مردم ستمكار را سه نشان است: با سركشى به مافوق خود ستم روا دارد، و به زير دستان خود با زور و چيرگى ستم مى كند، و ستمكاران را يارى مى دهد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  معارف نهج البلاغه (پرسمان)  >  تنظیم اسناد نهج البلاغه

تنظیم اسناد نهج البلاغه

آيا اسناد نهج البلاغه تنظيم شده است؟
 
نهج البلاغه چهارصد سال پس از شهادت على بن ابى طالب (ع) نوشته شد و هيچ يك از جمله ها و حديث هاى آن سنديت ندارد. بنابراين اين اثر ارزش محتوايى و سندى ندارد.
 
پاسخ :
1. رفتار و گفتار علماى اهل سنت درباره نهج البلاغه و محتواى آن و كتبى كه در طول تاريخ درباره آن تدوين شده است گوياى عظمت و شأن بى بديل اين اثر است كه به حق به اخ القرآن نام نهاده شده است و آن چنان عظمتى دارد كه دانشمند سنى ابن ابي الحديد درباره آن گفته است: «كلامه فوق كلام المخلوق. دون كلام الخالق ».
هر فرد اهل علم و ادبى كه با بى غرضى نهج البلاغه را مطالعه كند بى شك خواهد گفت كه نفس سخن بهترين سند سخن است؛ مگر ديگران قادرند اين گونه سخن بگويند؟! اگر اين كتاب بي ارزش است، شما هم فقط يك نمونه از خطبه هاى نهج البلاغه را از ساير گويندگان و نويسندگان و خلفاى خود بياوريد.
2. نهج البلاغه از زمان تأليف تا كنون به شدت مورد توجه علماى اسلام اعم از شيعه و سنى بوده است و صدها كتاب پيرامون آن از قبيل مدارك و مصادر نهج البلاغه، مستدرك نهج البلاغه، شرح آن، ترجمه، منتخب و تحقيق درآن، فهرست و معجم و ...، به زبانهاى عربى، فارسى، تركى، اردو، فرانسه، انگليسى، تأليف شده است كه نويسندگان آنها همگى از برجسته ترين علماى زمان خود بوده اند. آيا مي توان گفت كه همه اين بزرگان درباره يك كتاب تماماً بى ارزش اين همه زحمت كشيده و وقت صرف كرده اند؟
3. از جمله كسانى كه از اهل سنت درباره نهج البلاغه كتاب تدوين كرده اند عبارتند از:
شيخ محمد عبده مفتى جامع الازهر متوفى (1325 ه. ق)
ابن ابى الحديد از علماى قرن هفتم هجرى، متوفى (656 ه. ق) كه شرح نهج البلاغه او در بيست جلد، چاپ شده است
سيد قطب، دكتر صبحى صالح، امام فخر رازى، ابوالحسن بيهقى و ....
نويسنده مسيحى جرج جرداق مى گويد: «من نهج البلاغه را دويست بار خوانده ام و هنوز برايم تازگى دارد»! و يكى از دانشمندان اهل سنت گفته است: «برخى از خطبه هاى  نهج البلاغه را هزار بار خوانده ام».
4. مرحوم سيد رضى براى كم كردن حجم كتاب اسناد را حذف كرده است. امّا تمامى مطالب نهج البلاغه، اسناد معتبرى دارد. در اين زمينه كتاب هاى مستقل فراوانى تأليف شده است كه به برخى از آنها اشاره مى شود:
الف) مصادر نهج البلاغه و اسانيده، سيدعبدالرضا الحسينى الخطيب؛
ب) پژوهشى در اسناد و مدارك نهج البلاغه، محمد مهدى جعفرى؛
ج) جلد دوازدهم دانشنامه امام على (ع)؛
د) اسناد نهج البلاغه نوشته مرحوم محمد دشتى.
5. مردم براى سخنان امام (ع) ارزش فوق العاده اى قائل بودند. به طورى كه نسبت به هيچ يك از فصيحان و بليغان چه در عصر جاهليت و چه در اسلام اين اندازه اهميت نمى دادند؛ ازاين رو سخنان حضرت در زمان خود حضرت حفظ مى شد. هنگامى كه حضرت خطبه اى را ايراد مى فرمود عده اى تندنويس كلمات را تماماً مى نوشتند. به اين ترتيب در زمان خود حضرت از افادات و خطبه هاى ايشان كتابهايى تدوين شد و اميرمؤمنان (ع) برخلاف ساير خلفا نوشتن حديث را ممنوع نمى كردند. از جمله كسانى كه به نوشتن  خطبه هاى حضرت، همت گماشتند عبارت بودند از:
