(مردمى را در مرگ يكى از خويشاوندانشان چنين تسليت گفت) مْردن از شما آغاز نشده ، و به شما نيز پايان نخواهد يافت. اين دوست شما به سفر مى رفت، اكنون پنداريد كه به يكى از سفرها رفته ؛ اگر او باز نگردد شما به سوى او خواهيد رفت.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  نهج البلاغه موضوعی  >  رذایل اخلاقی  >  حسد

حسد

1705. عامل فرو رفتن در گناه

الحرص و الکبر و الحسد دواع الی التقحم فی الذنوب.

حرص و کبر و حسد، سبب های فرورفتن در گناهان است. ( حکمت 371)


1706. ستایش کم و زیاد

الثناء باکثر من الاستحقاق ملق، و التقصیر عن الاستحقاق عی او حسد.

ستایش، بیش از استحقاق تملق است و کم تر از آن درماندگی یا حسادت است. ( حکمت 347)


1707. عجب از حسود!

العجب لغفله الحساد عن سلامه الاجساد!

 شگفتا از حسودان، که از سلامتی جسمشان غافل اند! ( حکمت 225)


1708. نقصان دوستی

حسد الصدیق من سقم الموده.

حسد بردن بر دوست، از بیماری (و نادرستی) در مهر و دوستی است. ( حکمت 218)


1709. حسود خرد

عجب المرء بنفسه احد حساد عقله.

راضی بودن مرد از خویشتن، یکی از حسودان خرد اوست. ( حکمت 212)


1710. نتیجه حسادت کم

صحه الجسد، من قله الحسد.

سلامت جسم، از کمی حسادت است. ( حکمت 256)