متن عربی
(204) (و من خطبة له (عليه السلام) )
الْحَمْدُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ عَنْ شَبَهِ الْمَخْلُوقِينَ الْغَالِبِ لِمَقَالِ الْوَاصِفِينَ الظَّاهِرِ بِعَجَائِبِ تَدْبِيرِهِ لِلنَّاظِرِينَ وَ الْبَاطِنِ بِجَلَالِ عِزَّتِهِ عَنْ فِكْرِ الْمُتَوَهِّمِينَ الْعَالِمِ بِلَا اكْتِسَابٍ وَ لَا ازْدِيَادٍ وَ لَا
« 674»
عِلْمٍ مُسْتَفَادٍ الْمُقَدِّرِ لِجَمِيعِ الْأُمُورِ بِلَا رَوِيَّةٍ وَ لَا ضَمِيرٍ الَّذِي لَا تَغْشَاهُ الظُّلَمُ وَ لَا يَسْتَضِيءُ بِالْأَنْوَارِ وَ لَا يَرْهَقُهُ لَيْلٌ وَ لَا يَجْرِي عَلَيْهِ نَهَارٌ لَيْسَ إِدْرَاكُهُ بِالْأَبْصَارِ وَ لَا عِلْمُهُ بِالْإِخْبَارِ (منها) (في ذكر النبي (صلى الله علي هو آله))أَرْسَلَهُ بِالضِّيَاءِ وَ قَدَّمَهُ فِي الِاصْطِفَاءِ فَرَتَقَ بِهِ
« 675»
الْمَفَاتِقَ وَ سَاوَرَ بِهِ الْمُغَالِبَ وَ ذَلَّلَ بِهِ الصُّعُوبَةَ وَ سَهَّلَ بِهِ الْحُزُونَةَ حَتَّى سَرَّحَ الضَّلَالَ عَنْ يَمِينٍ وَ شِمَالٍ.
متن فارسی
ص674
از خطبه هاى آن حضرت عليه السّلام است (در بعضى از صفات حقّ تعالى)
قسمت اول خطبه
1 سپاس خداوند را سزا است كه از مانند بودن به آفريدگان (در ذات و صفات) برتر، و بر گفتار وصف كنندگان غالب و عاجز كننده است (هيچكس توانائى ندارد حقيقت او را وصف نمايد) و به شگفتي هاى آفرينش خود براى بينايان آشكار و از انديشه صاحبان وهم و گمان به بزرگى ارجمنديش پنهان است (بهمه چيز) 2 و دانا است بدون آموختن از ديگرى و بدون احتياج به افزودن و بدون استفاده (زيرا آموختن و افزودن و استفاده بردن مستلزم جهل و نقصان است و آن از عوارض امكان است، نه واجب) بى تأمّل و انديشه اى آفريننده همه آفريده ها است، 3 خداوندى است كه تاريكىها او را احاطه نمى كند، و از روشنيها روشنى نمى طلبد، شب او را در نمى يابد، و روز او را فرا نمى گيريد (زيرا منزّه از جسميت و زمان و حركت است) 4 در يافتن او (اشياء را) بوسيله ديده ها نيست (زيرا ذات او عين ديده و ديده او عين ذات او است) و علم او بسبب آگاه شدن از غير نمى باشد (زيرا از چيزى بىخبر نيست تا خبر گيرد، و به علاوه خبر گرفتن مستلزم جهل است كه در واجب راه ندارد).
ص675
قسمت دوم از اين خطبه است در باره پيغمبر صلّى اللَّه عليه و آله
5 خداوند حضرت رسول را فرستاد با نور (علم و نبوّت) و او را (بر همه خلائق) در برگزيدن (به رسالت) مقدّم داشت، و بوسيله او گشادگي ها و پراكندگي ها را بهم بست (اختلال نظم عالم و تباهكاريها را اصلاح فرمود) و با (توانائى) او شكست داد آنان را كه هميشه غالب بودند (آن حضرت را بر كفّار و مشركين و منافقين مسلّط فرمود) و بتوسّط او مشكل را آسان و ناهموارى را هموار گردانيد تا اينكه گمراهى را از راست و چپ (شرق و غرب) دور ساخت.