الف) زيدبن وهب جهنى كه در بسيارى از مجامع همراه اميرمؤمنان (ع) بود و خطبه هاى حضرت را از منابر، جمعه ها و اعياد، جمع آورى و در كتابى كه در ظاهر اولين كتاب تأليف يافته او از فرمايشات حضرت على (ع) بود، گردآورى مى كرد. نام اين كتاب خطب اميرمؤمنان (ع) على المنابر فى الجمع و الاعياد و غيرها است.
ب) حارث أعور همدانى كوفى كه از علاقه مندان امام بود. وى بعضى از خطبه هاى حضرت را هنگام سخنرانى مى نوشت.
ج) اصبغ بن نباته مجاشعى كه از اصحاب خاص اميرمؤمنان (ع) بود. او عهدنامه مالك اشتر و وصيت امام به محمد حنفيه را نقل كرده است. به وى گفتند: «چه شد كه به اين مقام از فصاحت و بلاغت دست يافتى»؟ گفت: «صد خطبه از خطب اميرمؤمنان (ع) را حفظ كردم و به اينجا رسيدم كه ملاحظه مى كنيد».
د) اصحاب ديگر حضرت همچون كميل بن زياد نخعى، نوف بكالى و ديگران قسمتى از سخنان حضرت را شنيده و حفظ كرده و عيناً براى مردم نقل كرده اند.
ه) مسعودى در كتاب مروج الذهب درباره خطبه هاى امام مى گويد: «مردم چهار صد و هشتاد و چند خطبه از خطبه هاى  امام را حفظ كرده اند»[1]كه اين مقدار خطبه دو برابر خطبه هايى است كه در نهج البلاغه موجود است.[2]
و) جاحظ نيز صد و پنجاه سال قبل از تأليف نهج البلاغه گفته است: «خطبه هاى على (ع) مدون و محفوظ و مشهور بوده است».
6. بخش هاى مهمى از فرمايش هاى امام على (ع)، در كتب پيش از نهج البلاغه به طور مستند آمده است و از محدثين و دانشمندانى همچون؛ نصر بن مزاحم متولد (212 ه. ق)، على بن محمد مدائنى متولد (225 ه. ق)، عبد العظيم حسنى متولد (224 ه. ق)، ابراهيم محمد ثقفى متولد (283 ه. ق) ابن صفار فروخ قمى (قرن سوم)، محمد بن جرير طبرى متولد (310 ه. ق)، محمد بن على بابويه قمى (شيخ صدوق)، محمد بن يعقوب كلينى متولد (329 ه. ق)، شيخ مفيد متولد (413 ه. ق) و ...، نقل شده است.
7. مگر منابع روايى اهل سنت و كتب صحاح و ساير مصادر معتبر حديثى آنها در زمان پيامبر (ص) تدوين شده است؟ نه تنها چنين نبوده بلكه تا مدت بيش از صد سال از رحلت پيامبر (ص) نگارش حديث به كلى ممنوع بود و اگر كسى به تدوين حديث مبادرت مى كرد تحت تعقيب و مجازات قرار مى گرفت. احاديث مكتوب پيامبر (ص) همه سوزانده شد. صحاح سته و منابع معتبر حديثى اهل سنت كه بيشتر در قرن سوم تدوين شده اند عبارتند از: صحيح بخارى متولد (256 ه. ق)، صحيح مسلم متولد (261 ه. ق)، سنن ابى داود متولد (275 ه. ق)، سنن ترمذى متولد (279 ه. ق)، سنن نسائى متولد (303 ه. ق)، سنن ابن ماجه متولد (273 ه. ق)، مسند احمد ابن حنبل متولد (241 ه. ق)، موطأ مالك بن انس متولد (179 ه. ق)، المسند الصحيح محمد بن حبان متولد (354 ه. ق)، علل دارقطنى متولد (385 ه. ق)، مستدرك حاكم نيشابورى متولد (405 ه. ق).
آيا مى توان گفت همه اين كتاب هاى حديثى اهل سنت بى ارزش است؛ زيرا بيش از دويست سال با زمان صدور آن از رسول خدا (ص) فاصله داشته اند؟
 
مراجعه شود:پندارها و پاسخها، ص ۱۵۸.
 

( 1). مروج الذهب، ج 2، ص 431
( 2). در نهج البلاغه 241 خطبه آمده است.