتِک وَ اسْتَیقِظْ مِنْ غَفْلَتِک وَ اخْتَصِرْ مِنْ عَجَلَتِک وَ أَنْعِمِ الْفِکرَ فِیمَا جَاءَک عَلَی لِسَانِ النَّبِی الْأُمِّی (صلی الله علیه وآله) مِمَّا لَا بُدَّ مِنْهُ وَ لَا مَحِیصَ عَنْهُ وَ خَالِفْ مَنْ خَالَفَ ذَلِک إِلَی غَیرِهِ وَ دَعْهُ وَ مَا رَضِی لِنَفْسِهِ وَ ضَعْ فَخْرَک وَ احْطُطْ کبْرَک وَ اذْکرْ قَبْرَک فَإِنَّ عَلَیهِ مَمَرَّک وَ کمَا تَدِینُ تُدَانُ وَ کمَا تَزْرَعُ تَحْصُدُ وَ مَا قَدَّمْتَ الْیوْمَ تَقْدَمُ عَلَیهِ غَداً فَامْهَدْ لِقَدَمِک وَ قَدِّمْ لِیوْمِک فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ أَیهَا الْمُسْتَمِعُ وَ الْجِدَّ الْجِدَّ أَیهَا الْغَافِلُ وَ لا ینَبِّئُک مِثْلُ خَبِیرٍ إِنَّ مِنْ عَزَائِمِ اللَّهِ فِی الذِّکرِ الْحَکیمِ الَّتِی عَلَیهَا یثِیبُ وَ یعَاقِبُ وَ لَهَا یرْضَی وَ یسْخَطُ أَنَّهُ لَا ینْفَعُ عَبْداً وَ إِنْ أَجْهَدَ نَفْسَهُ وَ أَخْلَصَ فِعْلَهُ أَنْ یخْرُجَ مِنَ الدُّنْیا لَاقِیاً رَبَّهُ بِخَصْلَةٍ مِنْ هَذِهِ الْخِصَالِ لَمْ یتُبْ مِنْهَا أَنْ یشْرِک بِاللَّهِ فِیمَا افْتَرَضَ عَلَیهِ مِنْ عِبَادَتِهِ أَوْ یشْفِی غَیظَهُ بِهَلَاک نَفْسٍ أَوْ یعُرَّ بِأَمْرٍ فَعَلَهُ غَیرُهُ أَوْ یسْتَنْجِحَ حَاجَةً إِلَی النَّاسِ بِإِظْهَارِ بِدْعَةٍ فِی دِینِهِ أَوْ یلْقَی النَّاسَ بِوَجْهَینِ أَوْ یمْشِی فِیهِمْ بِلِسَانَینِ اعْقِلْ ذَلِک فَإِنَّ الْمِثْلَ دَلِیلٌ عَلَی شِبْهِهِ إِنَّ الْبَهَائِمَ هَمُّهَا بُطُونُهَا وَ إِنَّ السِّبَاعَ هَمُّهَا الْعُدْوَانُ عَلَی غَیرِهَا وَ إِنَّ النِّسَاءَ هَمُّهُنَّ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ الْفَسَادُ فِیهَا إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ مُسْتَکینُونَ إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ مُشْفِقُونَ إِنَّ الْمُؤْمِنِینَ خَائِفُونَ.


