همانا خداى سبحان روزى فقراء را در اموال سرمايه داران قرار داده است، پس فقيرى گرسنه نمى ماند جز به كاميابى توانگران ، و خداوند از آنان دربارة گرسنگى گرسنگان خواهد پرسيد.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  شناخت شناسی (سید رضی علیه الرحمه)  >  نگاهی به زندگانی پر افتخار شریف رضی (4)

نگاهی به زندگانی پر افتخار شریف رضی (4)

علی دوانی (ره)

سیّد رضی در سخنان دانشمندان شیعه
در اینجا لازم می دانم سخنان جمعی از دانشمند رجالی و علمای تراجم شیعه را نیز بیاوریم تا ببینیم سید رضی در نظر آنها چگونه بوده است.
1- ابو العباسی احمد بن علی نجاشی (م: 450 ق) می نویسد:
«محمد بن حسین بن... علی بن ابیطالب علیه السلام ابوالحسن رضی نقیب علویین در بغداد به ما خبر داد (1) او برادر مرتضی (سید مرتضی) و شاعری برازنده بود. او راست کتابهایی که از جمله کتاب حقایق التنزیل، کتاب مجاز القرآن، کتاب خصائص الائمه، کتاب نهج البلاغه، کتاب الزیادات فی شعر ابی تمام، کتاب تعلیق خلاف الفقها، کتاب مجازات آثار النبویه، کتاب تعلیقه فی الایضاح لابی علی الفارسی، کتاب الجید من شعر ابن الحجاج، کتاب مختار شعر ابی اسحاق الصابی، کتاب ماداربینه و بین ابی اسحاق من الرسائل. سید رضی در روز ششم محرم سال 406 وفات یافت.» (2)
2- علامه حلی (م: 726 ق) از مؤلف نهج البلاغه بدین گونه یاد می کند:
«محمد بن حسین رضی موسوی نقیب علویین در بغداد برادر سید مرتضی است. وی شاعری مبرز، فاضل عالم پارسای عظیم الشأن، بلند جایگاه بوده است. او دارای داستانی درباره شرافت نفس است که ما آن را در کتاب بزرگ خود (در رجال) آورده ایم - ولادتش سال 359 و وفاتش در محرم سنه 406 اتفاق افتاده. » (3)
3- شهید سعید قاضی نورالله شوشتری مؤلف کتاب گرانقدر «احقاق الحق» و سایر آثار ارزنده دیگر (4) در کتاب فارسی مشهورش «مجالس المؤمنین» در مجلس پنجم که «بعضی از متکلمین و مفسرین و محدثین و فقها و مجتهدین و اعیان قرّاء و نحاه و لغویین» را نام می برد درباره این بزرگ مرد شیعه بدین گونه سخن می گوید:
«... کنیت شریفش ابوالحسن، لقب مرضیّش رضی است، و ذوالحسبین، برادر میر مرتضی علم الهدی، و در عصمت و طهارت برگزیده خداست. نقیب علویه و اشراف بغداد بلکه قطب فلک ارشاد مرکز دایره رشاد بود. صیت بزرگی و جلالت او را گوش فلک شنیده، و آوازه فضل و بلاغت او به ایوان فلک رسیده، اشعار دل پذیرش دست تصرف از دامن فصاحت آرائی در شاخ بلند سحر آزمایی زده، و پای ترقی در حضیض بلاغت گستری بر ذروه شاهق معجره پروری نهاده، پایه فضل و کمال و معالی و افضال او از آن گذشته که زبان ثنا و بیان مدحت از کنه رفعت آن عبارت تواند کرد. چه ظاهر است که چون جمال به غایت رسد دست مشاطه بی کار ماند، و چون بزرگی به حد کمال کشد بازار و صافان شکسته گردد:

 

