استوارى رأى با كسى است كه قدرت و دارايى دارد، با روى آوردن قدرت، روى آورد، و با پشت كردن آن روى بر تابد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  نهج البلاغه موضوعی  >  فضایل اخلاقی  >  امانتداری و رازپوشی

امانتداری و رازپوشی

1345. ادای امانت الهی

من لم یختلف سره و علانیته، و فعله و مقالته، فقد ادی الامانه، و اخلص العباده.

آن که پنهان و آشکارش، کردار و گفتارش با هم مخالف نباشد، امانت الهی را ادا کرده و بندگی خدا را خالصانه انجام داده است. ( نامه 26)


1346. اولین امانت

اللهم اجعل نفسی اول کریمه تنتزعها من کرائمی، و اول ودیعه ترتجعها من ودائع نعمک عندی.

پروردگارا! جان من نخستین حقیقت شریفی باشد که از من خواهی گرفت و اولین امانت تو باشد که در نزد من است و تو آن را برمی گردانی. ( خطبه 215)


1347. توصیه امام علی (علیه السلام) به مالک اشتر

من کتابه للاشتر لما ولاه مصر: فلا تغدرن بذمتک و لا تخیسن بعهدک و لا تختلن عدوک فان صبرک علی ضیق امر ترجو انفراجه و فضل عاقبته، خیر من غدر تخاف تبعته.

در فرمان استانداری مصر به مالک اشتر می فرماید: به امان و زنهار خویش خیانت مکن و پیمانت را مشکن و دشمنت را مفریب …؛ زیرا شکیبایی تو در برابر دشواری کاری که به گشایش و نیک فرجامی اش امید داری، بهتر از آن است که دست به پیمان شکنی و خیانتی بزنی که از پیامد ناگوار آن می ترسی. ( نامه 53)


1348. وفای به عهد

فی عهده للاشتر: و ان عقدت بینک و بین عدوک عقده او البسته منک ذمه، فحط عهدک بالوفاء، و ارع ذمتک بالامانه، و اجعل نفسک جنه دون ما اعطیت؛ فانه لیس من فرائض الله شیء الناس اشد علیه اجتماعا، مع تفرق اهوائهم و تشتت آرائهم، من تعظیم الوفاء بالعهود.

در عهدنامه اش به اشتر می فرماید: اگر با دشمن خود پیمانی بستی یا به او جامه زنهار و امان پوشاندی به پیمان خویش وفا کن و با امانت پیمانت را رعایت نما و خود را سپر زنهاری که داده ای گردان؛ زیرا مردم، با همه خواسته های گوناگون و آرای پراکنده ای که دارند، نسبت به هیچ فریضه ای از فرایض الهی همچون بزرگ شمردن وفای به پیمان ها چنان سخت همداستان نیستند. ( نامه 53)


1349. حفظ امانت زمامداران

و تحفظ من الاعوان؛ فان احد منهم بسط یده الی خیانه اجتمعت بها علیه عندک اخبار عیونک اکتفیت بذلک شاهدا، فبسطت علیه العقوبه فی بدنه، و اخذته بما اصاب من علمه. ثم نصبته بمقام المذله، و سمته بالخیانه، و قلدته عار التهمه.

و معاونان خود را با دقت کامل زیر نظر بگیر، در آن هنگام که کسی از آنان دست به خیانت گشود و این خیانت را اخبار بازرسان مخفی تایید کرد، از جنبه شهادت به آن اخبار اکتفا نموده و کیفر بدنی را برای او اجرا کن، و آن چه را که به دست آورده است از او بگیر و او را به موقعیت ذلت و خواری بکشان و با نشان خیانت او را مشخص نما و ننگ تهمت را بر گردنش بیاویز. ( نامه 53)


1350. لغزش ها و علت ها

لکل ضله عله، و لکل ناکث شبهه

برای هر لغزشی علت و برای هر عهدشکنی بهانه ای است. ( خطبه 148)


1351. وفا به پیمان الهی

الوفاء لاهل الغدر غدر عند الله، و الغدر باهل الغدر وفاء عند الله.

وفا با پیمان شکنان، پیمان شکنی است در نزد خدا و پیمان شکنی با پیمان شکنان، وفاداری است در نزد خدا. ( حکمت 259)


1352. امین مشمار!

لا تامنن ملولا.

شخص به ستوه آمده و رنجیده را امین مشمار. ( حکمت 211)


1353. معاویه خیانتکار

والله ما معاویه بادهی منی، ولکنه یغدر و یفجر. و لولا کراهیه الغدر لکنت من ادهی الناس، و لکن کل غدره فجره، و کل فجره کفره. و لکل غادر لواء یعرف به یوم القیامه. والله ما استغفل بالمیکده، و لا استغمز بالشدیده.

به خدا سوگند، که معاویه از من زیرک تر نیست، اما او دست به پیمان شکنی و معصیت می آلاید و اگر نبود که خیانت و عهدشکنی زشت و نارواست، بی گمان من زیرک ترین مردمان بودم. اما هر خیانتی گناه است و هر گناهی نوعی کفر و در روز رستاخیز هر پیمان شکنی را پرچمی است که با آن شناخته می شود. به خدا سوگند، من غافلگیر نیرنگ (معاویه و امثال او) نمی شوم و در برابر ناتوان نمی گردم. ( خطبه 200)


1354. رازپوشی

من کتم سره، کانت الخیره بیده.

آن کسی که راز خود را پنهان دارد، اختیار به دست خود او خواهد بود (که پنهان دارد یا فاش سازد). ( حکمت 162)


1355. بندگی مخلصانه برای خدا

من لم یختلف سره و علانیته، و فعله و مقالته، فقد ادی الامانه، و اخلص العباده.

هر کس که نهان و آشکار و گفتارش و کردارش یکی باشد، امانت خدای بزرگ را ادا کرده و بندگی او را مخلصانه به جای آورده است. ( نامه 26)


1356. رسوای دنیا و آخرت

من استهان بالامانه، و رتع فی الخیانه و لم ینزه نفسه و دینه عنها، فقد احل بنفسه الذل و الخزی فی الدنیا، و هو فی الاخره اذل و اخزی.

کسی که امانت را خوار شمرد و در خیانت گام بردارد و خود و دین اش را از آن منزه نسازد، درهای ذلت و رسوایی را در دنیا به روی خود گشوده و در قیامت خوارتر و رسواتر خواهد بود. (نامه 26)


1357. سرزنش علی (علیه السلام) به اصحابش

و هو یلوم اصحابه: قد ترون عهودالله منقوضه فلا تغضبون، و انتم لنقض ذمم آبائکم تانفون.

در سرزنش اصحاب خود می فرماید: پیمان های خدا را شکسته می بینید و به خشم نمی آیید، در حالی که شکسته شدن پیمان های پدرانتان را عار می دانید و ناراحت می شوید. ( خطبه 106)


1358. استحکام میخ به عهد

اعتصموا بالذمم فی اوتادها.

میخ های عهد و پیمان را محکم کنید. ( حکمت 155)


1359. حد آزادی مسئول

المسؤول حر حتی یعد.

مسئول تا وقتی وعده نداده است آزاد است. (و پس از وعده در گرو آن است. ( حکمت 336)


1360. رازپوشی

الظفر بالحزم، و الحزم باجاله الرای، و الرای بتحصین الاشرار.

پیروزی به وسیله دوراندیشی و دوراندیشی با به کار انداختن فکر و به کار انداختن فکر با محکم نگه داشتن راز، به دست می آید. ( حکمت 48)