اخلاق در نهج البلاغه(4)
گاهي عزت در مواردي استعمال مي شود که موجب مدح است، و گاهي در مواردي به کار مي رود که موجب ذمّ و نکوهش است. عزتي که در مورد مدح استعمال مي شود از قبيل؛ خداوند، خود و رسول خود و مؤمنين به خود را داراي عزت معرفي کرده است
اخلاق در نهج البلاغه(3)
تقوي در طاعت، عبارتست از اخلاص در طاعت، و تقوي در معصيت عبارت از ترک و حذر کردن از معصيت است. گفته شده: تقوي محافظت آداب شريعت است. و گفته شده: تقوي دوري کردن از همه آن چيزي است که انسان را از خداي تعالي دور کند.
اخلاق در نهج البلاغه(2)
برشما باد که صبرو بردباري پيشه کنيد؛ زيرا همان گونه که سر، نشانه ي حيات بدن است، صبر نيز دليل ايمان است و بدني که سر در آن نباشد خير و حيات در آن نيست و ايمان که توأم با صبر نباشد ارزشي ندارد
اخلاق در نهج البلاغه(1)
شناخت خلق ها و تميز محمود و پسنديده از مذموم و زشت آنها و آراسته شدن به اخلاق پسنديده و نيکو و زائل ساختن اخلاق ناپسند از نظر اميرالمؤمنين در رأس دانش ها قرار دارد. اخلاق نيکو در نظر آن حضرت، به منزله ي برترين همنشين و بالاترين حسب براي انسان است. يکي از اين خلق ها، صله رحم است که از شعب فضيلت عدالت است. صله رحم آن است که انسان خويشان خود را در خيرات دنيوي شرکت دهد. خداوند صله رحم را به منظور کثرت عدد خويشاوندان واجب گردانيد. عيب پوشي که از شعب نصيحت است از اشرف کارهاي کريم محسوب شده است و ثواب آن را حدي نيست.