ز روی خوب تو مشاطه دست باز کشید
که شرم داشت که خورشید را بیاراید

ابن کثیر شامی گفته که میر رضی الدین بعد از پدر نقیب علویه بغداد شد و او فاضل دیندار بود، و در فنون علم ماهر بود، و سخی و جواد و پرهیزگار و شاعر بی نظیر بود... سپس ترجمه او را از «مرآت الجنان» یافعی و «تاریخ مصر و قاهره» و تاریخ ابن خلکان و رجال نجاشی می آورد و پاره ای از اشعارش را نقل می کند. (5)
4- میر مصطفی تفرسی دانشمند گرانقدر و رجالی معروف (م: 1021 ق) در رجال خود از سید رضی به اختصار مانند نجاشی و علامه حلی نام برده و او را «شاعری مبرّز» دانسته است. (6)
5- دانشمند رجالی شیخ ابو علی حائری (م: 1215 ق) نیز خلاصه گفتاری علامه حلی و نجاشی را آورده و مطلب تازه ای ندارد یعنی شاعری مبرز و نقیب طالبیان در بغداد و دارای کتابهاییست، بدون ذکر نام کتابها. (7)
می بینید که تا اینجا همه او را «شاعری مبرز» دانسته اند و سربسته فضائل و کمالاتش را ستوده اند، ولی گویا هر چه زمانه رو به جلو می آمده، و کتابهای او مورد مطالعه قرار می گرفته مقام علمی و شخصیت او بهتر شناخته شده است.
6- سید محمد باقر خوانساری (م: 1313 ق) مؤلف روضات الجنات می نویسد: «تاکنون چشم زمانه در آنچه انسانی از انسان کاملی می خواهد، به مانند او را ندیده است. ستایش خدایی را که جز عصمت و امامت، همه گونه مقام و اوصاف به او عطا کرده است، و او را در روز قیامت بر تمامی مردم حجت خود قرار داده است. جایگاه او در وثاقت و جلالت قدر مشهور تر از آنست که ذکر شود. سپس شرح حال او را در چهار صفحه بزرگ به قطع روحی روضات از منابعی که در اختیار داشته و ما نام بردیم به تقضیل شرح آورده است. (8)
7- محدث بزرگوار حاج میرزا حسین نوری (9) در خاتمه مستدرک به تفضیل از وی سخن گفته و از جمله می نویسد:
«مقام والای علمی این سید عالیقدر با کمی سنی که داشته است، چون او در چهل و هفت سالگی وفات یافت، بر علما پوشیده ماند. علت آن هم این بود که کتابهای او منتشر نشد، و اندکی از نسخ آن در دست بود.
آنچه از وی شیوع یافت «نهج البلاغه» و «خصایص الائمه» او بود که به نقلیات انحصار داشت. کتاب «مجازات النبویه» او حاکی از جایگاه بلند وی در فنون ادبیات عرب است... (10). »
8- دانشمند و فقیه و متفکر عالیقدر سید حسن صدر (11) در کتاب گرانقدرش «تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام» در فصل دوازدهم - بخش علوم قرآن می نویسد:
«از جمله کسانی که در علوم قرآن نصنیف دارد شریف رضی... است. او سخنور قریش و گوینده توانای ادیبان و پیشرو دانشمندان و در عصر خویش بر سایر فضلا و بلغا مقدم بود. او در میان مشاهیر شعرا نام دار است.
در تمامی علوم قرآن کتاب نوشته، از جمله کتاب «حقایق التنزیل و دقایق التأویل» است که در آن از عجائب و شگفتی های قرآن مجید پرده برداشته، و مشکلات اسرار و دقایق اخبار آن را روشن ساخته است، و در تحقیق حقایق قرآنی و تدقیق تأویل آن چنان سخن گفته که هیچ کس بر وی سبقت نگرفته و اندیشه کسی به آن نرسیده است... (12)
این بود اشاراتی چند از گفتار برخی از دانشمندان شیعه پیرامون سید رضی در طول تاریخ که می رساند مؤلف نهج البلاغه چگونه در طول تاریخ ناشناخته مانده است و حق مطلب درباره او ادا نشده است.

