در فتنه ها چونان شتر دو ساله باش، نه پشتى دارد كه سوارى دهد و نه پستانى تا او را بدوشند.
مرکز جهانی اطلاع رسانی آل البیت

خانه  >  نهج البلاغه موضوعی  >  فضایل اخلاقی  >  خوشبختی و سعادت

خوشبختی و سعادت

1649. توشه آخرت خوشبخت

اتقوا الله عبادالله! تقیه ذی لب شغل التفکر قلبه و قد عبر معبر العاجله حمیدا، و قدم زاد الاجله سعیدا.

از خدا بترسید ای بندگان خدا! همچون خداترسی خردمندی که تفکر دل او را به خود مشغول کرده است … از گذرگاه دنیا با سرافرازی گذشته و توشه آخرت را با خوش بختی پیش فرستاده است. ( خطبه 83)


1650. سعادتمند و بدبخت

السعید من وعظ بغیره، و الشقی من انخدع لهواه و غروره.

سعادتمند کسی است که از دیگران پند بیاموزد و بدبخت کسی است که هوای نفسش او را بفریبد و مغرور آن شود. ( خطبه 86)


1651. سرنوشت نهایی

ان قادما یقدم بالفوز او الشقوه، لمستحق لافضل العده.

همانا آن سرنوشت نهایی که یا رستگاری را با خود خواهد آورد و یا تباهی و شقاوت را، سزاوار آماده کردن بهترین وسایل برای سعادت است.( خطبه 64)


1652. گشایش بعد از سختی

عند تناهی الشده تکون الفرجه، و عند تضایق حلق البلاء یکون الرخاء.

هنگامی که سختی به نهایت برسد فرج و گشایش خواهد بود و چون حلقه های بلا و رنج تنگ شود آسودگی فرا می رسد. ( حکمت 351)


1653. موجبات آسایش

افلح من نهض بجناح، اواستسلم فاراح.

کسی رستگار شد که با پر و بال (یعنی یاران خود، اگر داشته باشد) به پا خاست و به مقصود رسید (و اگر پر و بالی نداشت) تسلیم شد و مردم را راحت کرد. ( خطبه 5)


1654. سعادت از آن چه کسی است؟

طوبی لمن وسعته السنه، و لم ینسب الی البدعه.

خوشا به حال کسی که … سنت بر او تنگ نیاید و به بدعت (و بدعت گزاری) نسبت داده شود. ( حکمت 123)


1655. درخواست همنشینی با انسان های خوشبخت

نسال الله منازل الشهداء، و معایشه السعداء، و مرافقه الانبیاء.

از خدا، مقام و منزلت شهیدان و زندگی کردن با نیک بختان و دوستی و همنشینی با پیامبران را درخواست می کنیم. ( خطبه 23)


1656. خوشبختی از دیدگاه امام (علیه السلام)

لیس الخیر ان یکثر مالک و ولدک، و لکن الخیر ان یکثر علمک و ان یعظم حلمک.

خوشبختی آن نیست که مالت فراوان و فرزندانت زیاد شود، بلکه خوشبختی آن است که علمت زیاد و حلمت فزون گردد. ( حکمت 94)


1657. خوشبختی ها و بدبختی ها

فی تفسیر علم الغیب: یعلم الله سبحانه ما فی الارحام من ذکر او انثی، و قبیح او جمیل، و سخی او بخیل، و شقی او سعید، و من یکون فی النار حطبا، او فی الجنان للنبیین مرافقا.

در تفسیر علم غیب می فرماید: خدای سبحان می داند که جنین داخل زهدان ها نر است یا ماده، زشت است یا زیبا، بخشنده است یا خسیس، بدبخت است یا خوش بخت، کدام یک هیمه آتش دوزخ است و کدام یک همنشین پیامبران در بهشت. ( خطبه 128)


1658. گستاخ بر خدا

لا یجتری علی الله الا جاهل شقی.

بر خدا گستاخی نکند، مگر نادان بدبخت. ( نامه 53)


1659. آفریننده خوشبختی ها

اللهم! داحی المدحوات، و داعم المسموکات، و جابل القلوب علی فطرتها: شقیها و سعیدها.

بارخدایا! ای گستراننده زمین ها و برپای دارنده آسمان ها و آفریننده دل ها بر سرشت بدبختی و خوش بختی. ( خطبه 72)


1660. آن چه خوشی می آورد

من کتابه للاشتر لما ولاه مصر: اعلم انه لیس شیء بادعی الی حسن ظن راع برعیته من احسانه الیهم، و تخفیفه المؤ ومنات علیهم، و ترک استکراهه ایاهم علی ما لیس له قبلهم. فلیکن منک فی ذلک امر یجتمع لک به حسن الظن برعیتک، فان حسن الظن یقطع عنک نصبا طویلا. و ان احق من حسن ظنک به لمن حسن بلاؤ ک عنده، و ان احق من ساء ظنک به لمن ساء بلاؤ ک عنده.

در فرمان ولایت مصر به مالک اشتر می فرماید: توجه داشته باش که بهترین وسیله ای که استاندار را نسبت به زیردستان خود علاقه مند می سازد این کارهاست: نیکی به مردم، از زحمت های آنان کاستن و از کارهایی که قدرت انجام آن را ندارند به آنان دستور ندادن. بنابراین وظیفه تو این است که در راه به دست آوردن حسن ظن به زیر دستانت بکوشی؛ زیرا حسن ظن کسی است که با او خوش رفتاری کرده ای و نتیجه آزمایش وی خوب بوده است و شایسته ترین فرد به سوءظن کسی است که با او بدرفتاری کرده ای و او را کمتر آزموده ای. ( نامه 53)