معرفى اجمالى
كتاب «ترجمه نهج البلاغه(سپهر)»، تاليف احمد سپهر خراسانى ترجمه فارسى كتاب شريف نهج البلاغه است. اين اثر يكى از ترجمه هاى در دسترس از نهج البلاغه است كه داراى ترجمه اى همراه با نثر مسجع و مغلق مى باشد. مولف درباره انگيزه خود از ترجمه نهج البلاغه عرضه مى دارد كه «نهج البلاغه را با اين كه كسان بسيارى ترجمه و شرح كرده اند، هنوز چنانچه بايد و شايد حق آن ادا نشده است. چه، كلام هر چه بليغ تر و سخن هر چه زيباتر باشد، نقل خصوصيات و لطايف آن به زبان ديگر، مشكل تر و احيانا غير ممكن مى گردد. ... روى اين اصل هر چه بيشتر نهج البلاغه ترجمه شود و ذوق ها درباره آن بكار رود نه تنها مشمول قبح تكرار و زشتى تقليد نيست، بلكه حكم قند مكرّر را پيدا مى كند، و شيرينى هاى آن بيشتر آشكار و لطايف آن بهتر نمودار مى گردد و طبايع مختلف را جلب و ذوق هاى گوناگون را جذب مى نمايد .... اين ناچيز بى آن كه دعوى برترى و يا برابرى با ساير ترجمه ها و شرح هاى نهج البلاغه كند، به همان فلسفه اى كه اشاره شد، دست به ترجمه خطب امام على(عليه السلام) بر حسب استعداد و سليقه خويش زد، اين توفيق از آن دست داد كه به علت كبر سن از اشتغالاتى كه داشتم، يكسره كناره گيرى و اعتزال را پيشه ساختم. دوستانى كه به من تفقّدى داشتند بر حسب اقتضاى مقام سخن از نهج البلاغه به ميان آوردند و مرا وادار به اين كار نمودند. فروردين سال ٣۶ بود كه به ترجمه متن پرداختم، و پس از سه ماه خاتمه پذيرفت. نشر ترجمه را بدون شرح و بسطى كافى ندانسته، تعليقات را بر آن مزيد كردم و پس از تعليقات مناسب ديدم كه در اطراف نفس خطابه و تاريخ پيدايش آن و خطباى معروف نيز شرحى بنويسم و كتاب را هر چه بيشتر سودمند گردانم، و با اين كه به علّت نداشتن كمك و فشار بى اندازه كار ناتوان شده بودم، اين مقصود را نيز به انجام رسانيدم، و مجموع مدتى كه صرف تدوين اين كتاب از هر جهت شدت يازده ماه تمام با روزى دوازده ساعت كار بوده است.»
ساختار كتاب
كتاب، شامل سه جلد كه در جلد اول، مقدمه، فن خطابه آمده و در جلد دوم خطبه ها، نامه ها و كلمات قصار قرار گرفته و در جلد پايانى تعليقات كتاب بيان شده است. اين اثر داراى ترجمه تنها از كتاب نهج البلاغه مى باشد كه بدون متن عربى است و مولف در بيان مطالب از شماره استفاده كرده و مطالب را در بخش تعليقات توضيح داده است.
گزارش محتوا
مقدمه كتاب درباره نهج البلاغه و ترجمه حاضر مى باشد. بخش دوم جلد اول درباره فن خطابه و تاريخ آن است. اين بخش مشتمل است بر: تعريف خطابه، شرايط خطابه و خطيب، فصاحت و بلاغت، علوم معانى و بيان و بديع به اجمال، تاريخ خطابه و خطباى معروف در: يونان، روم، فرانسه، عرب در دوران جاهليت و عصر اسلامى. نمونه يى از خطبه هاى مشهور عبارت است از؛ همانند: «خطابه در لغت، خطابه در اصطلاح، خطابه در منطق، صنايع خمس، انواع خطابه، شرايط خطابه، معنى بلاغت و تعريف معانى و بيان و بديع، تاريخ خطابه در يونان، روم، عرب.» جلد دوم در ترجمه خطبه هاى حضرت، مانند: «خطبه (١٠): بدانيد كه شيطان دسته خود را گرد آورده، و سپاه خويش را از پياده و سواره به صف كرده است. من خود هوشيارم، نه از وساوس نفس به گمراهى افتاده ام و نه كسى توانسته است، بر من امرى را مشتبه كند. سوگند به خدا كه صحرا را از سپاه بر عليه آن ها پر سازم، و خود سپهسالارش باشم، به جايى كه نه اميد قرار بر ايشان باقى ماند، و نه راه فرار داشته باشند.» نامه ها حضرت؛ همانند: « از نامه هاى اوست خطاب به معاويه: قوم ما بر آن شدند كه پيغمبرمان را به قتل رسانند، و ما را از بيخ و بن براندازند، و در باره ما نقشه هايى كشيدند، و فكرهايى بكار بردند، و كارهاى زيادى كردند، از آسايش باز داشتند، جامه ترس بر ما پوشاندند، و ما را وادار به اقامت در كوه صعب العبورى «شعب ابى طالب» كردند، براى ما آتش جنگ بر پا نمودند، و خدا ما را واداشت كه از او دفع شر كنيم، و از حريم حرمتش دشمن را برانيم. ...». بخش سوم، در كلمات قصار امام على(عليه السلام) مى باشد: «درباره مردى گفته كه با زبان به ثناى او مبالغه مى كرد و در دل به او اعتقاد نداشت: من از آن چه تو مى گويى كمترم، و بالاتر از آنم كه عقيده دارى.» جلد سوم كتاب، به نام تعليقات كه در ابتدا به حضرت على(عليه السلام) و سيد رضى مولف نهج البلاغه و توضيحاتى درباره لغات و عبارت و شخصيت هاى مطرح شده، در متن اصلى مى باشد؛ همانند: «فرعون لقب پادشاهان قديم مصر است. پيش از فتح مصر به دست كمبوجيه پادشاه ايران، بيست و شش سلسله پادشاهان بر مصر حكومت كردند كه هر يك از افراد آن سلسله ها را فرعون و مجموع آنان را فراعنه مى نامند.»
