نمایش مطالب
41
تا
50
از
53
انسان بخیل، نادان، ستمکار و بی دین، هرگز شایستگی رهبری جامعه را نخواهد داشت؛ چرا که رهبری، رکن اصلی در رشد و پیشرفت جامعه است و انسان های نالایق، جامعه را به پرتگاه سقوط نزدیک می کنند.
منطق قرآن، منطقی است که متاسفانه از نظر تاریخی، قبل از آنکه دقایق آن مکشوف گردد و سنت علمی اسلامی، پایه های خود را بر آن استوار کند، با پدیده های سنت علمی دیگر آمیخته شد و بهره ای که ممکن بود از صفا و پاکی آن برده شود، میسور نگشت .
جهان بيني حاکم بر رفتار اقتصادي، فلسفه نظام اقتصادي است. مقصود از نظام اقتصادي، مجموعه اي از الگوهاي رفتاري است که شرکت کنندگان در نظام را به يک ديگر و به اموال و منابع پيوند مي دهد، و در مسير اهدافي معيّن، به نحو هماهنگ، براي کسب بيش ترين کاميابي اقتصادي سامان مي يابد. در فلسفه اقتصاد، رابطه خدا با جهان طبيعت، در رابطه خالقيّت، ربوبيّت، مالکيّت، احاطه و سلطه و قيّوميّت آشکار مي شود.
استفاده از ساختار تخیل جامعه شناسی در راستای تبیین مساله اصالت فرد یا جامعه از دیدگاه نهج البلاغه در مرحله ی شاخص سازی به معرفی نمونه‌‌هایی از شاخصهای مفاهیم تحلیلی« ساخت اجتماعی »،« دیالکتیک» مورد نظر در طرح تحقیق پرداخته می‌شود.
اصولا نظر اسلام، با توجه به استناد به گفتار و رفتار امام علی(ع)، در باره رفاه عمومی چیست؟ آیا با تکیه بر سیره زمامداری مولا امیرالمومنین(علیه السلام) می‌توان فهمید: اسلام برنامه و روش خاص در زمینه پیشرفت و سطح معیشت مردم دارد، یا آنکه در مفاهیم اصلی و ذاتی دین اسلام، چیزی وجود ندارد و مفاهیم دینی نسبت به توسعه و اصلاحات اقتصادی یا ساکتند و یا حتی آن را مانع سعادت واقعی بشریت می‌شمرند؟
حضرت امیر علیه‌السلام در مورد بوجود آمدن فقرا در حكمت ۳۲۸ می‌فرمایند: خداوند سبحان روزی فقیر را در اموال توانگران مقرر داشته، پس هیچ فقیری گرسنه نماند مگر آنكه توانگری حق او را بازداشته است و خداوند تعالی توانگران را بدین سبب بازخواست می‌كند.
در یک سخن: تنها واژه‌ای که بیانگر نوع ربوبیت و حاکمیت و خالقیت و ولایت خدای هستی بر مجموعه هستی می‌باشد عدل است. اینکه اصل عدل در مجموعه اصول اعتقادی شیعه جای گرفته است تنها به خاطر بحثهای کلامی معمول و مدرن نیست بلکه قطعا معلول هدایتی الهی و به یقین با اشارت ایمه عدل علیهم صلوات الله بوده است، زیرا در عالم هستی پس از نام مبارک حضرت حق که حقیقت عالم است و توحید آن ذات بی مثال، واژه‌ای به زیبایی و عظمت و سعه عدل و رفتاری دوست داشتنی‌تر و آرام بخش‌تر از عدالت وجود ندارد. ..
عدالت، مخصوصا عدالت اقتصادي، ويژگي بسيار مهم دولت اسلامي است و در کنار تقوا، شاخص جامعه اسلامي به شمار مي رود. مفهوم عدالت اقتصادي، مراعات حقوق اقتصادي است و زمينه ساز تحقق اهداف عاليه اسلامي مي باشد. معيار عدالت، اهداف عدالت، تقدم عدالت بر رشد و توسعه و اينکه کارآيي لازمه عدالت است، از محورهاي مهم مبحث عدالت اقتصادي است. علي رغم آنکه همه فرهنگها و مکاتب، خواهان عدالت اقتصادي و مدافع آن هستند ولي دين مقدس اسلام، آنگونه که اميرالمؤمنين علي(ع) بحق زبانِ گويا و مجري صادق آن بوده اند، خاستگاهها، پيامدها و اهداف خاص خود را دارد. اين نوشته درصدد است درحد توان، محورهاي ياد شده را به اختصار با تکيه به سخنان آن حضرت، تبيين کند.
فرهنگ، مجموعه اي است از فضايل و هنرها و آداب و دانش ها و معارف و كليه نيروهاي اخلاقي و روحي كه بشر را از حالت بدوي و ابتدايي خارج ساخته و به سوي كمال معنوي سوق مي دهد.
فرهنگ، مجموعه اى از دانش ها، بينش ها، نگرش ها، منش ها و ارزش هاى يك ملت مى باشد، پس مى توان گفت كه فرهنگ هر جامعه نيز به عنوان پديده اى بى همتا، به تدريج، در حيات جامعه شكل گرفته و قوام مى يابد