دارالعلم سیّد رضی
به طوری که گفتیم سید رضی عهده دار مناصبی چون نقابت طالبیان و امارت حاج و ریاست دیوان مظالم بود که هر کدام به تنهایی می باید تمام اوقات او را بگیرد. با این وصف او از سرودن شعر و نوشتن رسائل و تألیف و تصنیف غفلت نداشت، علاوه بر تمام این ها به فکر تأسیس یک مدرسه عالی دینی و تربیت شاگردان هم پرداخت.
او با این که از تمکن مالی بی بهره بود مع الوصف وقتی دید گروهی از طلبه علم و شاگردانش پیوسته در ملازمت او هستند، خانه ای تهیه دید و آن را به صورت مدرسه ای جهت شاگردان خود در آورد، نام آن را «دار العلم» نهاد، و تمامی نیازمندی های طلاب را برای آنها فراهم کرد. سید رضی برای دارالعلم کتابخانه و خزانهای دارالعلم جمع کرد، و کلیدهایی به طلاب به آنها داد تا هر وقت چیزی خواستند خودشان مستقیماً در انبار را گشوده و هر چه خواستند بردارند، و دیگر منتظر انباردار نباشند. (13) با این که سمت خزانه داری دارالعلم را به ابو احمد عبد السلام بن حسین بصری که در علم تقویم بلدان آوازه بود سپرده بود. (14) مع الوصف برای این که به طلاب و دانشجویان دارالعلم شخصیت و استقلال بدهد، برداشت نیازمندی ها را نیز به خود آنها واگذار نموده بود.
دارالعلم سید رضی کتابخانه ای هم داشته است و کتب مورد احتیاج طلاب را در آن گرد آورده بود، تا دانشجویان دارالعلم از لحاظ مطالعه و مراجعه به منابع بی نیاز باشند.
باید دانست که تأسیس دارالعلم سید رضی ده ها سال پیش از تأسیس مدرسه نظامیه بغداد با بودجه هنگفت دولتی توسط خواجه نظام الملک طوسی بوده است.
بیشتر مورخین و ارباب تراجم نظام الملک را اولین کسی دانسته اند که در اسلام مدارس جهت تعلیم علوم دینی تأسیس کرد، ولی می بینیم که نظام الملک (م: 485 ق) تقریباً یکصد سال بعد از رحلت سید رضی دست به این کار یازیده است. گویا دارالعلم سید رضی بعدها توسط برادرش سید مرتضی به حیات علمی خود ادامه داده باشد، و این که در بعضی از کتابها از دارالعلم سید مرتضی سخن به میان آمده، ادامه کار سید رضی یا مشابه آن از طرف برادرش سید مرتضی بوده است، که از دارالعلم سید مرتضی دانشمندانی همچون شیخ الطائفه حسن بن محمد طوسی به کمال رسیده است.

شاگردان سید رضی
در کتب تراجم و به خصوص «مستدرک وسایل» محدث عالیقدر حاج میزرا حسین نوری جلد سوم «شرح حال مشایخ عظام» و کتاب گران قدر «الغدیر» علامه امینی گروهی از شاگردان سید رضی را نام می برند که برخی با واسطه و گروهی بدون واسطه از علوم و فنون او استفاده کرده یا از وی اجازه گرفته و روایت نموده اند.
به طور که از اسامی اینان پیداست همگی از مفاخر دانشمندان شیعه و سنی بوده اند، و به همین جهت هم نیازی به شرح تفضیل زندگانی آنها نداریم. آنها با نقل «الغدیر» اینانند:
1- شیخ الطائفه محمد بن حسن طوسی متوفی به سال 460 هـ او با واسطه شاگرد سید رضی بوده است، زیرا شیخ طوسی در سال 408 وارد بغداد شده و این تاریخ دو سال پس از رحلت سید رضی متوفی به سال 406 بوده است.
2- شیخ جعفر بن محمد دوریستی
3- ابو عبد الله محمد بن علی حُلوانی
4- قاضی ابوالمعالی احمد بن علی بن قلامه (م: 486)
5- ابو زید سید عبدالله بن علی کیایکی ابن عبدالله حسینی جرجانی
6- ابوبکر احمد بن حسین بن احمد نیشابوری خزاعی - وی از بزرگان شاگردان سید رضی و سید مرتضی است.
7- ابو منصور محمد بن ابی نصر عُکبری معدّل
8- قاضی سید ابوالحسن علی بن بندار بن محمد هاشمی
9- شیخ مفید عبد الرحمن بن احمد بن یحیی نیشابوری، او تمام تألیفات سید رضی و سید مرتضی را بدون واسطه از آنها روایت می کند. (15)
10- مهیاربن مرزویه دیلمی که از شاگردان مشهور اوست و در «الغدیر» از قلم افتاده است، هر چند در آنجا که جداگانه از مهیار نام می برد، یادآور می شود.
این بود عده ای از دانشمندان خاصه و عامه که از میان شاگردان سید رضی نامشان به دست آمده و از مشکوه دانش او بهره گرفته اند و جزو راویان و شاگردان او به شمار آمده اند.

