1536. اهمیت حلال و حرام
اما بعد یا ابن حنیف! فقد بلغنی ان رجلا من فتیه اهل البصره دعاک الی مادبه فاسرعت الیها تستطاب لک الالوان، و تنقل الیک الجفان. و ما ظننک انک تجیب الی طعام قوم، عائلهم مجفو. و غنیهم مدعو. فانظر الی ما تقضمه من هذا المقضم، فما اشتبه علیک علمه فالفظه، و ما ایقنت بطیب وجوهه فنل منه.
در نامه ای به عثمان بن حنیف، کارگزار خود را در بصره، می فرماید: ای پسر حنیف! به من خبر رسیده که مردی از جوانان بصره تو را به ولیمه ای دعوت کرده و تو به آن شتافته ای … پس، بنگر که بر سر این سفره بر چه غذایی دندان می نهی، آن چه را که حلال و حرامش بر تو آشکار نیست، از دهان بیرون افکن و آن چه را به
پاکی راه های فراهم آوردنش یقین داری بخور. ( نامه 45)
1537. خوشا به آن که …
طوبی لمن ذل نفسه، و طاب کسبه، و صلحت سربرته، و حسنت خلیقته، و انفق الفضل من ماله، و امسک الفضل من لسانه.
خوشا به حال کسی که در پیش خود فروتن باشد و کسب و کارش را پاک و درونش را صالح و خرج و اخلاقش را شایسته نمود، از مازاد بر مصرف زندگی انفاق کند و زبانش را از باده گویی حفظ کرد. ( حکمت 123)
1538. اخلاق و فداکاری
یا کمیل! مر اهلک ان یروحوا فی کسب المکارم، و یدلجوا فی حاجه من هو نائم.
ای کمیل! به خانواده خود فرمان ده که دو روز به دنبال کسب مکارم اخلاق روند و در شب نیاز کسی را که خفته است برآورند. ( حکمت 257)
1539. امیدهای بر باد رفته
معاشر الناس (المسلمین)! اتقوا الله. فکم من مؤمل ما لا یبلغه، و بان ما لا یسکنه، و جامع ما سوف یترکه.
ای مردم (مسلمان)! از خدا بترسید؛ زیرا بسا کسی که امید و آرزویی دارد و به آن نمی رسد و بنایی می سازد و در آن سکونت نمی کند و مالی گرد می آورد و به زودی آن را رها می کند (و می رود). ( حکمت 344)
1540. ضامن ویرانی خانه
الحجر الغصیب فی الدار رهن علی خرابها.
وجود سنگ غصبی در خانه، ضامن ویرانی آن خانه است. ( حکمت 240)
1541. دوری از محرمات
من اشفق من النار اجتنب المحرمات.
کسی که از آتش جهنم بیمناک باشد از محرمات دوری جوید. ( حکمت 31)
1542. تعریف زهد
ایها الناس! الزهاده قصر الامل، و الشکر عند النعم، و التورع عند المحارم.
ای مردم! زهد، کوتاهی آرزو، شکر و سپاس در برابر نعمت ها و پارسایی در برابر محرمات الهی است.( خطبه 81)