نهج البلاغه و اشعار شهریار(2)
از مطالعه بیت استاد شهریار و حدیث امام علی (ع) که در ذیل ذکر گردیده ، استفاده از فرصت جوانی را می توان متوجه شد.
تا جوانی ز فقر شکوه مکن
ثروتی بهتر از جوانه نیست
"الآن عباد الله و الخناق مهمل و الروح مرسل" " فی فیفه اللرشاد و راحه الاجساد ." هم اینک ، ای بندگان خدا ، تا در کمند مرگ گرفتار نگشتید و تا آزادی داشته و می توانید طریق رشد را به خوبی بپیمایید و بدن شما در آسایش است، از فرصت ها استفاده کنید."(نهج البلاغه ،خطبه 83)
از مطالعه این بیت :
دانش اگر داد به نااهل دست
تیغ تود در کف زنگی مست
و این حدیث " وآخر قد تسمی عالما و ایس به فاقتبس جهائل من جهال و اضالیل من ضلال." " دسته دیگری دانشمند نامیده می شوند و دانشمند نیستند ، مقداری جهل و نادانی را از جاهلان گرفته و مطالب گمراه کننده ای از گمراهان فراهم آورده است. (نهج البلاغه ،خطبه 87) می توان دریافت که ایثن سخن شهریار ، با این حدیث حضرت امام علی (ع) ، در مذمت و نکوهش جاهل عالم نما است.
توکل بر خدای سبحان و ارزش و جایگاه توکل در دیوان شهریار :
کشتی شکسته دست ز جان شوید از تو نه
آنجا که عاجز آمده تدبیر ناخدا
"من توکل علیه کفاه و من ساله اعطاه." " کسی که به خدا توکل کند دستش را می گیرد و کسی که از او چیزی بخواهد ، عطا می کند."(نهج البلاغه ،خطبه 90) ،تناسب داشته و مرتبط است.
از اعتقادات اصلی مسلمانان حضور همه جایی خداوند است که این موضوع را در تطابق این ابیات :
از همه سوی جهان جلوه او می بینم
جلوه اوست جهان کز همه سو می بینم
تا که در دیده من کون و مکان آینه گشت
هم در آن آینه آن آینه رو می بینم
با این حدیث " الحمد لله . والظاهر فلا شئ فوقه و الباطن فلا شئ دونه " سپاس خدایی را که آن قدر هویداست که چیزی بالاتر از آن ظهور او نیست و از چشم مادی ما آن چنان پنهان است که همانند ندارد (نهج البلاغه ،خطبه 96) می توان دریافت.
این دو بیت شهریار
شرف به دانش و دین است و از آن لوازم آن
فروتنی است که موزون قبای قامت ماست
شرافت نسب از انبیا ست با تو ولی
ستون عرش خدا با کجی نیاید راست
با این حدیث امام علی (ع) "العالم من عرف قدره و کفی بالمرء جهلا الا یعرف قدره " "بر ضرورت خود شناسی تکیه و تناسب دارد." دانای راستین کسی است که قدر خود را بداند و از نشانه جهالت ، آن است که قدر خود را نشناسد." (نهج البلاغه ،خطبه 103)
ارزش ایمان و جایگاه آن را می توان از قرائت این شعر شهریار "
توسل، چارده معصوم را کن
که قرآن خواندشان سبع المثانی
و
گفتی که مرانید گدا را از در
من نیز نرانده ام تو خود می دانی
من هم که گدای توام ای باب نجات
اما تو چگونه این گدا میرانی
با این حدیث امام علی (ع) دریافت:
ان افضل ما توسل به المتوسلیون.... الایمان و برسوله ، همانا، بهترین چیزی که می توان با آن به خدا نزدیک شد، ایمان به او و پیامبر اوست.(نهج البلاغه ،خطبه 110)
این ابیات استاد شهریار :
ای بر سر بر ملک ازل تا ابد خدا
وصف تو از کجا و بیان من از کجا
تنها تویی که هستی و غیر از تو هیچ نیست
ای هر چه هست و نیست به تنهایت گوا
خورشید را دلیل وجود آفتاب بس
باید که این دلیل بود عین مدعا
با این خطبه امام علی (علی) کیف یصف الهه من یعجز عن صفه مخلوق مثله، چگونه می تواند، پروردگار خود را توصیف کند، کسی که از توصیف مخلوقی ،همچون خود ، عاجز است(نهج البلاغه ،خطبه 111) همخوانی دارد و بر ناتوانی عقول انسانی از درک صفات خداوندی دلالت می نماید.
بدرستی که دین اسلام کامل ترین و برترین ادیان است و دین خدا یکی است و راه دین هم یکی است.این موضوعی است که از مقایسه این ابیات استاد شهریار :
دین خدا نیست به جز راه راست
راه که کج شد نه به سوی خداست
راه یکی رهبر و مقصد یکی است
موسی و عیسی و محمد یک است
این سه ره ای سالک کوی اله
منتهی آید به یکی شاهراه
با این سخن امام علی (علی) الا و ان شرایع الدین واحده، آگاه باشید که همانا راه های دین الهی یکی است و اختلافی در آن نیست .(نهج البلاغه ،خطبه 120) می توان دریافت امیدواری به آینده و اعتقاد به ظهور منجی در آخر الزمان از مضامین قابل درک از مقایسه این دو بیت استاد شهریار .
