خوف و حزن ممدوح و مذموم مؤمنين در قرآن و نهجالبلاغه
چکيده
توصيه به خوف و حزن و پرهيز از آن، مقولهاي است که هم مورد توجه بزرگان اخلاق و عرفان قرار دارد و هم آيات قرآن و روايات معصومين عليهم السلام به آن پرداختهاند. گاهي نداشتن خوف و حزن، لازمة زيست مؤمنانه تلقي شده و گاهي نيز خائف و محزون بودن، ويژگي منحصربهفرد متقين و لازمة مأوا گزيدن در جنات عدن شمرده شده است.
اين اختلاف، نهتنها در ميان آيات قرآن به چشم ميخورد، بلکه بين آيات قرآن و روايات معصومين عليهم السلام، بهويژه نهجالبلاغه و در ميان خود روايات نيز وجود دارد. ما در اين مطالعه سعي داريم به شيوة توصيفي و البته تمرکز بر قرآن کريم و استخراج موارد خوف و حزن، تحليل کنيم که چرا در برخي آيات، اتصاف به خوف و حزن امري ارزشي و توصيهاي است و در برخي ديگر، منهيعنه و مذموم. همچنين سعي داريم همين مقايسه را با نهجالبلاغه و فرازهاي نوراني آن انجام دهيم و اختلاف يا هماهنگي ميان اين دو دسته آيات و روايات را بررسي كنيم.
بنابر مطالعات انجام شده، ميتوان چهار حالت براي خوف و حزن مؤمنين فرض کرد: خوف و حزن ممدوح در دنيا و آخرت؛ و خوف و حزن مذموم در دنيا و آخرت که با دقت در منابع معتبر قرآني و روايي، از ميان حالتهاي مفروض تنها خوف و حزن ممدوح در دنيا پذيرفتني است.
کليدواژهها: مؤمنين، اولياءالله، خوف، حزن، قرآن کريم، نهجالبلاغه.
منبع :سال يازدهم، شماره اول، پياپي 27، بهار و تابستان 1399
اكرم خليلي نوشآبادي / استاديار گروه معارف اسلامي، دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران جنوب khaliliakram@gmail.com