وقتى يكى از كارگزارانِ امام، خانة با شكوهى ساخت به او فرمود) سكه هاى طلا و نقره سر بر آورده خود را آشكار ساختند، همانا ساختن مجلل بى نيازى و ثروتمندى تو را مى رساند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  معارف نهج البلاغه (نیایش)  >  دین و دنیایت را به خدا می سپارم

دین و دنیایت را به خدا می سپارم

ترجمه نامه سی و یکم نهج البلاغه (قسمت آخر)
فاطمه شهیدی
وصیت امام علی علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام؛ پس از بازگشت از جنگ صفین
فرزندم!
بدان که دو جور رزق و روزی داریم؛
یکی آن که تو دنبالش می روی و یکی آن که می آید دنبالت؛ می آید سراغت؛ حتی اگر پی اش نباشی.
چه زشت است روز نیازمندی، خود را کوچک و پست کردن و روز بی نیازی، ظلم و ستم کردن!
آن چیزی از دنیا واقعاَ مال توست که با آن، جایگاه ابدی ات را آباد کرده باشی.
اگر برای آن چه از دستت رفته، ناله می کنی،
پس برای هر چه به دستت نرسیده هم ناله بزن.
بگذار وقایع گذشته، دلیل و راهنمای تو در وقایع آینده و نیامده باشد که امور، همیشه به هم شبیه اند.
از مردمی نباش که موعظه سودی به حالشان ندارد؛
مگر این که سخت توبیخ و آزارشان کنند.
خردمند، از تعلیم، پند می گیرد و
چهارپایانند که جز با ضرب تازیانه، ادب نمی شوند.
امواج اندوه را با شکیبایی جدی و زیبایی یقین، از خود دور کن.
هر که اعتدال را کنار بگذارد، منحرف می شود.
دوست خوب، مثل فامیل است.
دوست واقعی، در غیاب دوست هم به دوستی اش وفادار است.
هوا و هوس، شریک کوردلی اند.
خیلی وقت ها، بیگانه ای، از فامیل به آدم نزدیک تر است و
خویشاوندی، از بیگانه ها هم دورتر.
غریب، آن آدمی است که دوستی ندارد.
کسی که از مسیر حق منحرف شود، راهش باریک و دشوار می شود.
کسی که به قدر و ارزش خودش اکتفا کند، ارزش و مقامش باقی می ماند.
مطمئن ترین رشته ای که می توانی بگیری، رشته بین تو و خداست.
کسی که به تو توجهی ندارد و به کمکت نمی آید، دشمن توست.
گاهی که هوس «بیشتر داشتن»، هلاکت می آورد، ناامیدی و به آرزو نرسیدن، از داشتن و به دست آوردن، بهتر است.
این طور نیست که هر عیب و اشکالی را واضح و روشن بشود دید و هر فرصتی، دوباره به دست نمی آید.
خیلی وقت ها، آدم بینا، راه را اشتباه می رود و نابینایی به رشد و به مقصد می رسد.
تا می توانی، شر را به تأخیر بینداز که هر موقع بخواهی، می توانی به سمت آن بشتابی.
بریدن از نادان، مثل پیوستن به داناست.
آدمی که به روزگار اعتماد کند، روزگار به او خیانت می کند
روزگار، پیش چشم هر که عزیز و بزرگ شود، همان روزگار، او را کوچک و خوار می کند.
این طور نیست که هر تیراندازی، به هدف بزند.
وضع و رأی حاکم جامعه که تغییر می کند، اوضاع و روزگار هم به کلی تغییر می کند.
درباره همسفر، پیش از سفر و درباره همسایه، پیش از خرید خانه، پرس وجو کن.
هریک از زیردستانت را به کار معلومی بگمار و همان را از او بخواه؛ تا امور را به هم واگذار نکنند.
خویشانت را احترام کن که پر و بال تو، هنگام اوجند و
ریشه های تواند که روزی به آن برمی گردی و
هنگام رویارویی، دست توانای تواند.
دین و دنیایت را به خدا می سپارم و
نیکوترین سرنوشت را برای امروز و فردایت و دنیا و آخرتت، از او می خواهم.
منابع:
1. نهج البلاغه، ترجمه فیض السلام.
2. نهج البلاغه، ترجمه علی اصغر فقیهی.
3. نهج البلاغه، ترجمه سید جعفر شهیدی.
4. نهج البلاغه، ترجمه عبدالمحمد آیتی.
5. نهج البلاغه، ترجمه علامه جعفری.
6. نهج البلاغه، ترجمه حسین انصاریان.
7. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی.

منبع :پرسمان ؛ شهریور 1387، شماره 68، ص 2