تألیفات سیّد رضی
با توجه به مشاغل سید رضی آن دانشمند عالیقدر آثاری از خود به یادگار گذارده که همان نیز باعث گردید تا نامش در صفحات کتب علمی و دینی و ادبی جهان اسلام با حروف برجسته و زیبا ثبت گردد.
از تألیفات سید رضی به خوبی پیداست که سید رضی در علوم اسلامی تفسیر و فقه و حدیث و کلام نیز مانند علم نحو و بلاغت بهره مند بوده و در حقیقت او اگر مناصب دولتی را کنار می گذاشت، و به کارهای علمی و تحقیق و تألیف بیشتر می پرداخت به طور قطع نامش همچون سید مرتضی و ستارگان آسمان فقه و تربیت می گشت.
اینک شما و توجهی به تألیفات سید رضی، با توجه به سن کم او و گرفتاری های او، و سفرهایی که می نموده، و سایر مشکلاتی که داشته است.
1- خصایص الائمه - نخستین اثر او بوده که در پاره ای از ویژگی های ائمه طاهرین علیهم السلام تألیف نموده، و خود در مقدمه نهج البلاغه از آن نام می برد و می گوید در اوایل جوانی آن را تألیف کرده ام.
2- تلخیص البیان عن مجازات القرآن - سید رضی در این کتاب مجازاتی را که در قرآن مجید هست، با دقت نظر و احاطه علمی مورد بحث و تحقیق قرار داده است، و در مقدمه آن می نویسد:
«این دو کتاب - تلخیص البیان و مجازات آثار النبویه- دو پرتو نوری است که مردم در روشنی آنها راه می یابند، و دو پیشه ایست که هیچ کس بر من در کوفتن آنها پیشی نگرفت.»
3- مجازات آثار النبویه - از کتاب های گرانقدر اوست، که مجازات سخنان پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را با دیدی علمی مورد بحث و بررسی قرار داده است.
4- حقایق التأویل فی متشابه التنزیل - تفسیری است که ما به جز پنجم آن دست یافتیم که از اول سوره آل عمران آغاز می گردد و تا اواسط سوره نساء پایان می یابد، و ترتیب آن به سبک کتاب «غُرَر و دُرَر» برادرش سید مرتضی است.
سید رضی در این تفسیر می گوید (مسئله) هر کس از معنی آیه شریفه... سؤال نماید سپس آیات مشکل و متشابه را ذکر می کند، و در خلال آن برخی از آیات دیگر را نیز تفسیر می کند، به همین جهت همه آیات قرآن مجید را تفسیر نکرده است، بلکه به آیاتی پرداخته که در آن اشکالی به نظرش رسیده است. سید رضی در این تفسیر ثابت می کند که برخلاف گفته تمامی پیشوایان علوم نحو، حروف زائده اصلاً در قرآن وجود ندارد.
5- معانی القرآن - این سومین کتاب سید رضی درباره قرآن مجید است. ابن شهر آشوب (16) در «معالم العلماء» از آن نام برده و می گوید:
مشکل است مانند آن یافت شود، و دانشمند نسابه ابو الحسن عمری در کتاب «المجدی» از آن یاد می کند (قبلاً نقل کردیم) و ابن خلکان می گوید: این کتاب دلیل بر وسعت اطلاع رضی در علم نحو و لغت است. شاید منظور اینان کتاب سابق باشد. (17)
6- اخبار قصات بغداد - این کتاب وی نیز به دست نیامده است.
7- تعلیق خلاف الفقها - پیداست کتابی در فقه بوده است.
8- تعلیقه بر ایضاح - استادش ابوعلی فارسی.
9- مختار شعر ابن اسحاق الصابی -
گزیده ای از اشعار ابواسحاق صابی نویسنده معروف و دوست صمیمی سید رضی اشت.
10- الجّید من شعر ابن الحجاج - نام دیگر این کتاب «الحَسن من شعر الحسین» بوده، و حسین نام ابن حجاج شاعر معروفست مشتمل بر شعرهای نیکو و زیبای این حجاج بوده است.
11- الزیادات فی شعر ابی تمام. (18)
12- رسائل و نامه هایی که بین او و ابواسحاق صابی مبادله شده، و چنانکه گفتیم در سه جلد بوده است، که اگر به دست می آمد، شاید از نفایس ادبیات عرب بود.
13- شرح زندگانی پدرش طاهر ذوالمناقب که آن را در سال 379 یعنی در بیست سالگی نگاشته است.
14- دیوان اشعار.
15- نهج البلاغه.

