نسخههاي نيشابوري نهجالبلاغه
اشاره: يكي از مطالب قابل تحقيق درباره نسخههاي متعدد نهجالبلاغه، بحث ارتباط اين نسخهها با يكديگر است. به سخن ديگر اين پرسش قابل طرح است كه چگونه ميتوان نسخههاي اساس نهجالبلاغه را كه نسخههاي بعدي از روي آنها استنساخ شدهاند بازشناخت. خوشبختانه فهرستهاي خوبي از نسخههاي خطي نهجالبلاغه به چاپ رسيده كه ميتوانند اساس تحقيق درباره اين موضوع قرار گيرند. نوشتار حاضر به معرفي دو نسخه كهن از نهجالبلاغه ميپردازد و تلاش دارد بر اساس برخي خصوصيات اين نسخهها، نسخههاي كتابت از روي آنها را شناسايي كند.
در تحقيقات فراواني كه تا به حال درباره نهجالبلاغه انجام شده است، جاي بحث از نسخههاي نهجالبلاغه و ارائه شيوه يا شيوه هايي براي تفكيك اين نسخهها از يكديگر خالي است. اين را ميدانيم كه نسخههاي نهجالبلاغه به روايت شاگردان سيد رضي (متوفي 406) انتشار يافته است و البته اين نسخهها به دليلي كه در ادامه اشاره ميشود، اندكي با يكديگر تفاوت دارند. سيد رضي در آغاز و انجام نهجالبلاغه اشاره ميكند كه در پايان هر باب، چند برگي را سفيد نهاده تا اگر مطلب تازهاي به دست آورد، در آنها استنساخ كند. همين امر موجب تفاوتهايي در نسخههاي نهجالبلاغه شده است. بنابراين شناخت دو مسئله در بحث نسخهشناسي نهجالبلاغه اهميت دارد. نخست شناخت اينكه، نسخههاي موجود به روايت كدام يك از شاگردان سيد رضي است و ديگر آنكه نسخههاي موجود از روي كدام يك از آن نسخههاي اساس استنساخ شده است. يكي از شروح كهن نهجالبلاغه، شرحي است به نام معارج نهجالبلاغه كه ظهيرالدين علي بن زيد بيهقي (متوفي 566)، عالم نامدار خراساني نگاشته است. بيهقي در آغاز شرح خود بر نهجالبلاغه متذكر شده كه نهجالبلاغه را نزد حسن بن يعقوب بن احمد قاري در 516 قرائت كرده و حسن بن يعقوب نيز نهجالبلاغه را به سماع از جعفربن محمد درويستي (متوفي حدود 474) به روايت محمدبن همام بغدادي از سيد رضي روايت كرده است. بر اساس نسخههاي خطي موجود از نهجالبلاغه به كتابت پدر حسن بن يعقوب، يعقوب بن احمد، ميدانيم كه عالمان نيشابوري با اين كتاب آشنا بودهاند و ظاهراً آن را به همين طريق مذكور (ص34) در آغاز شرح بيهقي، يعني روايت محمدبن همام بغدادي، ميشناختهاند. اين طريق روايت نهجالبلاغه در ميان اماميه نيز متداول است. نسخهاي كهن و به تاريخ كتابت 494 از روي نسخه كتابت شده توسط يعقوب بن احمد باقي مانده كه حسن السعيد آن را به طريق عكسي منتشر كرده است. اين نسخه را يكي از سادات خراساني به نام فضلالله بن طاهر بن المطهر الحسيني در چهارم رجب 494 كتابت كرده است. گرچه وي به صراحت اشاره نكرده كه اين نسخه را از روي نسخه يعقوب بن احمد کتابت کرده اما در پايان نسخه خود اشعاري از وي آورده و قبل از نقل آنها گفته است: «كتب الاستاذ الامام ابويوسف يعقوب بن احمد رحمهالله علي نسخته من هذا الكتاب بخطه...».
سپس چند شعر از ابو يوسف در مدح نهج البلاغه نقل کرده است و بعد از آن در اشاره به اشعاري که فرزند ابو يوسف سروده گفته است: «و اقتدي به ابنه الاستاذ الامام ابوبكر الحسن بن يعقوب أدام الله توفيقه...». نسخهاي كه احمد بن يعقوب كتابت كرده موجود است و ظاهراً تا به حال اهتمامي به چاپ آن صورت نگرفته است.