ويژگى ها
١- در اين كتاب نهايت دقت به عمل آمده كه ترجمه مطابق با اصل و نثر آن سليس و ساده، و دور از لفاظى و انشاء پردازى باشد.
٢- در هر جا به جاى اسم صريح، ضمير يا اسم اشاره بكار برده شده، ترجمه را نيز بدون ذكر مرجع ضمير يا اسم اشاره انجام داده است، چه اگر تصريح به اسم صلاح بود، خود امام اين كار را مى كرد، و تغيير اين روش علاوه بر اين كه خلاف امانت بود، امكان ايجاد اختلاف بين فرق اسلامى مى رفت، و حكم سنگ تفرقه را پيدا مى كرد، و به نفع زندقه تمام مى شد.
٣- از ذكر عليه اللّعثه و عليه الرّحمه در دنبال اسامى اشخاص و فرق نيز خوددارى شده، (كما اين كه در اصل خطب نيز چنين چيزى نيست) و هيچ گونه حبّ و بغضى بكار نرفته و تعصب را راه نداده است، چه همان طورى كه حضرت على(عليه السلام) مرد جهانى است، سخنان او را هم جهانيان بايد به خوانند، و از آن نفرت نكنند.
۴- در شرح حال اشخاص و همين طور نسبت به حوادث تاريخى و مذاهب و فرق نيز ادب و نزاكت و صداقت را بكار برده، و نظرات خاصى را تحميل و عبارات و كنايات را بى جا و به غرض مخصوصى تأويل ننموده است و تاريخ محض و حقيقت و واقع را در نظر گرفته است. زيرا، اين تأليف، براى طبقه خاص و مذهب معينى فراهم نشده، بلكه، تا هر ملّت و مذهبى و به هر عقيده و مسلكى باشد، به خواندن آن راغب گردد، مؤمن و كافر اجتنا كند، و دوست و دشمن اقتناء ورزد. چه لحن خارج از نزاكت، و تعصّب دور از درايت، هيچ گاه علّت توقير نشود، و براى مقصود جز تحقير بار نياورد، زيورى كه تفضيل را شايد فرهنگ است، و حليه اى كه برترى را زيبد خرد و سنگ.
۵- به عنوان مقدّمه شرح مفصّلى در تعريف و شرايط خطبه و خطابه، و پس از آن تاريخ خطابه در يونان و روم و فرانسه و عرب، و نمونه خطبه هاى معروف تدوين گرديده است.
۶- در خاتمه، به عنوان تعليقات، موضوعات مهمّى كه در متن خطبه ها ذكر شده، از اسامى اشخاص، شهرها، وقايع جنگى، حوادث تاريخى، ملل و نحل، حالات پيامبران، هيئت و نجوم، غيب گويى، و همچنين درباره اصول و فروع ديانت، از توحيد و معاد، و حجّ و نماز و روزه و قربانى و غيره، و همين طور درباره روح، ملك، جنّ، بهشت، دوزخ، و خلقت آسمان و زمين و انسان و غيره بحث مفصّلى شده است و عقايد و افكار صاحب نظران قديم و جديد را در هر موضوعى بى طرفانه ذكر نموده است.
٧- جالب تر آن كه چه در مقدمه و چه تعليقات سخن را يكنواخت به پايان نرسانيده، بلكه در طىّ بيان هر مطلبى به مناسبت مقام گريز با شعار زيبا و لطايف ادبى و علمى زده و با ذكر نكات دلپذير و مطالب شيرين كلام را دلپذيرتر ساخته تا خوانندگان را ملال دست ندهد و ضمنا بر معلومات متنوّع و ذوقيّات آنان افزوده گردد.
وضعيت كتاب
كتاب در متن بدون پاورقى است؛ ولى داراى شماره توضيحات مى باشد كه در جلد سوم با اشاره به همان شماره ها آن ها را توضيح داده است. كتاب بدون بخش فهرست ها مى باشد.
منابع
مقدمه و متن كتاب