دانش، ميراثى گرانبها ، و آداب ، زيورهاى هميشه تازه ، و انديشه ، آيينه اى شفاف است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  معارف نهج البلاغه (پرسمان)  >  ديدگاه ابن ابي الحديد درباره نهج البلاغه

ديدگاه ابن ابي الحديد درباره نهج البلاغه

پرسش:

ديدگاه ابن ابي الحديد در مورد سخنان حضرت علي (ع) چيست؟

پاسخ:
ابن ابي الحديد از علماي معتزلي قرن هفتم هجري است. او اديبي ماهر و شاعري چيره دست است و چنانكه ميدانيم سخت شيفته كلام مولي است و مكرر در خلال كتاب خود شيفتگي خويش را ابراز ميدارد. در مقدمه كتاب خويش ميگويد:
«به حق، سخن علي را از سخن خالق فروتر و از سخن مخلوق فراتر خوانده اند. مردم همه، دو فن خطابه و نويسندگي را از او فرا گرفته اند ... همين كافي است كه يك دهم، بلكه يك بيستم آنچه مردم از سخنان علي گردآورده و نگهداري كرده اند، از سخنان هيچكدام از صحابه رسول اكرم ـ با آنكه فصحايي در ميان آنها بوده است ـ نقل نكرده اند، و باز كافي است كه مردي مانند جاحظ در البيان و التبيين و ساير كتب خويش ستايشگر اوست.»
ابن ابي الحديد در جلد چهارم كتاب خود در شرح نامه امام به عبدالله بن عباس پس از فتح مصر به دست سپاهيان معاويه و شهادت محمد بن ابي بكر، كه امام خبر اين فاجعه را براي عبدالله به بصره مينويسد، مي گويد:
«فصاحت را ببين كه چگونه افسار خود را به دست اين مرد داده و مهار خود را به او سپرده است. نظم عجيب الفاظ را تماشا كن؛ يكي پس از ديگري ميآيند و در اختيار او قرار ميگيرند، مانند چشمهاي كه خود به خود و بدون زحمت از زمين بجوشد. سبحان الله! جواني از عرب در شهري مانند مكه بزرگ ميشود، با هيچ حكيمي برخورد نكرده است، اما سخنانش در حكمت نظري بالا دست سخنان افلاطون و ارسطو قرار گرفته است؛ با اهل حكمت عملي معاشرت نكرده است اما از سقراط بالاتر رفته است؛ ميان شجاعان و دلاوران تربيت نشده است، زيرا مردم مكه تاجرپيشه بودند و اهل جنگ نبودند، اما شجاعترين بشري از كار در آمد كه بر روي زمين راه رفته است. از خليل بن احمد پرسيدند: علي (ع) شجاعتر است يا عنبسه و بسطام؟ گفت: «عنبسه و بسطام را با افراد بشر بايد مقايسه كرد، علي مافوق افراد بشر است.» اين مرد فصيحتر از سبحان بن وائل و قسّ بي ساعده از كار در آمد و حال آنكه قريش كه قبيله او بودند افصح عرب نبودند؛ افصح عرب «جرهم» است هر چند زيركي زيادي ندارند...».
منبع:مجموعه آثار شهيد مطهري ج14 ـ سيري در نهج البلاغه صفحه363 الي 364.