پیر کنعانم و گردم به سر چاه فراق
بو که آن یوسف گل پیرهن آید بیرون
بوی پیراهن آن یوسف گم گشته بیار
تا که یعقوب ز بیت الحزن آید بیرون
با این سخن حضرت علی (ع) است: الا و ان من ادرکها منا یسری فیها سراج منیر و یحذو فیها علی مثال الصالحین، آگاه باشید !همانا یکی از ما اهل بیت در آینده در امواج حوادث با چراغی درخشنده راه می پیماید و با راه و رسم صالحان و پاکان عمل می کند.(نهج البلاغه ،خطبه 150)
برای برای پی بردن به نقش و جایگاه ایمان و علم در دیوان شهریار و کلام امیرمؤمنان در نهج البلاغه کافی است که این دو بیت را :
به خصال علم و دانش رسد آدمی به جایی
که فرشته رشکش آید به خصال آدمیت
به دو بال مرغ نتوان ز ملک گذشتن اما
به خدا توان رسیدن به دو بال آدمیت
و با این سخن حضرت علی (علی) در نهج البلاغه مطابقت دهیم .
و بالایمان یعمر العلم و با ایمان ، علم و دانش آبادان می شود.(نهج البلاغه ،خطبه156)
این بیت استاد شهریار :
هم با یاد امت بود و اینش معدلت آری
کجا سلطان عادل با رعیت بی رعایت بود
و این سخن حضرت علی (علی) و اعنقتکم من ربق الذل و حلق الضیم شکرا منی للبر القلیل ، شما را از اسارت و بندگی و زنجیر های ستم نجات دادم که سپاس گزاری من برابر نیکی اندک شماست.(نهج البلاغه ،خطبه 159)
در مورد نقش امام علی (علی) در رهایی امت تناسب دارد.
این بیت شهریار :
بارما شیشه تقوا و سفر دور و دراز
گر سلامت بتوان بار به منزل بردن
با این سخن حضرت علی (علی) بر اندوختن تقوی به عنوان توشه سفر آخرت دلالت می کند .اوصیکم عبادالله بتقوی الله فانها خیر ما تواصی العباد به و خیر عواقب الامور عندالله ، ای بندگان خدا ، شما را به تقوی سفارش می کنم ، چرا که پرهیزگاری بهترین سفارش به بندگان خدا و بهترین سرانجام بندگان خدا نزد اوست.(نهج البلاغه ،خطبه 173)
ضرورت استقامت و پایداری موردی است که ما می توانیم از بیت استاد شهریار و سخن امام علی (علی) متوجه شویم :
با یکی بستم و دست از همه شستم آری
مشکل هر دو جهان را به خود آسان کردم
فاستقیموا علی کتابه و علی منهاج امره و علی الطریق الصالحه من عبادته. بندگان خدا، در صراط قرآن و در راه تامین خواسته های خدا و در تداوم سیده بندگان صالح او، استقامت ورزیده و پایدار بمانید.(نهج البلاغه ،خطبه 176)
چون است که ما خدای خود نشناسیم
ور زآن که شناسیم از او نهراسیم
هم مشرک و هم خداشناس از آن رو
بازیچه دست هر خدا نشناسیم
و این سخن ارزشمند حضرت علی (ع) دریافت می شود: لو فکروا فی عظیم القدره.... لرجعوا الی الطریق. اگر در عظمت قدرت الهی بیندیشید.... بدون تردید در صراط هدایت قرار خواهند گرفت.(نهج البلاغه ،خطبه 185)
این ابیات استاد شهریار :
سیل آمد و در ربود یارانم را
پیچید بساط تو بهارانم را
من بر سر خاکشان بچشم ابر بهار
می بارمشان گوهر بارانم را
با این سخن حضرت علی (ع) : این اخوانی الذین رکبوا الطریق و مضئوا علی الحق؟ این عمار؟ این ابن تیهان ؟ و این ذوالشهادتین؟ و این نظراؤهم من اخوانهم الذین تعاقدوا علی المنیه و ابرد برو سهم الی الفجره؟.برادرانم کجائید، آنان که همواره پا به رکاب بوده و راه حق را پیمودند؟ عمار یاسر کجاست؟ ابن تیهان کجاست؟ (مالک اولین انصاری مسلمان) ذوشهادتین کجاست؟ (خزیمه بن انصاری) و نیز همگامان آنان کجایند؟ آنان که میثاق جان بازی بسته تا آنجا که سرهای آنان برای ستم گران در سال گشت.(نهج البلاغه ،خطبه 182)در یاد یاران شهید تناسب و هم خوانی دارد.
