نمایش مطالب
31
تا
38
از
38
وقتي مي گوييم بلاغت نهج البلاغه بايد مورد توجه و اهميت قرار بگيرد، منظور آن نيست که همه ي توجهّات، مبذول و تحليل و ترکيب ادبي و بلاغي معمولي درباره ي سخنان امير مؤمنان (عليه السلام) باشد؛ زيرا خود اين گونه توجهّات، ما را از درک و فهم سخنان امير مؤمنان (عليه السلام) و توفيق يافتن به انقلاب تکاملي مغزي و رواني باز مي دارد.
يکي از موضوعاتي که در ترجمه و تفسير نهج البلاغه ي علّامه جعفري مي توان مورد بررسي قرار داد، توجه به نکات بلاغي کلام علي (عليه السلام) است. وي کلام امير مومنان (عليه السلام) را منبع فصاحت و بلاغت دانسته و در تفسير خويش نيز به جنبه هاي گوناگون بلاغت کلام ايشان توجه داشته است.
پرسش، وسيله اي است که به کمک آن، سؤالات و ابهامات موجود در ذهن را مي توان برطرف کرد؛ امّا اگر سؤالي مطرح شد که هدف از آن، برطرف کردن ابهامات ذهني نباشد، بايد ديد به چه منظوري صورت گرفته است.
با نگاهي گذرا به تصاوير هنري نهج البلاغه مي توان دريافت که امير بيان، علي (ع)، براي ترسيم زنده وگوياي حقايق ومفاهيم از تمام روشها وابزارها بهره جسته وبا خلق چشم اندازهايي بديع چشمها را به صحنه هاي شگفت انگيز و روح پرور خود خيره کرده است.تصويرهاي هنري نهج البلاغه به صنايع ادبي و مستحسنات لفظي و آرايش کلامي محدود نمي شود، بلکه پيش روي خود شيوه هاي متنوع و بديعي را مشاهده مي کنيم که مفاهيم در قالب آنها جان گرفته اند وصحنه ها به روشني به نمايش در آمده اند.
یكی از معنوی ترین ماجراهایی كه در مثنوی بیان شده، ماجرای جنگ عمرو بن عبدود با حضرت علی علیه السلام در جنگ «خندق» است. مولوی از كسی كه با امیرالمؤمنین جنگ كرده است، نام نبرده و نگفته كه این ماجرا واقع در كدام جنگ بوده، بلكه تنها به بیان موضوع می پردازد: اینكه مبارزی در یكی از جنگ ها به جنگ امام علی علیه السلام آمد و وقتی مغلوب وی شد، به آن حضرت بی احترامی كرد، ولی او به جای آنكه مقابله به مثل كند، مقابله به عكس كرد.
با نگاهي گذرا به تصاوير هنري نهج البلاغه مي توان دريافت که امير بيان، علي (ع)، براي ترسيم زنده وگوياي حقايق ومفاهيم از تمام روشها وابزارها بهره جسته وبا خلق چشم اندازهايي بديع چشمها را به صحنه هاي شگفت انگيز و روح پرور خود خيره کرده است.تصويرهاي هنري نهج البلاغه به صنايع ادبي و مستحسنات لفظي و آرايش کلامي محدود نمي شود، بلکه پيش روي خود شيوه هاي متنوع و بديعي را مشاهده مي کنيم که مفاهيم در قالب آنها جان گرفته اند وصحنه ها به روشني به نمايش در آمده اند. همين حقيقت به تصاوير نهج البلاغه جلوه اي زيباو جذاب بخشيده وآن را از بسياري آثار ادبي جهان ممتاز کرده است.
حال گوينده در اين كار چه غرضى دارد و چرا سخن خودش را ساده نمى گويد و آن را به آرايش هاى لفظى و معنوى زيور مى دهد، اين بحثى است كه بايد در كلاس مخصوص ادبيات مطرح بشود و اينجا مجالى براى آن نمى بينيم.
ابن ابی الحديد می گويد : بدان که بهترين استعاره ها آن است که ميان مستعار و مستعار منه مناسبت باشد مانند همين استعاره که امام علی (ع) گفته است زيرا فتنه ها فزاينده و پی گير هستند