اثر جاویدان سیّد رضی
و اما کتاب جاودان و با عظمت «نهج البلاغه» مشهورترین تألیف سید رضی است، و از همان قرون اولیه که دانشمندان بزرگ ما همچون قطب الدین راوندی، و ابن میثم بحرانی، و دانشمند گرانقدر سین «ابن ابی الحدید معتزلی» به شرح آن پرداختند، سید رضی با نام «نهج البلاغه» مترادف گردید.
نهج البلاغه مشتمل بر 242 خطبه و کلام طولانی و 78 مکتوب و 489 سخن کوتاه (کلمات قصار) از سخن گهربار برگزیده پیشوای پیشوایان روزگار حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام است. سخنانی که به گفته علامه بحر العلوم مافوق سخن مخلوق و پایین تر از سخن خالق است، و بعد از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به آن زیبایی و رسایی و شیوایی و طراوت، و با آن الفاظ اندک و معانی بسیار، جز از آن پیشوای بزرگ از هیچ انسان دیگری دیده و شنیده نشده است.
دانشمند بزرگوار فقید سید محسن امینی عاملی در «اعیان الشیعه» می نویسد: «شرح های نهج البلاغه خارج از حد احصاء است. نهج البلاغه افتخاری از بزرگترین افتخارات عرب و اسلام است. (19)

پی‌نوشت‌ها:

1- یعنی نجاشی از وی حدیث شنیده یا رضی اسامی کتب خود را به او خبر داده است.
2- رجال نجاشی، ص 283.
3- خلاصه الاقوال، ص 164.
4- سید بزرگوار و علامه عالیقدر قاضی نور الله بن شرف الدین مرعشی شوشتری از مفاخر علما و دانشمندان شیعه است که در زمان پادشاهان تیموری هند به آن کشور می رفت، و در فقه چنان قوی و ماهر بود که در پنج مذهب درس می گفت و فتوی می داد. او مذهب خود را پنهان می داشت و کتب بسیاری در فقه و اصول و کلام و فلسفه و تاریخ بن عربی و فارسی تألیف کرده که از همه معروف تر «احقاق الحق» و «صوارم محرقه» و «مجالس المؤمنین» در تاریخ دانشمندان و رجال شیعه که به خاطر کشف همین کتاب در سال 1019 هـ به دستور سلطان سنی تیموری به جرم تشیع به شهادت رسید.
5- مجالس المؤمنین، ج 1، ص 503.
6- نقد الرجال، ص 303.
7- منتهی المقال، ص 271.
8- روضات الجنات، چاپ 1367 هـ، ص 546.
9- این دانشمند محدث فقیه را علامه مجلسی ثانی می گویند.
او که در سال 1320 هـ وفات یافت از علمای متبع و پرکار و مؤلفین بزرگ ماست. کتاب های کلمه طیبه، لؤلؤ و مرجان، دار السلام نجم ثاقب، کشف الاستار، و به خصوص «مستدرک وسائل الشیعه» در سه جلد بزرگ از جمله تألیفات گرانمایه اوست.
10- مستدرک الوسایل، ج3، ص 510.
11- فقیه عالیقدر سید حسن صدر متوفی به سال 1354 هـ از شاگردان بزرگ میرزای شیرازی و مؤلف کتاب های «الشیعه و فنون السلام» و «تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام» در این کتابها این دانشمند بزرگ ثابت می کند که تمامی علوم و فنون اسلام به وسیله امامان معصومین و شاگردان آنها، و علمای بعدی شیعه تأسیس و تدوین شده و کتابی پرمایه و با قلمی محکم و قضاوتی منصفانه است.
12- تأسیس الشیعه لعلوم السلام، ص 338.
13- عمه الطالب، ص 172.
14- کاخ دلاویز، ص 58.
15- الغدیر، ج 4، ص 185.
16- محمد بن علی بن شهر آشوب مازندرانی از مفاخر دانشمندان و فقها و محدثین شیعه است. کتابهای معالم العلماء در رجال و تراجم، مناقب در تاریخ ائمه و اسباب و نزول از تألیف اوست. به سال 588 هـ در حلب وفات یافت. مرفدش در بیرون شهر حلب زیارتگاه است.
17- الغدیر، ج 4، ص 198.
18- حبیب بن اویس طائی شاعر معروف حماسه سرا که در فصاحت و بلاغت در زمان خود یگانه بوده است ابوتمام شیعی مذهب بلکه به گفته جاحظ از رؤسای شیعه بوده است. گویند چهارده ارجوزه از عرب از حفظ داشته است. غیر از قصاید و مقاطیع. در ایام واثق بالله عباسی سنه 231 یا 238 در موصل وفات یافت، و ابو نهشل طوسی بر قبر او قبه ای بنا کرد (هدیه الاصاب ص 12).
19- اعیان الشیعه، ج 44، ص 179.

منبع: سالنمای النهج، شماره 6-8.