دعوت جوانان به شب زنده داری و ذکر یاد خدا را از این ابیات استاد شهریار :
جوانا مهلت امروز دریاب
که فردایی بماند یا نماند
اگر قرضی به گردن داری از خلق
برو باری قضا کن تا نماند
همین امروز می کن کار امروز
که فردا جز پی فردا نماند
جهان رویاست تا چشمی گشودی
به دستت چیزی از رویا نماند
بگور تنگ و تنهایی بیندیش
که کس در تنگنا تنها نماند
و این کلام امیر مؤمنان :اشهروا عیوبکم و اضمروا بطونکم. چشم خود را بیدار کنید و به راز و نیاز شبانه و سحرگاهان بپردازید و از شکم بارگی و پرخوری بپرهیزید.(نهج البلاغه ،خطبه 183)می توان دریافت.
این بیت استاد شهریار :
کار ما چیدن و آئین فلک برچیدن
عمر واکردن و پیچیدن طومار قضاست
با این سخن امام علی (ع) فان غدا من الیوم قریب ما اسرع الساعات فی الیوم و اسرع الایام فی لشهر و اسرع الشعور فی السنه و اسرع السنین فی العمر. بدون تردید روز آینده نزدیک است ، چه به سرعت ساعت ها در روز و روز ها در ماه ها و ماه ها در سال و سال ها در طول عمر، می گذرد.(نهج البلاغه ،خطبه 188)بر گذرانی بدون عمر و ناپایداری دلالت دارد.
و این ابیات استاد شهریار :
گفت دهری که پس از مردن میعادی نیست
نفی کز روی یقین نیست هم از نادانی است
گفتم از ما حرجی نیست اگر حشر نبود
لیک اگر بود بفرمای که تدبیر تو چیست
با این سخن حصرت علی (ع) "فان الغایه القیامه و کفی بذلک و اعظا لمن عقل و معتبرا لمن جهل " " سر منزل واقعی زندگی، قیامت است و این مساله پند و اندرزی است از خردمندان و عبرت و بانگ بیدار باش برای جاهلان"(نهج البلاغه ،خطبه 190) در بیان یاد مرگ و قیامت و پندپذیری از دنیا و ناپایداری آن تناسب دارد.
این ابیات استاد شهریار :
چو بر حسین (ع) بگریی به حشر خندانی
هرآن دو دیده که نگریست سخت مغبون شد
چه آتشی است که می جوشد اشکها گویی
که چشم ها همه کارون و سینه کانون شد
با این سخن امام علی (ع) :"الذین کانت اعمالهم فی الدنیا زاکیه و اعینهم باکیه " " مومنان همان کسانی هستند که به کردارهای پاک در دنیا می پردازند و چشمان شان گریان است" (نهج البلاغه ،خطبه 190) در بیان ارزش گریه از خوف خدا تناسب و تطابق دارد.
این بیت استاد شهریار :
نام آوران نشانه تیر حوادثند
آنجا که ننگ و نام بود بخت و کام نیست
"جعل الله لهم من مضایق البلاء فرجا" " خدا در سرانجام دشواری ها و سختی ها ،گشایش و پیروزی را برای آنان منظور داشته است "(نهج البلاغه ، خطبه 192)"
مؤید این موضوع اند که رفاه و راحتی انسان در سختی هاست.
برای پی بردن به فضیلت و سجایای امیر مؤمنان کافی است که این ابیات استاد شهریاررا
قدم نمی نهد الا به جای پیغمبر
که بر سبیل جهاد سیر عارف کامل
من علی شاه ولایت بدون عالم سمر ستم
شهر علم است رسول الله و من باب و در ستم
با این سخن خودش در نهج البلاغه مطابقت دهیم:
"و لقد کنت اتبعه اتباع الفصیل اثر امه یرفع لی فی کل یوم من اخلاقه علما و یامرنی بالاقتداء به ." " و البته من ، چونان فرزندی که همواره با مادر است سایه وار، رسول خدا را همراهی می کردم و او نیز هر روز نکته ای تازه و بعدی از ابعاد اخلاقی را به من آموخت و از من می خواست تا آنان را به کار بندم."(نهج البلاغه ،خطبه 193) در بیان این موضوع که روشن بینی در سایه تقوا است تناسب دارد.
برای شناخت دنیا می توان این ابیات استاد شهریار را :
تازه جهان هم قفسی بیش نیست
پیر شود هر که در او بیش زیست
یا به فرار است از این تنگ جای
جان به فشار است در این تنگنای
جان تو مرغی است بلند آشیان
خو نکند،با قفس خاکیان
چون قفس خاکی تن بشکند
کون و مکان عرصه جولان ک
ولیکن زندگی مجموعه پست و بلندی هاست
سرازیرش به آسانی و سربالا به دشواری است
با این سخن امام علی (ع) مطابقت دارد :" و احذرکم الدنیا فانها دار شخوص و محله تنغیص ساکنها ظاعن و قاطنها بائن " " شما را نسبت به توجه افراطی به دنیا و دنیازدگی هشدار می دهم زیرا دنیا خانه رخت بر بستن و کوی تلخ کامی و نامرادی است ، ساکنان آن در آستانه کوچ و جاگرفتگان آن آماده جدایی و دل بریدن هستند."(نهج البلاغه ،خطبه 196)
نویسنده :علی خوشه چرخ آرانی