1267. آهسته و پیوسته
قلیل تدوم علیه، ارجی من کثیر مملول منه.
کار کمی که پیوسته باشد، بهتر از کار زیادی است که خسته کننده باشد. ( حکمت 278)
1268. دو گونگی کار مردم دنیا
الناس فی الدنیا عاملان: عامل عمل فی الدنیا، قد شغلته دنیاه عن آخرته، یخشی علی من یخلفه الفقر، و یامنه علی نفسه، فیفنی عمره فی منفعه غیره. و عامل عمل فی الدنیا لما بعدها، فجاه الذی له من الدنیا بغیر عمل فاحرز الحظین معا، و ملک الدارین جمیعا، فاصبح وجیها عند الله، لا یسال الله حاجه فیمنعه.
مردم در کارهای این دنیا بر دو نوع اند: یکی آن که عمل در دنیا برای دنیا انجام می دهد. دنیا او را از آخرت مشغول می سازد و او از فقر کسانی که پس از وی به جا می مانند (مثل اولاد) می ترسد. در عین حال بیمی از فقر برای خود ندارد. او عمر خود را در راه منفعت دیگری سپری می کند.
دیگری آن که در این دنیا عمل برای پس از این دنیا (ابدیت) انجام می دهد، پس آنچه نصیب او از دنیا بود نیاز به کوشش به سراغ او می آید، در نتیجه هم نصیب دنیا را می برد و هم نصیب آخرت را و هر دو سرای (فانی و باقی) را با هم به دست می آورد و در نتیجه در نزد خدا شریف و صاحب امتیاز می گردد و حاجتی را از خدا مسألت نمی کند که خداوند آن را به وی عطا نفرماید. ( حکمت 269)
1269. کار با سرعت
الا فاعملوا فی الرعبه کما تعلمون فی الرهبه.
هان! در حال رغبت، همان گونه کار کنید که در حال ترس کار می کنید. ( خطبه 28)
1270. ارزش کار
العمل العمل، ثم النهایه النهایه، و الاستقامه الاستقامه، ثم الصبر الصبر، والورع والورع! ان لکم نهایه فانتهوا الی نهایتکم.
کار کنید و کار کنید و آن را به پایانش رسانید و در آن پایداری کنید، آن گاه شکیبایی ورزید و پارسا باشید. همانا شما را پایانی است، پس خود را به آن پایان (بهشت) رسانید. ( خطبه 176)
1271. رابطه بین کار و نسب
من ابطاء به عمله، لم یسرع به نسبه.
هر کس کارش او را کند برد، نسبش (حسبش) او را شتابان نبرد. ( حکمت 23)
1272. راهی به سرای آرامش
اعلموا! رحمکم الله، علی اعلام بینه. فالطریق نهج یدعو الی دار السلام، و انتم فی دار مستعتب علی مهل و فراغ؛ والصحف منشوره، و الاقلام جاریه، و الابدان صحیحه و الالسن مطلقه، و التوبه مسموعه، و الاعمال مقبوله.
کار کنید! رحمت خدا بر شما باد، با توجه به نشانه های آشکار حق کار کنید؛ زیرا که این راه روشن شما را به سرای آرامش (بهشت) می کشاند و شما در سرایی هستید که از روی فرصت و فراغت می توانید خشنودی پروردگار را به دست آورید، در جایی هستید که نامه های اعمال باز است و قلم ها در کار و بدن ها سالم و زبان ها رها و توبه شنیده می شود و کارها پذیرفته می گردد. ( خطبه 94)
1273. سستی در امور
من اطاع التوانی ضیع الحقوق، و من اطاع الواشی ضیع الصدیق.
هر که در کارش سستی کند، حقوق دیگران را ضایع خواهد کرد و کسی که از گفته سخن چین پیروی نماید، دوست خود را از دست می دهد. ( حکمت 239)
1274. تفاوت بسیار میان دو کار
شتان ما بین عملین: عمل تذهب لذته و تبقی تبعته، و عمل تذهب مؤ ونته و یبقی اجره.
چه بسیار تفاوت است میان دو کار: کاری که لذتش از بین می رود و رنجش باقی می ماند و کاری که رنج و زحمتش می رود و پاداش آن می ماند. ( حکمت 121)
1275. انجام خیر و بزرگ بودن آن
افعلوا الخیر و لا تحقروا منه شیئا؛ فان صغیره کبیر، و قلیله کثیر، و لا یقولن احدکم: ان احدا اولی بفعل الخیر منی؛ فیکون و الله کذلک. ان للخیر و الشر اهلا، فمهما ترکتموه منهما کفاکموه اهله.
کار خیر انجام دهید و هیچ مقدار از آن را کوچک نشمارید؛ زیرا کوچک آن بزرگ و کمش زیاد است و هیچ کدام از شما نگوید فلان کس در انجام خیر از من سزاوارتر است، که به خدا سوگند، چنین خواهد شد (و او انجام خواهد داد) و خوب و بد را اهلی است که هرگاه آن را ترک کردید دیگری آن را به جای شما انجام خواهد داد. ( حکمت 422)
1276. بشارت به کار سودمند
من حذرک کمن بشرک.
آن که تو را (از کار زیان آور) بیم دهد، مانند کسی است که تو را (به کار سودآور) بشارت دهد. ( حکمت 59)
1277. ارزش انسان
قیمه کل امری ما یحسنه.
ارزش هر کس به اندازه کار نیک او است. ( حکمت 81)
1278. کوتاهی کردن در کار نیک
التقصیر فی حسن العمل اذا وثقت بالثواب علیه غبن.
کوتاهی کردن در کار نیک هرگاه به پاداش آن اطمینان داشته باشی، یک غبن است. ( حکمت 384)
1279. نیرومند در نیکوکاری باش!
لا تکونن علی الاساه اقوی منک علی الاحسان.
هیچ گاه نباید بر زشتکاری نیرومندتر از نیکوکاری باشی. ( نامه 31)
1280. گیاه کردار
اعلم ان لکل عمل نباتا، و کل نبات لا غنی بن عن الماء، و المیاه مختلفه؛ فما طاب سقیه، طاب غرسه و حلت ثمرته. و ما خبث سقیه، خبث غرسه و امرت ثمرته.
بدان که هر کرداری را گیاهی است و هیچ گیاهی از آب بی نیاز نیست و آب ها گوناگون اند. پس، هر گیاهی که با آب پاک و نیکو آبیاری شود، درختش نیکو و میوه اش شیرین می شود. ( خطبه 154)