همانا خداى سبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمى ماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهد پرسيد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >   ترجمه ( محمدتقی جعفری)  >  نهي از فتنه ( خطبه شماره 5 )

خطبـه ها
نامـــه ها
حکمت ها
غرائب الکلم
برای دسترسی سریع به حکمت مورد نظر، شماره حکمت را وارد کنید

متن عربی

5-  و من خطبة له ( عليه السلام ) لما قبض رسول الله ( صلى الله عليه وآله ) و خاطبه العباس و أبو سفيان بن حرب في أن يبايعا له بالخلافة (و ذلک بعد أن تمت البيعة لأبي بکر في السقيفة، و فيها ينهى عن الفتنة و يبين عن خلقه و علمه) :
النهي عن الفتنة
أَيُّهَا النَّاسُ شُقُّوا أَمْوَاجَ الْفِتَنِ بِسُفُنِ النَّجَاةِ وَ عَرِّجُوا عَنْ طَرِيقِ الْمُنَافَرَةِ وَ ضَعُوا تِيجَانَ الْمُفَاخَرَةِ أَفْلَحَ مَنْ نَهَضَ بِجَنَاحٍ أَوِ اسْتَسْلَمَ فَأَرَاحَ هَذَا مَاءٌ آجِنٌ وَ لُقْمَةٌ يَغَصُّ بِهَا آکلُهَا وَ مُجْتَنِي الثَّمَرَةِ لِغَيْرِ وَقْتِ إِينَاعِهَا کالزَّارِعِ بِغَيْرِ أَرْضِهِ.
خلقه و علمه
فَإِنْ أَقُلْ يَقُولُوا حَرَصَ عَلَى الْمُلْک وَ إِنْ أَسْکتْ يَقُولُوا جَزِعَ مِنَ الْمَوْتِ هَيْهَاتَ بَعْدَ اللَّتَيَّا وَ الَّتِي وَ اللَّهِ لَابْنُ أَبِي طَالِبٍ آنَسُ بِالْمَوْتِ مِنَ الطِّفْلِ بِثَدْيِ أُمِّهِ بَلِ انْدَمَجْتُ عَلَى مَکنُونِ عِلْمٍ لَوْ بُحْتُ بِهِ لَاضْطَرَبْتُمْ اضْطِرَابَ الْأَرْشِيَةِ فِي الطَّوِيِّ الْبَعِيدَةِ.


متن فارسی

خطبه اي است از آن حضرت (علیه السلام): در آن هنگام که رسول خدا (صلي الله عليه و آله )از دنيا رفت، عباس و ابوسفيان؛ اميرالمومنين (علیه السلام) را مخاطب قرار دادند که با او بيعت کنند (اين گفتگو پس از تمام شدن بيعت با ابوبکر در سقيفه بوده است). و در اين خطبه از آشوبگري نهي مي کند و درباره اخلاق و علم خود توضيحي مي دهد.

اي مردم،امواج طوفاني فتنه ها را که حيات شما دريانوردان اقيانوس هستي را به تلاطم انداخته است، با کشتي هاي نجات بشکافيد و پيش برويد. از راه عداوت و نفرت از يکديگر برگرديد، و طريق مهر و محبت پيش بگيريد. تاج هاي فريباي مباهات و افتخار به يکديگر را از تارک خود برداريد و بر زمين نهيد. آن کس به مقصود خويشتن نائل گشت که پر و بالي داشت و به پرواز در آمد، يا فاقد قدرت بود، از هجوم به مخاطرات خودداري کرد و آسوده گشت. اينگونه زمامداري مانند آبي کثيف است که با مشقت بياشامند و چونان لقمه ناگواري است که با خوردنش به غصه و اندوه گرفتار آيند. کسي که دست به چيدن ميوه نارس ببرد، چونان کشاورزاست که در غير زمين خود بکارد. اگر سخني در حقيقت زمامداري بگويم، مدعيان به حرص و طمع رياست متهم خواهند ساخت! اگر سکوت کنم، خواهند گفت:
 علي از مرگ مي ترسد! شگفتا! پس از تن در دادن به آنهمه مخاطرات و تکاپوها در کارزارها، من از مرگ مي ترسم؟! سوگند به خدا، انس فرزند ابوطالب با مرگ، بيش از انس کودک شيرخوار است به پستان مادرش. سکوت من از روي علمي است پوشيده بر ديگران که اگر ابرازش کنم، مانند لرزش طناب آويخته در چاههاي عميق، به خود لرزيده در اضطراب فرو خواهيد رفت.

قبلی بعدی