پاكدامنى زيور تهيدستى ، و شكر گزارى زيور بى نيازى (ثروتمندى) است.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت
جنگ نهروان

جنگ خوارج

پس از آنكه على عليه السلام در اواخر صفر سال 38 از صفين بكوفه مراجعت فرمود تا روز شهادت آنحضرت مدت دو سال و چند ماه فاصله بود ولى اين مدت كوتاه بقدرى در آزردگى خاطر مبارك على عليه السلام مؤثر واقع شد كه شرح آن قابل تقرير نميباشد،شكست هاى پى در پى از همه طرف روح آن بزرگوار را آزرده و قلبش را رنجه كرد.

جنگ نهروان

طبرى در تاريخ خود روايت كرده است:هنگامى كه على (ع) مى‏ خواست،ابو موسى را براى حكميت روانه كند،دو تن از خوارج به نامهاى زرعة بن برج طايى و حرقوص بن زهير سعدى نزد وى آمدند و گفتند حكميت تنها از آن خداست.على (ع) گفت:حكميت مخصوص خداوند است.حرقوص به آن حضرت گفت:از گناه خود توبه كن و از حكميت دست بردار و ما را به طرف دشمن بر تا با آنها بجنگيم .على (ع) فرمود:اين را به شما گفته بودم اما شما از سخن من سرتافتيد.

رهبری خوارج در جنگ نهروان

سپس حمزة بن سِنان اسدى گفت: اى جماعت! رأى همان است كه شما انديشيديد. پس كار خويش را به مردى از خود بسپاريد؛ زيرا شما را پشتوانه(امام) و تكيه گاهى بايد باشد و نيز پرچمى كه زير آن گرد آييد و به سوى آن بازگرديد.

کشته شدن پایه گذار فرقه خوارج

آن گاه سوار بر مرکب شد و از میان کشته های دشمن گذشت و فرمود: لقد صرعکم من غرّکم: «آن کس که شما را مغرور ساخت، این چنین شما را به خاک هلاکت افکند» از آن حضرت سوال شد: چه کسی آن ها را مغرور کرد؟

مناظره با خوارج

امام به ابن عباس فرمود: «لَا تُخَاصِمْهُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّ الْقُرْآنَ حَمَّالٌ ذُو وُجُوهٍ تَقُولُ وَ یَقُولُونَ وَ لَكِنْ خَاصِمْهُمْ بِالسُّنَّهِ فَإِنَّهُمْ لَنْ یَجِدُوا عَنْهَا مَحِیصاً؛ به وسیله آیات قرآن با خوارج مناظره مکن، زیرا قرآن کتابی است که می توان آیاتش را با احتمالات و توجیهات گوناگون معنی کرد، تو چیزی می گویی و آنها چیز دیگر (و سخن به جایی نمی رسد) ولی با سنت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم) با آنها بحث کن که در برابر آن پاسخی نخواهند یافت