علت نامگذاری خطبه «اشباح»
سه احتمال در مورد وجه نامگذارى خطبه 91 «نهج البلاغه» به خطبه «اشباح» بيان شده است: 1. «اشباح» كنايه از فرشتگان است و چون بخش مهمّى از اين خطبه، در مورد فرشتگان سخن گفته است به خطبه اشباح نامگذارى شده است. 2. كلمه «اشباح» در اين خطبه وجود داشته و «سيّد رضى» به حسب عادتش كه از خطبه گلچين مى كند و تمام آن را نقل نمى كند اين بخش از خطبه را انداخته است. 3. چون خطبه طولانى بوده و يكى از معانى اصلى «شَبَح» گسترش و وسعت و امتداد چيزى است، به اين نام ناميده شده است.
يكي از خطبه هاي «نهج البلاغه»، خطبه 91 است که به خطبة «اشباح» معروف است و از خطبه های درخشان امام علی(علیه السلام) می باشد. «مسعدة بن صدقه» از امام صادق(عليه السلام) نقل مى كند: «اميرمؤمنان(عليه السلام) اين خطبه را بر منبر كوفه به اين جهت ايراد كرد كه شخصى از امام(عليه السلام) خواست، خدا را آن چنان برايش توصيف كند كه گويا او را با چشم مى بيند، تا بر معرفتش افزوده گردد!».
در مورد علّت نامگذارى اين خطبه به عنوان «أشباح» ميان محقّقان گفتگو است. سه احتمال در اين باره داده شده است:
1. بعضى گفته اند، «اشباح» كنايه از فرشتگان است و از آنجا كه بخش مهمّى از اين خطبه، در مورد فرشتگان سخن مى گويد به خطبه «اشباح» نامگذارى شده است.
2. بعضى احتمال داده اند كه كلمه «اشباح» در اين خطبه وجود داشته و چون «سيّد رضى» عادت بر اين دارد كه از خطبه گلچين مى كند و تمام آن را نقل نمى كند اين بخش از خطبه را انداخته است و آن جمله، احتمالاً اين بوده است: «وَ كَيْفَ يُوصَفُ بِالْأَشْبَاحِ وَ يَنْعَتُ بِالْأَلْسُنِ الْفِصَاحِ»(1)؛ (چگونه ممكن است خداوند به اشباح و اجسام توصيف شود و چگونه ممكن است زبان هاى فصيح و گويا، قدرت بر بيان وصف او داشته باشند). اين جمله را مرحوم «صدوق» در كتاب «توحيد» در خطبه اى كه شباهت با قسمتى از خطبه اشباح دارد، آورده است.
3. احتمال ديگر در اين نامگذارى اين است كه، چون خطبه طولانى بوده و يكى از معانى اصلى «شَبَح» گسترش و وسعت و امتداد چيزى است،(2) به اين نام، ناميده شده است.(3)
پی نوشت:
(1). التوحيد، ابن بابويه، محمد بن على، محقق / مصحح: حسينى، هاشم، جامعه مدرسين، ايران، قم، 1398 قمری، چاپ: اول، ص 79، (باب التوحيد و نفي التشبيه).
(2). «ابن فارس» در معجم مقاييس اللغة، أحمد بن فارس، محقق / مصحح: عبد السلام محمد هارون، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1404 قمری، چاپ: اول، ج 3، ص 240 در تفسير «شبح» مى گويد: «أصْلٌ صَحيحٌ يَدُلُّ عَلى امْتدادِ الشَىءِ فى عَرض مِنْ ذلِكَ «الشَّبَحُ» وَ هُوَ الشَّخْصُ، سُمَّىِ بِذلِكَ، لأنَّهُ فيهِ إِمتِدادً اَو عَرضاً».
(3). گردآوری از کتاب: پيام امام اميرالمؤمنين(عليه السلام)، مكارم شيرازى، ناصر، تهيه و تنظيم: جمعى از فضلاء، دار الكتب الاسلامية، تهران، 1386 شمسی، چاپ: اول، ج 4، ص 18.