متن فارسی

 قسمتی از یکی از خطبه های امیرالمومنین علیه السلام است، (در وصف انسانهای گمراه) او در مهلتی که خدا به وی داده، به سر می برد همراه با مردمان غافل راه سقوط را می پیماید و با گناهکاران صبح خود را (روز خود را) آغاز می نماید، نه در راهی گام بر می دارد که او را به سر منزل مقصود برساند و نه پیرو امامی است که وی را پیشوای خود قرار دهد، از همین خطبه است: تا آن زمان که کیفر نافرمانی آنها، برای ایشان آشکار گردد و خداوند، آنها را از پرده های غفلتشان بیرون بیاورد (در آن وقت) ایشان به چیزی رو می آورند که از آن رو گردان بودند (یعنی عذاب آخرت) و به اموری پشت می کنند که به آنها رو می کردند (یعنی مال و فرزندان و خوشیهای دنیا) بنابراین، ایشان از آنچه از خوشیها و خواهشهای نفسانی به دست آورده بودند، سودی نبردند و از آنچه از خواسته های خود، انجام داده بودند، طرفی نیستند، همانا من، شما و خود را از این حالت بر حذر می دارم، پس هر انسانی باید از وجود خود بهره مند گردد و جز این نیست که بینادل کسی است که بشنود آن گاه بیندیشد، و نگاه کند، سپس بر بینایی خود بیفزاید و از امور عبرت آمیز، سود ببرد، پس از آن راههای روشن و واضحی را بپیماید، راهی که در آن، از فرو افتادن در پرتگاهها، اجتناب ورزد و از گم شدن در گمراهیهایی که انسان را به سوی باطل می کشاند، دوری جوید و با عدول از راه حق، با علم به آن، یا دگرگون ساختن سخن خود، و یا بیمناک بودن از راستگویی، گمراهان را برای زیان رسانیدن به خود، یاری ندهد پس ای شنونده، از مستی و از خود، بیخود بودن خویش، به هوش آی و از غفلت خود بیدار شو و شتاب خویشتن را در کارها، کم کن و درباره آنچه از زبان پیامبر امی صلی الله علیه و آله و سلم، به تو رسیده، سخت بیندیش، چیزهایی که چاره ای و راه گریزی از آن وجود ندارد و با کسی که با آن چیزها مخالفت می ورزد و به غیر آنها می پردازد، مخالفت کن، و او را با آنچه برای خویشتن خواسته، وا گذار، فخر فروشی را فرونه و تکبر و خود بزرگ پنداری را فرود آر، به یاد گور خویش باش، پس بی گمان، گور، گذرگاه تو (به سوی آخرت) است، به همانگونه که به دیگری جزا می دهی، خود، جزا می بینی و همان را که بکاری، درو می کنی، و هر چه را امروز پیش فرستی، فردا بر آن، وارد می شود پس، راه را برای گام نهادن (به آخرت) هموار و آماده ساز و برای آن روز خود، چیزی از پیش، بفرست، بنابر آنچه گفته شد سخت بر حذر باش، ای شنونده و کوشش بسیار به کار ببر، ای انسان غافل (و بدان که): لاینبئک مثل خبیر (هیچکس، مانند دانایی که به حقیقت امور، واقف و عارف است، تو را از کنه امور واقف نمی سازد) همانا از جمله چیزهای مسلمی که خدا آنها را واجب گردانیده و در قرآن آمده و در آن، شبه و تاویلی، راه ندارد، اموری است که خداوند، درباره آنها به بندگان خود پاداش می دهد یا کیفر می رساند و به خاطر آنها، نسبت به بندگان خود ، خشنود می گردد یا خشم می گیرد، اموری که بنده خدا، هر چند (در راه اطاعت از اوامر الهی) خود را رنجه دارد و عمل خویش را خالص نماید، معهذا، بیرون رفتن وی از دنیا، در حال ملاقات با پروردگارش، با دارا بودن یکی از این خصلتها، بدون اینکه از آن توبه کرده باشد، آن رنجهایی که در راه خدا متحمل شده و آن خلوص عمل، به حال وی سودی نخواهد داشت آن خصلتها، عبارت است از: شرک آوردن به خدا در مورد چیزهایی از عبادت خدا که بر او فریضه ساخته است دیگر فرو نشاندن خشم خود، با کشتن انسانی (با هلاک ساختن انسانی، آرامش خاطر یابد) یا نسبت دادن کاری که خود مرتکب شده به غیر خود و تهمت وارد آوردن به آن غیر یا به وسیله اظهار بدعتی در دین خود، از مردم حاجت خواستن یا در برخورد با مردم، دورو و منافق بودن یا در میان مردم راه رفتن (زیست کردن) و با دو زبان با آنها سخن گفتن دربا ره این چند مورد، تعقل و اندیشه کن و باطن آنها را دریاب، پس همانا مثل هر چیزی دلیل و راهنمایی است بر چیزهای دیگری که همانند و مشابه به آن هستند.
 به راستی، چهارپایان، همه کوشش آنها، شکمشان است و به راستی درندگان همه کوشش آنها، تجاوز و تعدی به غیر خودشان است و همانا زنان تمام کوشش آنان چیزهایی است که زندگی دنیا را زینت می بخشد و کوشش دیگر آنان ایجاد فساد در دنیا است، همانا مردمان مومن در برابر خدا، خاضع و فروتن هستند و همانا افراد مومن پرهیزگارند (یا مهربانند) و همانا مردمان با ایمان، از خدا بیمناکند.

 

قبلی بعدی