او يکي از علماي ادب و لغت بشمار است و کتاب عباب که يکي از کتب معروف در لغت مي باشد از تاليفات وي بشمار ميرود، و نيز کتاب مجمع البحرين و تکمله صحاح را تاليف کرده، صغاني به عنوان پرچمدار علم لغت وصف شده و او را يکي از پيشوايان اين علم مي دانند.
صغاني از اهل مرو خراسان بود و پدرش از دهکده چغان و يا چاغان مرو بوده است که در عربي صغان و يا صاغان نوشته مي شود، و او را در کتابها گاهي صاغاني و زماني هم صغاني ضبط کردهاند، و ترجمه حال او در کتب سير و تاريخ و تذکره ها بطور مبسوط ذکر شده است.
صغاني در شهر لاهور پنجاب متولد شد و در سال 577 وارد غزنه گرديد و در آن جا نشو و نما يافت، و ظاهرا در غزنه به تحصيل پرداخته است و سپس به بغداد رفته و از آن جا از طرف خليفه بغداد به عنوان سفارت به هندوستان رفت و مدتي در آن جا اقامت گزيد.
او از هندوستان عازم حج شد و از آن جا به يمن رهسپار گرديد و بار ديگر به بغداد و هند رفت، صغاني يکي از رجال فعال و پر کار بوده آثار او زياد و همه مورد توجه و عنايت اهل علم و ادب بوده است، لغت نويسان در آثار خود آراء و نظريات او را مورد استناد قرار ميدهند و به اقوال وي اعتماد مينمايند.
يکي از آثار او کتب الشمس المبره امت، صغاني در اين کتاب رجوع به اخبار اهل بيت عليهم السلام را واجب مي داند و ميگويد: بايد در اخذ احکام و سمائل اسلامي به آثار اهل بيت سلام الله عليهم مراجعه کرد.
صغاني کتابي درباره نهج البلاغه نوشته تذکره نويسان در حالات او از اين کتاب ياد کرده اند، صاحب الذريعه گويد: در بعضي از نوشته ها به عنوان صنعاني آمده که قطعا تصحيف و تحريف ناسخان مي باشد، شرح او بر نهج البلاغه جزء کتب مفقوده است و در فهرستها ذکري از آن نيست.
گويند وي نوشته اي همراه خود داشت که در آن روز مرگ او را نوشته بودند، و او در انتظار روز موعد بود، هنگامي که آن روز فرا رسيد مانند روزهاي قبل حال عادي داشت و براي دوستان خود غذائي تهيه کرده بود، ولي ناگهان حالش به هم خورد و در گذشت، او در سال 650 در بغداد وفات کرد.
مرحوم شيخ عباس قمي رضوان الله عليه در الکني و الالقاب گويد: صغاني از مشايخ اجازه سيد جمال الدين احمد بن طاووس و آيه الله علامه حلي طاب ثراهما بوده است، و اين خود موقعيت علمي و شخصيت او را در آن ايام ميرساند که نظير اين بزرگان از وي اجازه نقل حديث گرفته اند.
منبع : عزيز الله عطاردي؛ علماي خراسان و نهج البلاغه؛ص 23، 24.