نهجالبلاغه با ترجمه منظوم، تألیف اميد مجد به زبان عربى و فارسى است. اين اثر يكى از كارهاى نو و جديد پيرامون نهجالبلاغه است كه مؤلف مضمون مطالب نهجالبلاغه را به زبان شعر درآورده است.
ايشان در ابتداى مقدمه خود بر كتاب اين گونه مىنويسد: «در حالى كه بيش از بيست ترجمه مختلف از نهجالبلاغه به زبان فارسى موجود است، براى خلق يك ترجمه جديد، قطعا بايد دليل قانع كنندهاى داشت والا مىتوان گفت كه مترجم زحمت بىنتيجهاى را بر خود هموار كرده است.... نهجالبلاغه كتابى است كه روش بلاغت و درست و موثر سخن گفتن را به خواننده مىآموزد... با اين توضيح كاملا روشن مىشود كه در برگرداندن اين اثر بىنظير و جاودانه به هر زبان ديگرى، مخصوصا زبان فارسى، مترجم بايد علاوه بر آن كه هدفش رساندن پيام آن بزرگوار به شيعيانش باشد، به جنبهى ادبى ترجمه نيز دقت نمايد. آرى انگيزه اين حقير نيز از پانهادن به اين عرصه، اين بود كه بتوانم تا حدودى اين خلا را پر كنم؛ يعنى بوجود آوردن ترجمهاى آغشته با ظرايف ادبى».
ايشان انگيزه بعدى خود را از ترجمه كتاب نهجالبلاغه شناساندن هر چه بهتر چهرهء بزرگمرد تاريخ دنيا، فخر عالم و آدم بعد از نبى اكرم(ص) به هموطنان بوده است.
ساختار
كتاب داراى مقدمه مترجم، گوشهاى از زندگانى امیرالمؤمنین(ع)، غلطنامه و متن نهجالبلاغه است. اين اثر چنان كه از نام او بر مىآيد، به صورت شعر مىباشد و شاعر بعد از آوردن متن عربى در صدر كتاب در قسمت زير آن ترجمه آن را به صورت شعر آورده است.
گزارش محتوا
مقدمه مترجم در باب انگيزه تألیف و توضيحاتى درباره اثر خويش مىباشد. در قسمت بعد شاعر گوشه از زندگانى اميرمومنين(ع) را با شعر بيان كرده است.
متن كتاب به اين گونه است كه ابتدا متن عربى با قلمى ريز و بدون اعراب در بالاى صفحه آمده است و در ادامه آن اشعار شاعر قرار گرفته است؛ همانند:
و من كتاب له عليهالسلام لما استخلف الى امراء الاجناد
اما بعد فانما اهلك من كان قبلكم. انهم منعوا الناس الحق فاشتروه، واخذوهم بالباطل فاقتدوه.
نامهاى است از آن حضرت به اميران لشكر هنگامى كه خليفه شد.
مردمى كه پيش از اين مىزيستند | خوار گرديدند و ديگر نيستند | |
حق مردم را ز ريشه سوختند | رشوه بگرفتند و دين فروختند | |
خلق را بردند سوى گمرهى | خلق هم دادند دل از ابلهى |
مبناى اصلى ترجمه اين است كه تا حد ممكن به توان عين مطلب اصلى را در ترجمه منعكس كرد؛ اما واقعيت اين است كه جز در مورد قرآن مجيد براى هر ترجمه ديگرى مىتوان بر حسب قابليتهاى زبان دوم يا فرهنگى كه مردم آن كشور دارند، تغييراتى را در متن اصلى داد كه علاوه بر آن كه حامل بار اصلى متن باشند، در عين حال متناسب با ذائقه خوانندگان زبان دوم باشند.
ايشان در مقدمه دارند كه «اينجانب نيز در بعضى از قسمتها دست به چنين تغييراتى زدهام و در بعضى جاها خصير. مثلا در نامهاى كه به عمروعاص نوشتهاند، مىفرماييد: اين كه تو به دنبال معاويه رفتهاى، در مثل چون سگيست كه به دنبال شيرى مىرود تا از ته مانده شكار او بخورد در اين جا من اين تشبيه را تغيير دادهام، زيرا حيف است كه انسان مطرودى؛ همچون معاويه را به شير تشبيه كرد و تازه سگ هم در فرهنگ ما اگر چه صفات منفى زيادى دارد؛ ولى به هر حال صفات مثبتى هم دارد و بهتر است كه اين دو دشمن واقعى دين را به چيزهايى تشبيه كرد كه در ذهن ما منفىتر باشند:
او چو گرگى كه شكارى مىدرد | تو چو گفتارى كه لاشه مىبرد |
همچنين هزاران تشبيه و استعاره و صنايع ادبى كه تراوش ذهن شاعر مىباشد، در اين اثر براى زيبايى و قابل فهم بودن آن گنجانده شده است.
وضعيت كتاب
كتاب داراى توضيحاتى در پانوشت كتاب مىباشد و بدون فهرست مىباشد.