يكي از شاگردان كمتر شناخته شده سيدرضي، فردي به نام حسين بن علي بن احمد حسيني جويني است. مطلب چنداني درباره وي دانسته نيست، جز آنكه وي عموي يكي از سادات بنام نيشابور، يحيي بن اسماعيل حسيني (قرن ششم)، بوده است، از خلال مطالبي كه در شرح حال يحيي بن اسماعيل آمده، در مييابيم كه جويني، عالمي برجسته و يكي از اثبات زيديه و طريق اتصال عالمان زيدي ايراني به مؤلفان آثار زيديه بوده است. از جمله آثاري كه يحيي بن اسماعيل به روايت از عم خود، جويني، روايت كرده، نهجالبلاغه است كه جويني آن را به روايت از سيدرضي در ثبت خود داشته است.(براي آگاهي از روايت نهجالبلاغه توسط زيديه ر.ك: محمد كاظم رحمتي، «نويافتههايي درباره نهجالبلاغه»، كتاب ماه دين، شماره 68-69، خرداد و تير1382، ص84-88). عالمان زيدي يمني از طريق زيديه ايران با نهجالبلاغه آشنا شدند. يكي از شاگردان يحيي بن اسماعيل فردي به نام عمرو بن جميل نهدي در 598 در محله شادياخ نيشابور در مدرسه يحيي بن اسماعيل اجازه روايت نهجالبلاغه را از وي اخذ كرده است. همچنين شاگرد ديگر يحيي بن اسماعيل، احمد بن زيد جامي بيهقي بروقني، عالم و محدث ايراني زيدي، نيز نهجالبلاغه را به روايت استاد خود در ثبت داشته است. اين دو عالم زيدي به يمن مهاجرت كردند و در آنجا علاوه بر روايت كتاب نهجالبلاغه شرح کهن ديگري بر اين کتاب به نام اعلام الرواية علي نهج البلاغه تأليف صدرالدين علي بن ناصر حسيني را روايت كردهاند كه به تحقيق محقق گرانقدر، شيخ عزيزالله عطاردي با عنوان اعلام نهجالبلاغه در ايران به چاپ رسيده است. مهمترين عالم زيدي ايراني مهاجر به يمن، راوي نهجالبلاغه از اين دو تن، مرتضي بن سراهنگ مرعشي (متوفي بعد از 614 ق) است كه عالمان زيدي يمن، طريق خود در روايت نهجالبلاغه را از طريق وي به سيدرضي اسناد ميدهند. نكته جالب توجه در اين ميان، باقي ماندن اين نسخه، يعني نسخه روايت شده حسين بن علي جويني از سيدرضي درميان نسخههاي خطي يمني است. در ميان نسخههاي خطي ارزشمندي كه به تازگي از يمن به ايران آورده شده (مجموعه طاووس يماني)، نسخهاي كهن از نهج البلاغه وجود دارد. بر اساس شواهدي در اين نسخه، ميتوان آن را همان نسخه روايت شده جويني دانست. در انجام اين نسخه آمده است: «تمّ كتاب نهجالبلاغه بلطف الله تعالي و عونه فله الحمد. و نقل من نسخة بخط السيد الشريف الفاضل شرفالدين ابي طالب المرتضي بن سراهنگ المرعشي الحسيني و الحمدلله و صلواته علي سيدنا محمدوآله». همچنين در حاشيه اين صفحه از نسخه آمده است: «بلّغ معارضة و تصحيحاً و حراسة علي نسخة الاصل بحمدالله تعالي و منّه». اجازهاي نيز در انتهاي اين صفحه آمده است كه بر سماع و قرائت نسخه نزد مرتضي بن سراهنگ دلالت دارد. متن اين اجازه چنين است: «سمع هذا الكتاب المسمي بنهج البلاغه قراءة من أوله الي آخره الشيخ الفاضل الكامل منصوربن مسعود بن عباس/ عياش و حضر السماع الفقيه السيد العالم سليمان بن شريح و أنا انظر في نسخة صحيحة معارضة بنسخة السيد الشريف الفاضل العالم شرفالدين شيخ العترة الطاهرة التي قرأتها عليه و هو المرتضي بن سراهنگ الحسيني المرعشىو أجزت لها رواية ... و كتب العبد الفقير الي رحمة الله احمد بن محمد بن اكوع في شهر الله الأمم رجب سنة سبع و ثلاثين سبعمائة و الحمدلله حق حمد و صلواته علي رسوله سيدنا محمد و آله و سلامه و هو حسبنا و نعمالوكيل» همچنين در پايان نسخه بخش كوتاهي با عنوان «زيادة من نسخة كتبت علي عهد المصنف» آمده كه كلماتي كوتاه از حضرت امير در ذيل آن نقل شده است و در انتهاي آن با ذكر عبارت «انتهت الزيادة» به پايان يافتن عبارت تصريح شده است و در ادامه عبارتهايي درباره نقش مهرهاي حضرت امير نقل شده است (نقوش خواتيم اميرالمؤمنين علي عليهالسلام). پس از اين بخش كوتاه، چند بيت شعر در ستايش نهجالبلاغه به نقل از ابويوسف يعقوب بن احمد نقل شده است. اين ويژگيها، نشان ميدهد كه اين نسخه همان نسخه نهجالبلاغه به روايت جويني است كه يحيي بن اسماعيل اجازه روايت آن را به دو عالم زيدي پيشگفته داده است. به علاوه، همين ويژگيها ما را در شناخت نسخههايي که بر اساس اين نسخه كتابت شده است ياري ميدهد. به اين منظور بايد به سراغ فهارس نسخههاي خطي رفت.
به تازگي كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي (ره) كتابي به نام نسخه هاي خطي كهن و نفيس نهجالبلاغه و شروح، گزيدهها و ترجمههاي آن در كتابخانه بزرگ آيت الله العظمي مرعشي نجفي (ره)، به نگارش سيد محمود مرعشي نجفي (قم، 1381/1424) منتشر كرده است. نكته جالب توجهي كه در اين فهرست جلب نظر ميكند، نسخههاي خطي با ويژگيهاي شرح داده شده در قبل است كه ميتوان آنها را نسخههايي كتابت شده از نسخه نيشابوري نهجالبلاغه به روايت جويني دانست. اين نسخهها غالباً يمني است. همه اين نسخهها داراي بخش زيادات است. اين نسخهها را به دو دسته ميتوان تقسيم كرد: 1. نسخههايي يمني كه همانند ديگر نسخههاي خطي نهجالبلاغه جملگي كتابت شده از روي نسخه معرفي شده به روايت جويني است. 2. نسخههاي غير يمني كه از روي نسخه نيشابوري نهجالبلاغه به روايت جويني از سيد رضي كتابت شده است. به واسطه ويژگيهاي خاص نسخه يمني (بخش زيادات) اكنون امكان شناسايي و دستهبندي برخي از نسخههاي نهجالبلاغه وجود دارد.
منبع :محمد كاظم رحمتي؛كتاب ماه دين سال هفتم شماره 10- شماره مسلسل 82- مرداد 83