براى هر كسى در مال او دو شريك است: وارث و حوادث.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت
ادبیات
نمایش مطالب 11 تا 20 از 38
امّا دربارة سؤال كه آيا بلاغت نهج البلاغه با اين بلاغت رسميِ مَدرسيِ تعريف شده چگونه است و آيا در مقايسه با اين تعريف كه سالها و قرنها حوزه هاي علميه در معاني و بيان و بديع و نقدالشّعر و نقد النّثر و موازنه هاي كتب، كه به نظم و نثر در ادبيات عرب و ادب اسلامي جاري است
البته اگر همة آنها نداشته اند، برخي داشته اند. در خطبة شقشقيه مطلبي دارد كه جواب حرف شما در آنجا گفته مي شود. خطبه وقتي به اواخر مي رسد، «وَ قَامَ اِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ اَهلِ السَّوادِ». شخصي حركت كرد و نامه اي به دست حضرت داد. حضرت نامه را كه نگاه كرد، ديگر به خطبه ادامه نداد. حالا آن نامه چه بوده، معلوم نيست.
کمتر از جنبه های بلاغی این شرح کبیر سخن به میان آمد. حال آنکه شیوۀ کلام امیرالمؤمنین (ع) به گونه ای است که قبل از هر چیز آدمی را در دریای بیکران فصاحت و بلاغت غرق می نماید و لازمۀ بهره گیری از کتاب نهج البلاغه بهره مندی از فنون بلاغت است. لذا در محضر استاد دکتر جلیل تجلیل نشستیم تا شاهد صور خیال در این شرح بزرگ باشیم. آنچه پیش رو است گفتگوی فصلنامه با استاد تجلیل می باشد که عیناً منعکس می گردد.
كتاب پر ارج نهج البلاغه از‌آثار گرانبها و شناخته شده مسلمانان است ،كه نزد شيعيان جايگاهي ويژه دارد، و در ميان روشنفكران سني نيز با مقبوليتي شايسته روبروست، اما با اين همه هنوز جايگاه بايسته خود را نيافته است.
در این مجال کوتاه سعی شده است تا با بهره گیری از سخنان شیفتگان بلاغتِ نهج‌البلاغه نمی از یم و حقّی از حقوق بی شمار کتاب و دارنده بزرگوار آن گذارده آید
«الداعی بلا عمل کالرامی بلا وتر؛ آن که (مردم را به خدا) خواند و خود به کار نپردازد، چون تیرافکنی است که از کمان بی زه تیر اندازد.»
موضوع مسندٌإلیه به عنوان یکی از مباحث علم معانی دارای ظرفیّت‌های معنوی خاص می‌باشد که لازم است از سوی مترجم مورد عنایت ویژه قرار گیرد. حال اگر متن مورد ترجمه کلامی همچون نهج‌البلاغه باشد، این عنایت باید دوچندان گردد. در رهگذر بررسی‌هایی که از برخی ترجمه‌های فارسی این اثر گرانسنگ انجام گردید، نویسندگان با گزینش آن احوال مسندٌإلیه که کارکرد مفهومی و معنایی خاصّی در کلام دارند، بدین نکته دست یافته‌اند که غالباً این مفاهیم در ترجمه مورد توجّه قرار نگرفته‌اند. لذا در این گفتار سعی بر آن است با روش توصیفی ـ تحلیلی این مفاهیم عرضه شود تا در حدّ امکان در ترجمه‌های بعدی از سوی مترجمان رعایت گردد.
خطبه شانزده نهج البلاغه را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده ایم . ابتدا به توضیح واژگان و مفردات آن پرداخته شده سپس به مناسبتی که این خطبه ایراد شده است اشاره گردیده ، آنگاه به بیان برخی از موضوعات مختلفی که امام در این خطبه بدان ها پرداخته اند همت گمارده ایم (به جهت بلاغت های معنایی) و در آخر نیز به بررسی آرایه های ادبی موجود در این کلام گهربار پرداخته شده است.
حافظ فقط با توجه به دیوان اشعارش، قابل بازشناسی است؛ چرا كه هیچ سند تاریخی معتبری (جز چند مورد خاص) درباره شخص و شخصیت او در دست نیست، جز دیوان اشعار (با همه دست كاری هایی كه در اشعار آن وجود دارند.) با صرف نظر از اینكه او چه نوع شخصیتی داشته است، عارف بوده یا فیلسوف، متكلّم بوده یا فقیه، مفسّر بوده یا محدّث، شاعر بوده یا ادیب و به دور از هرگونه قضاوتی درباره شخصیت وی، می توان دیوان اشعارش را به عنوان منبع شناسایی درباره مسائل گوناگونی مثل اوضاع اجتماعی، علمی و مذهبی، از زمان، شخص و شخصیت وی مورد بررسی قرار داد و در حدّ احتمال نه یقین درباره این شخصیت كم بدیلِ تاریخ ایران و اسلام سخن گفت.
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «و علیكم بالصبر فان الصبر من الایمان كالراس من الجسد و لا خیر فی جسد لا راس معه و لا فی ایمان لا صبر معه» (98)؛ و بر شما باد شكیبایی؛ كه شكیبایی ایمان را چو سر است تن را، و سودی نیست تنی را كه آن را سر نبود و نه در ایمانی كه با شكیبایی همبر نبود. آن چنان كز نیست در هست آمدی هین بگو چون آمدی مست آمدی.

Pages